حادثه سقوط هواپیمای اوکراین در آسمان ایران واقعهای دردناک بود که قلب همه ما را به درد آورد. حداقل حق مردم و خانوادههای این عزیزان آگاهی از نحوه سقوط هواپیما بود. به جملهای پر تکرار اشاره کنیم ” اگر سقوط هواپیما بر اثر حوادث طبیعی، نقص فنی و عواملی خارج از کنترل انسان بود، داغ این فاجعه برای ما قابل تحملتر بود” .
خانوادهها بهدنبال کشف حقیقت از تریبون داخلی و خارجی بودند. بهطبع دسترسی رسانههای داخلی بهخصوص صدا و سیما به منابع اطلاعاتی بسیار بیشتر از عوامل بیرونی بود. می توان تصور کرد بههمین دلیل روایت داخلی از اقبال بیشتری برخوردار بود.
اگر در برخی خبرها بین منابع داخلی و خارجی تفاوتهایی وجود دارد، در این خبر خاص، اختلاف آنچنان بود که جنگ اعتماد برپا شد.
جنگ اعتماد:
دو سناریو کاملا متفاوت بیان شد، رسانه داخلی و تریبون مسئولان کشور، نقص فنی را علت حادثه اعلام میکردند و رسانههای خارجی با فاصله بسیار زیاد اصابت موشک را عامل سقوط هواپیما میدانستند! چه اختلافی!
اینجا یک جنگ اعتماد بوجود آمد، بازنده این نبرد بخش مهمی از اعتماد مردمی به اخبار آینده را از دست میداد، همچنین بازنگری مردم در اخبار گذشته نیز از دیگر هزینه های این جنگ بود.
خرد حکم میکرد اگر طرفی در حال اشتباه است سریعا موضع خود را تغییر دهد. اما هر دو طرف مصرانه بر موضع خود پافشاری میکردند. منافع مالی شرکت بوئینگ آمریکا و منافع ملی کانادا و اوکراین عواملی بود که عقبنشنی رسانههای خارجی را منتفی میکرد.
برخی رسانههای داخلی به پشتیبانی از رسانه ملی و سخنرانی مسئولان به حمایت پرداخته و ادعای رسانه های خارجی را حتی به لحاظ علمی هم رد کردند.
اما در پایان کار بعد از جنگ سه روزه، متاسفانه باخبر شدیم آنچه بیگانگان بیان میکنند حقیقت است. بهت، ناراحتی و اعتمادی که سوخت، آوارهای این جنگ بر اعتماد مردم کشور بود.
در همین راستا از میان اخبار منتشر شده به انتخاب رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد به خبر منتشر شده در رسانه عصر ایران اشاره می کنیم.
یک موشک به هواپیمای اوکراین؛ هزاران موشک به اعتماد مردم ایران
عصر ایران؛ جعفر محمدی
خطای انسانی قابل پذیرش است ولی بی صداقتی با مردم هرگز. اگر سقوط هواپیما، زخم بود، کتمان حقیقت و دروغ، نمک بر زخم است. آدمی احساس می کند که شعورش نادیده انگاشته شده است؛ خاصه آن که از همان لحظه اول می دانستند چه اتفاقی افتاده است ولی چند شب و روز اطلاعات غلط به مردم ایران و جهان دادند.
ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده است که هواپیمای مسافری اوکراین که چند روز پیش در اطراف تهران سقوط کرد، با شلیک اشتباهی و غیرعمد پدافند هوایی ایران منهدم شده است. در این حادثه تلخ، 176 نفر جان خود را از دست دادند.
در این باره چند نکته قابل توجه است:
1 – قبل از هر چیز باید تسلیت
قلبی خود را تقدیم خانواده های قربانیان این حادثه غم انگیز نماییم. واقعاً سخت و
دردناک است که ثمره زندگی خانوادهها بر اثر یک ندانمکاری، این گونه در یک لحظه
پرپر شوند. امروز، همه ما مردم ایران عزاداریم.

2 – از وقتی که هواپیما سقوط کرد،
رسانه های حکومتی و مقامات رسمی و فعالان آنها در فضای مجازی، به اظهار نظرهایی پرداختند
مبنی بر این که:
– هواپیما بر اثر نقص فنی سقوط کرده
– هدف قرار دادن هواپیما دروغ است
– از نظر فنی ممکن نیست هواپیما با موشک پدافند سرنگون شده باشد
– آمریکایی های برای تحت الشعاع قرار دادن حمله به عین الاسد این دروغ را بافته اند
– شرکت بوئینگ دارد هزینه می کند تا نقص فنی هواپیمای سرنگون شده اش را لاپوشانی کند
– ترامپ با رئیس جمهور اوکراین دوست است و با هم تبانی کرده اند برای بدنام کردن ایران
– کانادا همچنان سر قضیه زهرا کاظمی با ایران لجاجت می کند و درباره سرنگونی هواپیما جوسازی می کند
– … .
اینک ثابت شده است آن که نادرست می گفت، طرف ایرانی بود؛ تأسف آور است و بسیار شرم
آور!
3 – گفته شده که خطای انسانی عامل
این فاجعه بوده است. در این باره باید متخصصان صنایع هوایی و پدافند نظامی نظر دهند
و من دانشی در این باره ندارم. ولی عجالتاً می توان گفت که خطای انسانی در هر چیزی
ممکن است کما این که در 15 مرداد 1366، پدافند خودی هواپیمای شهید عباس بابایی را
هدف قرار داد و بسیاری از
سقوط های هواپیماها در جهان نیز ناشی از خطای انسانی است.
خطای انسانی قابل پذیرش است ولی بی صداقتی با مردم هرگز. اگر سقوط هواپیما، زخم
بود، کتمان حقیقت و دروغ، نمک بر زخم است. آدمی احساس می کند که شعورش نادیده
انگاشته شده است؛ خاصه آن که از همان لحظه اول می دانستند چه اتفاقی افتاده است
ولی چند شب و روز اطلاعات غلط به مردم ایران و جهان دادند.*
4 – اگر به هواپیمای اوکراینی یک موشک
شلیک شده، قبل از آن، هزاران موشک به اعتماد مردم شلیک شده است بدان حد که الان،
مردم ایران نه حرف رسانه های ایرانی را باور می کنند و نه به مسوولان اعتماد
دارند.
همین موضوع اخیر را نگاه کنید که کم مانده بود
قسم جلاله بخورند هواپیما هدف پدافند قرار نگرفته و آمریکا و غربی های دیگر دارند
توطئه می کنند!
آنقدر هم به رسانه های مستقل سخت گرفته شده که آنها هم نمی توانند به مثابه یک
رسانه واقعی عمل کنند. نتیجه هم کاملاً مشخص است: مرجعیت رسانه ای به خارج منتقل
شده و مردم ایران به این باور رسیده اند که خبرهای واقعی را باید از رسانه های آن
ور آبی بجویند؛ تبریک به مسؤولانی که عرصه را بر رسانه های ایرانی تنگ کرده اند!
ما نه نیازمند، که تشنه صداقتی هستیم که با اصرار از ما دریغ می شود.