عموم متفکران و اقتصاددانان خصوصا پس از قرون وسطی و در عصر مدرن به بعد تعریف و نگاهی که به کالا داشتند چه آنها که به فلسفه اصالت ماده و یا آنها که به اصالت ذهن باور داشتند، به گونهای بوده که بسیاری از کالاها را بابت رقابت ایدئولوژیک با کلیسا و مقابله با این قدرت به کنار نهادند و خاصیت کالایی برای گستره وسیعی از اموری که خرید و فروش میشد قائل نبودند و با عباراتی همچون خرافه و جهل سعی در طرد بُعد اقتصادی کلیسا داشتند و بابت همین در بسیاری از تحلیلهای اقتصادی سهم ویژهای که دین دارد لحاظ نمیکردند تا به آن رسمیت نداده و این روند کماکان ادامه دارد.

از طرفی دیگر آبا کلیسا و نیز متفکران و فیلسوفان مسیحی امور دینی را از گذشته تا کنون دارای شان و منزلتی میپنداشته و کماکان نیز میپندارند که نمیبایست بر آن ارزش مادی گذاشت و خاصیت کالایی برای آنها را امری مغایر با روح مسیحیت و تعالیم آن میدانستند.
تعریف کالا | کارل منگر از بزرگان مکتب اتریش
برای شفاف شدن مقصود این مطلب ابتدا سری میزنیم به کارل منگر از بزرگان مکتب اتریش و تعریف وی از چیزهایی که کالا به حساب نمیآیند!
او که مطابق نظر سوسیالیستها ارزش را بر مبنا مادی و ساعت کار تولید تعریف نکرده و اساس را فراوانی شی_کالا و نیاز یا به تعبیری فلسفیتر ذهن بشر قرار داده در تعریف کالا ابتدا خواصی را تحت عنوان خواص کالایی ذکر کرده و سپس با ذکر توضیحی بخشی از کالاهای بشری را بر مبنایی که ناشی از تفکرات عصر روشنگری است از دایره کالاها حذف میکند.
《یکی از موارد خاص که ممکن است دیده شود هنگامی است که یکسری اشیا به هیچ وجه نمیتوانند در رابطهی علّی با ارضای نیازهای انسان قرار گیرند، اما همچنان به عنوان کالا لحاظ میشوند. این وضعیت هنگامی رخ میدهد که:
۱) ویژگیها و قابلیتهایی اشتباها به اشیایی نسبت داده شود که در واقع دارای چنین صفاتی نیستند.
۲)هنگامی که نیازهایی برای انسان فرض میشوند که در واقع وجود خارجی ندارند. در هر دو حالت فوق ما با اشیایی مواجه هستیم که داخل در آن نوع رابطه علّی مذکور که تعیین کننده ویژگی کالایی اشیا است، نمیباشند؛ بلکه چنین ارتباطی صرفا در ذهن افراد وجود دارد.
اکثر زیورآلات، تمامی سحرها و جادوها، اکثر داروهایی که توسط افراد تمدنهای بدوی یا حتی توسط افراد مبتدی امروزی برای بیمار تجویز میشود، عصای جادو، معجون عشق و مانند اینها در زمره اشیای مورد اول قرار میگیرند، چرا که هیچ یک از این اشیا قادر به رفع نیازهای مورد نظر نمیباشند. دارو برای بیماریهایی که در واقع وجود ندارد، ابزارآلات، تندیسها، عمارتها و مانند اینها که توسط افراد بت پرست برای پرستس بتها مورد استفاده قرار میگیرند، ابزارآلات شکنجه و چیزهایی از این دست در زمره اشیای مورد دوم قرار میگیرند.
