فساد کلمهای است که به تکرار در اخبار، روزنامه، تلوزیون راجب آن خوانده یا شنیدهاید. آفتی برای سیستم سیاسی و اقتصادی هر کشور که اگر بارگذاری خود را کامل کند و ریشههای خود را در بخشهای مختلف بگستراند، آنگاه ریشهکن کردن آن در حقیقت اعلام جنگ با کل سیستم خواهد بود
اگر با این پدیده مقابله نشوداثرات آن میتواند تا سالها بر پیکره یک کشور باقی بماند و آن را در مسیر توسعه و پیشرفت عقیم و منفعل کند.
در این یادداشت برای علاقهمندان مسائل اقتصادی و اجتماعی به بیانی ساده مفهوم فساد را تبیین خواهیم کرد.
فساد چیست؟ | مفهوم فساد
تعاریف زیادی در وصف این پدیده شوم وجود دارد؛ اما بسیاری از آنها تنها بر یک جنبه خاص تمرکز کردهاند. برخی تنها اقتصاد را مدنظر قرار دادند و در بسیاری فقط دولت و فرآیندهای آن را دامنه فساد معرفی میکنند، اما در این مقاله جامعترین و بهروزترین تعریف فساد که تقریبا تمامی ارکان جامعه -از سیاستمداران عالیرتبه تا منشی یک مطب خصوصی- در آن گنجانده شده است، تقدیم حضور شما میگردد.
شماره یک : دولت فاسد
در بسیاری تعاریف فساد را به دولت نسبت دادهاند و اینگون آن را تعریف کردهاند:
فساد سوءاستفاده از قدرت عمومی (دولتی) توسط سیاستمدار منتخب یا کارمند دولتی منصوب شده برای منافع شخصی است.

مثلا نماینده مجلسی که در شهر خود بسیاری از مشاغل را نصیب فامیل خود میکند، کارمند دولتی که وامهای کمبهره را به دوستان و آشنایان خود میدهد یا مدیر دولتی که در مناقصات اطلاعات را به در اختیار شرکتی خاص قرار میدهد تا با قیمتی مناسب پروژههای کلان را تصاحب کند.

اما با گسترش بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ تعریف بالا نیاز به کمی تغییر دارد.
بنابراین تعریف بالا را کاملتر کنیم تا نهتنها دولت (یا بخش عمومی) بلکه فساد بخش خصوصی بین افراد و مشاغل را نیز در مفهوم فساد تعریف کنیم.
شماره دو : فساد دولتی و خصوصی
فساد عبارت است از استفاده نادرست از قدرت واگذار شده (توسط میراث، تحصیل، ازدواج، انتخاب، انتصاب یا هر چیز دیگری) در جهت منافع شخصی.
یعنی هر فردی در هر منصبی چه دولتی چه خصوصی حتی در مسائل خانوادگی نظیر ارث و میراث و ازدواج، از قدرت و اختیارات خود بهجای انجام وظیفه برای تمام ذینفعها، در جهت منافع شخصی خود حرکت کند، او فاسد بوده و عمل او فساد نامیده میشود.
مثلا افراد خانواده به یکی از اعضای خود وکالت دادهاند امور مربوط به ارث و میراث را پیگیری کرده و سهم هر فرد را تقسیم کند. اما او در این مسیر برخی امول را پنهانی به نام خود کند.
فردی که پیمانکار اجرای پروژه مترو شده و به او تاکید کردهاند برای هربخش بر اساس شایستگی اقدام به انتخاب نیروی کار کند، اما در این مسیر در ازای دریافت مبالغی افراد دیگری را وارد پروژه کند.