از آنجایی که ویژگی کالایی برای چنین اشیایی تصور میشود، صرفا ناشی از خصوصیات مفروض آنها یا نیازهای مفروض افراد میباشد که هیچ یک از این دو مورد صحت و وجود خارجی ندارند، بنابراین بهتر آن است که چنین اشیایی را کالای کاذب بنامیم》
(اصول علم اقتصاد/کارل منگر/ص۶۴)
متفکر اقتصادی چرا باید معیاری تحت عنوان رفع کننده واقعی و موجه نیاز برای کالا قائل شود؟
هر آنچه توسط بشر مصرف شود و در ازایش چیزی یا نقدینهای داد و ستد شود خاصیت کالایی دارد خواه دعا یا ابزار عبادت باشد یا غذا و ابزار تولید در کارخانه.
اساس موثر بودن کالا و خاصیت رفع نیاز | نظریه هیوم
اینکه واقعا آن کالا بتواند اثری که خریدار به آن نیاز دارد را برآورده کند خارج از بحث اقتصاددان است. از حیث رویکرد فلسفی هم میتوان توجیهاتی آورد که علیت امری ذهنی و بر مبنا تکرار و عادت ذهن است.
پس بشر ذهنش به هر چه عادت کند و انتظاری که از آینده دارد را موثر و درست میداند همان را اساس کالایی بودن و موثر برای نیازش میداند. درین دست موارد حرفهای هیوم در باب علیت بسیار راهگشاست.
《بیشتر افراد بشر هرگز در توضیح کنشهای آشناتر و معمولتر طبیعت دشواریای نمییابند؛ مثل سقوط اجسام سنگین یا رشد نباتان یا تولید مثل حیوانات یا تغذیهی بدن با خوراکیها: اما فرض کنید که در همهی این موارد آنان خود آن نیرو یا انرژی علت را ادراک کنند که از آن طریق به معلولاش مرتبط میشود و همیشه در کنشاش قطعی است.
آنان با انسی طولانی چنان گرایش ذهنیای کسب میکنند که با ظهور علت فورا و با اطمینان همراه معلولاش را انتظار میکشند و به ندرت این را ممکن تصور میکنند که هیچ رویداد دیگری بتواند از آن حاصل بشود. تنها با کشف پدیدههای خارقالعاده است از قبیا زلزله و طاعون و غرایبی از انواع مختلف که خود را عاجز مییابند از مشخص کردن علتی مناسب و توضیح آن نحوهای که معلول ایجاد میشود.
هنگام چنین دشواریهایی برای انسانها عادی است که متوسل شوند به یک اصل هوشمند نامرئی، چونان علت بیواسطهی آن رویدادی که آنان را شگفتزده میکند و باور دارند که با قوای معمول طبیعت نمیتوان توضیحاش داد. اما فیلسوفان که مداقهشان را کمی پیشتر میبرند، فورا متوجه میشوند که حتی در آشناترین رویدادها هم انرژی علت همان قدر فهمناسدنی است که در نامعمولترینها و از طریق تجربه فقط از همزمانی متواتر اسیا مطلع میشویم، بدون آنکه هرگز قادر باسیم هیچچیزی مثل ارتباط بین آنها را درک کنیم》
(کاوشی در خصوص فهم بشری/دیوید هیوم/ص۷۵و۷۶)
هرچند هیوم خود جزو منتقدان جدی تعالیم ربانی و منکر آن است اما میتوان از برخی حرفهایش برای بررسی اقتصادی دین بهره برد و اینکه شرط کالایی بودن یک شی تصور مخاطب از خاصیت کالا است و واقعیت اینکه آن کالا واقعا خاصیت مدنظر را دارد یا نه از حیث فلسفی قابل اثبات قطعی نیست و مبنایی بر پایه عادت ذهن دارد.
آیا دین هم کالاست!؟
اما بهتر است سر دیگر ماجرا را بررسی کنیم. اهل دین نیز اصلا دوست ندارند به دستگاه دین همچون یک کارخانه و تولیدی که چیزی میفروشد نگاه شود و آن را توهین به شان تعالیم ربانی میدانند و کالا شدن دین را دنیوی شدن تعالیم مسیح و دور شدن از هدف غایی آن میدانند.

با وجود آنکه تعداد کارکنان و سود این کارخانه و شعباتش در جهان از بسیاری از کارخانههای صنعتی بیشتر است و تا کنون ورشکست نشده و زیاندهی جدی نداشته و در بسیاری از نقاط جهان و در کل تاریخ به شکل انحصاری کار کرده اما بررسی دقیقی دربارهاش صورت نگرفته است. به متن زیر توجه کنید.
《بار اولی که پاپ بندیکت شانزدهم به امریکا سفر کرد، تقاضای بلیت برای حضور در محل برگزاری مراسم عشای ربانی او در نیویورک و واکنشتن حتی در ورزشگاه درندشت یانکی از مقدار عرضهی صندلیهای موجود به مراتب بیشتر شد.
کلیساها و سازمانهای کاتولیک بلیتهای رایگانی میان مردم پخش کردند. بازار سیاهی هم شکل گرفت که هر بلیت را به قیمت بیش از ۲۰۰ دلار میفروخت. مقامات کلیسا با این استدلال که حضور در آیینهای مذهبی قابل خرید و فروش نیست آن را محکوم کردند. یک سخنگوی کلیسا گفت بازار بلیت نباید وجود داشتهباسد. برای شرکت در آیینهای مذهبی نمیشود پول پرداخت.
کسانی که بلیت مراسم را از بازار سیاه خریدند احتنالا این نظر را قبول نداشتند. پول دادند و در مراسم شرکت کردند. ولی به گمان من، سخنگوی کلیسا حرفش چیز دیگری بود: با خرید بلیت هم میشود در مراسم عشای ربانی پاپ شرکت کرد اما خرید و فروش این تجربه روح آن را لکهدار میکند. نگاه بازاری به آیینهای مذهبی یا شگفتیهای طبیعی، بیاحترامی به آنهاست. تبدیل مقدسات به وسایلی برای کسب سود به آنها ارزش نادرستی میبخشد》
(آنچه با پول نمیتوان خرید؛ مرزهای اخلاقی بازار/مایکل سندل/ص۳۱)
کارخانهای به نام دین
این تنها گوشهای از حاشیهی مالی غیرمستقیم دین است که گفته شد. این دستگاه همچون کارخانهای درآمد مستقیم، جانبی، تبلیغات، بازار سیاه، اجناس تقلبی، مدل غیرقانونی و …دارد.
اما آیا هرگز به شکل یک کارخانه تحلیل شده؟ علت در ابتدا مقاله آورده شد اما آوردن سندی میتواند به درک علت این پدیده در عالم مسیحی کمک کند.
آگستین قدیس شاید کتاب اعترافاتش درین باره بتواند کمک بسیاری به ما در درک تعالیم کلیسا بکند. نگاه مسیحیت به رفع نیازهای بشر و هدف و غایت زیستن به گونهای است که هرگز نباید دستگاه دین به سان یک واحد تولیدی بررسی شود.
《ما کاستیهای روزانهی بدنهای خویش را با خوردن و آشامیدن مرتفع میسازیم تا روزی برسد که تو این خوراک و این طبیعت حیوانی را نابود سازی؛ آن روز برکت شگرف تو طلسم نیازهای ما خواهد شکست و بر این طبیعت فانی ما جامهی حیات نامیرا خواهی پوشاند. اما در حال حاضر من از این نیاز خود متلذذ میشوم؛ هرچند که برای گریز از دام اسارتش با آن مبارزه میکنم.