هر کسی در هر شغلی میتواند مرتکب فساد شود
مربی تیم فوتبالی که با استخدام دلال، با اخذ مبالغ هنگفت بازیکنانی را وارد تیم کرده و کسانی که استعداد دارند را از این فرصت محروم کند.
حتی منشی مطب دکتری که به بیماران دیگر میگوید تا 6 ماه آینده نوبت نداریم اما برای دوستان و آشنایان خود حاضر است روز بعد جای خالی باز کند.
رئیس شرکتی که به برخی از کارمندان به راحتی مرخصی میدهد و برای آنها اضافه کار رد میکند اما برای دیگران چنین امتیازی قائل نمیشود.
دورنمای اقتصاد پیش رو در بیان مفاهیم اقتصادی-اجتماعی به زبان ساده
پرواضح خود شما میدانید که فساد ابعاد بسیار گستردهای دارد اما ذکر این مثالها به این دلیل است که مشخص شود فساد حتی در پایینترین سطوح نیز میتواند تعریف شود و اگر تصور میکنیم مبارزه و ریشهکن کردن آن کار آسانی است، باید اذعان کرد مقابله با فساد گاه در حد یک انقلاب فرهنگی در جامعه خواهد بود.
این تعریف گستردهتر نه تنها سیاستمدار و کارمند دولتی، بلکه مدیر عامل و مدیر مالی یک شرکت، سردفتر اسناد رسمی، سرپرست تیم عملیاتی در محل کار، مدیر یا مسئول پذیرش در یک مدرسه یا بیمارستان خصوصی، مربی یک تیم فوتبال، امین خانواده و غیره را نیز در بر میگیرد.
همه باید بیاموزند هیچگاه از موقعیت و منصب خود برای نفع شخصی استفاده نکنند.
شماره سه : فساد در فرآیند تصمیمگیری!
یک تعریف علمی بسیار جامع برای مفهوم «فساد» توسط دکتر پتروسوندوین:
فساد عبارت است از ناهنجاری در فرآیند تصمیم گیری که در آن تصمیمگیرنده در ازای گرفتن پاداش یا وعده یک پاداش، از قوانینی که در تصمیمگیری در آن زمینه بهخصوص تعیین شده منحرف شود. حتی اگر چینین چیزی مشخص شود و او بیان کند در هر حال تصمیم او بر نتیجه تاثیری نداشته باز او عامل یک فساد است.
دکتر پتروسوندوین
آیا به نظر شما اگر یک وزیر با تلفن دولتی با همسر خود چند بار تماس بگیرد در وظایف اصلی او خللی ایجاد میشود؟ شاید بگویید خیر
مواردی جالب از ارتکاب فساد:
اما وقتی در فنلاند گفته شود هیچ شخص در هیچ سمتی حق استفاده از اموال عمومی برای منافع شخصی را ندارد، وزیر بهداشت کشور به خاطر سه تماس تلفنی بینالمللی با همسرش (با تلفن دولتی) مجبور به استعفا میشود. او به دلیل همین فساد دادگاهی نیز شد.
در سال 2003 وزیر انرژی انگلیس به علت دروغ گفتن در مورد سرعت غیر مجاز خود حین رانندگی، متهم شناخته شد و استعفا داد.
تصمیمات یک فرد در هر جایگاهی وقتی با رفتار او یا نوع تصمیمسازی تعیین شده برای او، انحراف داشته باشد او فساد کرده و باید مجازات شود.

عضو ارشد کابینه انگلیس (اندرو میشل) به دلیل فحاشی به افسری که در حال انجام وظیفه خود بود، و اجازه خروج به او از ساختمان نخستوزیری نمیداد، محکوم شناخته شد و مجبور به استعفا شد.
در چنین مثالها حتی وعده پاداشی هم نبوده، حتی عملی که انجام شده شاید به عملکرد شخص در حوزه او ارتباطی نداشته باشد، اما از رفتار معیاری که در جامعه تعیین شده انحراف داشته است. شخص برای رسیدن به منافع شخصی خود تصمیمی گرفته شده است که از رفتار عرف جامعه (از آنچه از او در این جایگاه انتظار میرفته است) انحراف داشته است.
پس به این ترتیب تعریف سوم نیز روشن شد.
انوع فساد
در ادامه انواع مختلف فساد را بازگو کنیم تا ضمن دانستن تعریف فساد، متوجه شویم عمل انجام شده در کدام طبقهبندی فساد قرار میگیرد؟
به جهت رعایت اختصار و احترام به وقت ارزشمند مخاطبان در اینجا تنها به بیان عناوین اکتفا میکنیم، در پستهای بعدی بهصورت کامل هر یک را توضیح خواهیم داد.
- رشوه دادن
- سوء استفاده از موقعیت رسمی
- تضاد منافع
- خرید رای
- استفاده از نفوذ بر فرآیند تصمیمسازی (دستفروشی قدرت!)
- خویشاوندی (خویشاوند سالاری)
- تجارت اطلاعت و دانش بنگاههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی
- تامین مالی غیرقانونی احزاب سیاسی
- اثر در (پاشنه) گردان (بده و بستان بین سازمانها)
- تصرف دولت (تقسیم اموال دولتی بین گروهی خاص)
نگارنده : مرتضی زارع