هر روز با سلاح روزه به نبردش میروم. اغلب تن خویش را وادار به اطاعت میکنم دردی که از این کار گریبانگیرم میشود تنها با لذت خوردن و آشامیدن تسکین مییابد. زیرا گرسنگی و تشنگی بسیار دردناکاند؛…از آنجا که مواهب تو همچون زمین و آب و آسمان، ما را به هنگام ناتوانی درمییابند و کمر به خدمتمان میبندند، همیشه دوای درد خویش را مییابیم و این مشقتی که بر خود هموار ساختهایم منشا خوشی ما میشود》
(اعترافات/قدیس آگوستین/ دفتر دهم/ص۳۲۶)
آنچه تا کنون گفته شد لزوم بررسی بُعد اقتصادی کلیسا به طور مستقیم بود. اما باید گفت مکانهای مقدس از عصر باستان تا کنون همچون رودخانه و زمین حاصلخیز یک اصل اساسی در جذب جمعیت و رونق اقتصادی بوده است.
پتانسیل اقتصادی و تجاری عبادتگاهها در طول تاریخ
تمرکز جمعیت عامل مهم رونق اقتصادی یک منطقه است. اما چطور میتوان مردمی را به طور دائم و یا موقت جذب یک منطقه جغرافیایی کرد؟ سفر تفریحی در عصر ما امری رایج است اما در طول تاریخ عمدهترین دلیل سفر مهاجرت دائم بابت جنگ و بلایای طبیعی و مهاجرت موقت برای تجارت بوده اما در کنار این امر زیارت هم امری اساسی برای سفر بوده است.
اگر رودها باعث پدید آمدن تمدن و جذب جمعیت برای کشاورزی بوده و تجارت هم عاملی در جذب جمعیت موقت و مسافر بوده از نقش عبادتگاهها هم نباید به سادگی عبور کرد و حتی نقشی در حد و اندازه موارد قبل داشتند. اقتصاد سیاسی بسیاری از کشورها و قدرت ایدئولوژیکشان در طول تاریخ بسته به فتح صرفا زمینهای کشاورزی یکدیگر نبوده و فتح مکانهای مقدس هم اهمیت زیادی داشته.

فارغ از مباحث ایدئولوژیک در بُعد اقتصادی این مکانها میتوانستند اقتصاد یک مملکت را متحول کنند و با از دست رفتن یا بدست آوردنشان مزایا یا بحران اقتصادی و یا گاه جنگ داخلی پدید بیاید و نگاه به قرون گذشته که ایستا بوده نیز با حقیقت بسیار فاصله دارد.
《تاریخنگاری عصر جدید برعکس تصویر دیگرگونهای از انسان قرون وسطایی ارائه مینماید که البته بیشتر متناسب با وضع و حال او است؛ یک انسان متحرک قرون وسطایی که بسیار در راه است و این دقیقا با تعریف مسیحیت از انسان به عنوان ابنالسبیل و به عنوان زائر سنخیت دارد.
غالبا زیارت با دادوستد و سوداگری هم پیوند داشته و زائر مردانی بودهاند که به طور روزافزونی چنین نقش دوگانهای داشتهاند و یا اساسا در خدمت زائران و بازرگانانی قرار داشتهاند که شانه به شانه هم در سفر بودهاند…سفر زیارتی قرون وسطایی به مفنای توبه از گناه هم بودهاست، جهدی بزرگ به سوی توبه و دادن کفاره که بعد از سال ۱۰۰۰ و به خصوص در قرون ۱۲ و ۱۳ دنیای مسیحیت را فرا گرفته بود و باعث شده بود که در زائران توان و انگیزه جدیدی ایجاد شود…باید افزود که سفر خشک و خالی هرگز همسنگ سفر زیارتی که هدف مقدسی را دنبال میکند نیست.
در همین اثنا است که شبکههای بسیار پیچیدهای از زیارتگاهها به وجود میآیند و سلسله مراتبی در این امکنه ایجاد میشوند…اورشلیم اولین مقصد بزرگ زیارتی محسوب میشد. چه کسی قادر بود بشر شدن مسیح و قبر مقدسش را که مکان اول محسوب میشد مورد مناقشه قرار دهد؟ اما اورشلیم برای هر کسی دست یافتنی نبود، چه به لحاظ بعد مسافت و طول زمان و هزینه سفر و هم به خاطر ناآرامیهایی که ناشی از جدال بر سر فلسطین میان رومیان، بیزانسیان، ایرانیان و نهایتا مسلمانان حاکم بود و فلسطین را در موجی از مناقشات پایاننایافتنی فرو برده بود》
(اروپا مولد قرون وسطی/ژاک لوگوف/ص۱۳۱و۱۳۲)
همین سختی سفر به اورشلیم باعث ظهور معابد و مقبرههای مقدس بسیار زیاد در سراسر خاک اروپا شد و بسیاری نیز از حقیقت دینی مبنی بر اینکه لباس یا جام مذکور واقعا متعلق به مسیح یا یکی از حواریونش باشد هم خالی بود.

روایت آلبرت آخنی از دیدار زائری به نام پیتر زاهد با سر اسقف اورشلیم به نام آلبرت هم گویای این است که هرچند دلایل شروع جنگهای صلیبی صرف اقتصاد نبوده اما همین کنترل مکانهای مقدس در دست مسلمانان چه ضرباتی به اقتصاد و نقدینه اروپا که به شکل نذورات به آنجا سرازیر میگشت میشد.
《پیتر زاهد از پدر آلبرت پرسید که چرا میگذارد پیشکشهای اهل ایمان از آنجا برده شده…و از زائران سرزمینهای مقدس با گرفتن مبالغ زیاد از حد سرقت شود؟》
(ده جستار در جنگهای صلیبی/جستار اول/ص۱۲)
مکانهای مقدس و تاثیر آن بر اقتصاد ایران
این مشکلات مختص اروپا نبود و در ایران هم شاهد آن بودهایم. گمان عمومی نویسندگان و تحلیلگران اقتصادی ما این است که دخالت دولت در امور اقتصادی امری مدرن است اما این با حقیقت ماجرا بسیار فاصله دارد.

یکی از نگرانیهای شاهان صفوی همواره خروج نقدینه از ایران بود و این بحران با خروج مکانهای مقدس از کنترل شاه صفوی تشدید میشد. به حدی که شاه عباس برای مقابله با این بحران سعی کرد چارهای مذهبی بیندیشد.
《شاه عباس نه تنها میخواست که همهی تجارت در دست رعایای خودش باشد تا نفع آن عایدش شود و پول به مملکتش جلب کند، بلکه مایل بود که این پول در آنجا بماند و نمیتوانست بپذیرد که آن را به جای دیگر ببرند.
چون دید که در همهی سفرهایی که ایرانیان برای زیارت به امکنهی متبرکه میکنند فقط سکهی طلا به همراه میبرند(چه برای پرداخت باج و مالیات به ترکها و عربهایی که از سرزمین آنها میبایست عبور کنند و چه برای مخارج و صدقات و هدایایی که تقدیم به متولیان مقبرهها میکردند) باری چون دید این زیارتها مقدار فراوانی پول از ایران بیرون میبرد پس با شیوهای که بیشتر سیاسی بود و نه مذهبی زرنگی کرد تا جریان این زیارت را متوقف سازد و کاری کند تا نقدینه در مملکتش بر جای بماند(در ادامه میگوید که شاه عباس حرم رضوی را مرمت و بازسازی کرد و به عنوان شیء متبرک در آنجا یکی از پاهای شتر حضرت محمد را حفظ میکنند و آن را به سقف گند روی ضریح امام رضا آویختهاند)》
(سفرنامه تاورنیه/ص۱۹۰)
البته چنین بحرانی فقط مختص روابط بین دو قدرت سیاسی نبود و مردم درون یک جغرافیای سیاسی را هم درگیر میکرد.
روایت رابی بنیامین از وضع یهودیان ایران
در زمان سلجوقی یک یهودی با نام رابی بنیامین از اروپا کل ربع مسکون را برای شناخت وضع یهودیان طی میکند و در گزارشی از ایران روایتی میآورد که به بحث این مقاله کمک بسیاری میکند.
《رود دجله شهر را به دو قسمت تقسیم میکند و میان آن دو پلی است. در یک قسمت که یهودیان سکنی دارند قبر دانیال واقع است. در اینجا بازارهایی بودند با دکانهای پر از امتعه که به وسیلهی آن، یهودیان به ثروت رسیدند.
در آن سوی پل بازار و بازرگانی نیست و فقط کشتزار و باغات است. اهالی این طرف حسادت کرده گفتند: تمام رونق و ثروت به خاطر این است که حضرت دانیال در آن سوی دیگر دفن گشتهاست. و از ساکنان سوی دیگر خواستند که قبر دانیال را به میان آنها آورند ولی آنها قبول نکردند.
کشاکش بین دو طرف سالها به طول انجامید و عاقبت طرفین به نتیجه عاقلانهای رسیدند که یک سال تابوت دانیال را در یک سو و سال دیگر در سوی دیگر رود قرار دهند. پس از مدتی سنجر شاه که بر ایران حکمروایی میکرد دید که تابوت دانیال را از این سوی رود به آن سوی رود میآورند و همراهش جمعیت زیادی از یهودیان، مسلمانان و غیر یهودیان از پل میگذرند، از علت این کار پرسید و تمام ماجرا به او گفتهشد. او گفت چنین کار زشتی سزاوار نیست که بر دانیال پیغمبر کردهشود.
من فرمان میدهم که پل را از دو طرف اندازه بگیرید و تابوت چوبین دانیال را در تابوتی از بلور قرار دهید و با زنجیرهای آهنین آن را از وسط پل بیاویزید. در این نقطه شما باید کنیسهای بسازید تا هرکس که بخواهد خواه یهودی یا غیر یهودی او را زیارت نماید. امروزه هم تابوت از آنجا آویزان است. همچنین به خاطر احترام به دانیال دستور دادهاست که یک میل به بالا و یک میل به پایین رودخانه هیچکس ماهی نگیرد》
(سه سفرنامه/سفرهای رابی بنیامین/ص۹۴و۹۵)
درباره زمان حال نیز ذکر یک مثال بسیار هم از نقش تجاری حج برای خاندان پادشاهی آلسعود کفایت میکند تا به ابعاد ماجرا از گذشته و خصوصا تا کنون پی برده شود.
《مکه و مدینه شهرهایی مقدس و همچنین، بعد از نفت دومین منبع پولسازی دولت سعودیاند و سالانه، میلیاردها دلار پول به کیسهی آلسعود سرازیر میکنند. از لحاظ تئوری، درآمدی که مکه و مدینه برای آلسعود ایجاد میکردند نزدیکترین حالت ممکن به اقتصاد غنی نفتی بود》
(خون و نفت/بردلی هوپ و جاستین شک/ص۱۰۲)
در آخر لازم است گفته شود که سفر زیارتی با سفر سیاحتی تفاوت عمده و جدی دارد. در سفر زیارتی فرد موظف به سفر است و گزینههای زیادی ندارد ولی در سفر سیاحتی یا حتی تجاری فرد مجبور به سفر نیست و گزینههای بسیاری دارد. پس تضمینی بودن سفر زیارتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در اقتصاد سیاسی و بررسی آن دین از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتوان با بررسی آن همچون سایر نهادهای تولیدی و میزان فروش و درآمد تحلیلهای اقتصادی را بهبود بخشید. بسیاری از تحلیلها بابت عدم لحاظ خیریهها و دستگاه دین چندان دقت کافی را ندارند و گاه بابت همین نمیتوان درک درستی از بسیاری وقایع اقتصادی بدست آورد.
نگارنده : شایان اویسی