استراتژی متناسب با منابع و قابلیتهای خود را انتخاب کنید.
چکیده: بیشتر شرکتهای تولیدی در مورد آنچه که اغلب اقتصاد چرخشی نامیده می شود صحبت می کنند؛ که در آن مشاغل میتوانند زنجیرههای تامینی ایجاد کنند که منابع مورد استفاده برای تولید محصولات خود را بازیابی یا بازیافت کنند. کوچک کردن ردپای آنها بر محیط زیست و موارد دیگر …
به راحتی می توان فهمید که چرا شرکتهای تولیدی بیشتر در مورد آنچه که معمولا اقتصاد چرخشی نامیده میشود صحبت میکنند؛که در آن مشاغل میتوانند زنجیرههای تامینی ایجاد کنند که منابع مورد استفاده برای تولید محصولات خود را بازیابی یا بازیافت کنند.
کوچک کردن ردپای آنها بر محیط زیست، پیراستن ضایعات عملیاتی و استفاده بهینه از منابع گرانقیمت به طورحتم برای مدیران عامل جذاب است.
اقتصاد چرخشی در عمل | مسیری پر چالش!
اما ایجاد یک مدل کسبوکار چرخشی چالشبرانگیز است و اتخاذ رویکردی اشتباه میتواند هزینهبر باشد.
بهعنوان مثال شرکت Interface، یک شرکت کفسازی تجاری مستقر در آتلانتا را در نظر بگیرید.
در دهه 1990 بنیانگذار و مدیرعامل آن، ری اندرسون، اعلام کرد که می خواهد Interface به «اولین شرکت پایدار در جهان» تبدیل شود.
برای رسیدن به این هدف، شرکت مدل کسبوکار خود را از فروش به اجاره بهشرط تملیک تغییر میدهد.
شرکت، برنامه توافقنامه خدمات همیشه سبز (ESA) را با نصب، نگهداری و از بین بردن کفپوش خود، همراه با یک هزینه ماهانه راهاندازی کرد و این امکان را برای شرکت فراهم کرد تا مواد کف استفادهشده را از محل دفن زباله دور نگه دارد و مواد اولیه با ارزش را از آنها بازیافت کند.
این اقدام بیسابقه با هدف بستن حلقه زنجیره تامین کفپوش تجاری انجام شد و Interface سرسختانه آن را به اجرا گذاشت، حتی تا آنجا پیش رفت که شبکهای از توزیعکنندگان کفپوش را در سراسر ایالات متحده به نمایندگی از طرف شرکت برای ارایه خدمات به مشتریان توسعه داد.
اما پس از هفت سال تلاش زیاد در این روش فروش، شرکت Interface، تعداد انگشت شماری مشتری اجاره بهشرط تملیک به دست آورد.
اکثریت قریب به اتفاق مشتریان خرید کفپوش را به اجاره بهشرط تملیک آن ترجیح میدهند، زیرا خدمات نگهداری کفپوش زیرمجموعه عنوان کلی خدمات سرایداری به حساب آمده و هزینههای آن را برای آنها نامرئی میکند.
آنها به راحتی نمیتوانستند وجه منفی پرداخت هزینههای ماهانه بالا را ببینند. برنامه ESA به سادگی قابل توسعه نبود.
خوشبختانه، این پایان ماجرا نبود. در سال 2000، Interface تمرکز خود را از اجاره بهشرط تملیکهای بلندمدت به تولید کاشیهای کفپوش قطعهبندیشده با استفاده از مواد پایدار مانند الیاف نایلون قابلبازیافت و زیره وینیل قابلبازیافت تغییر داد.
قرار گرفتن در مسیر صحیح اقتصاد چرخشی | شرکت Interface سال 2000
و همانطور که مشخص شد، تولید کاشیهای کفپوش جدید %75 کربن کمتری نسبتبه متوسط صنعت منتشر میکند.
بر اساس گزارش شرکت، این نوآوریها همرا با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در سایتهای تولیدی شرکت، ردپای محیط زیستی کل کربن Interface را %69 کاهش داده است.
برخلاف اجاره بهشرط تملیک، تمرکز بر بازیافت، Interface را در آنچه که بهترین است، ارتقا داده: تولید و فروش کفپوش.
تجربه Interface نشان می دهد که ایجاد یک مدل کسبوکار چرخشی پایدار به عوامل زیادی بستگی دارد، اما شاید مهمترین آن انتخاب مسیری است که با تواناییها و منابع یک شرکت همسو باشد؛ و همان است که محدودیتهای عملیاتیاش را نشان میدهد.
در ادامه ما سه استراتژی اساسی برای چرخشی بودن را شناسایی میکنیم و ابزاری را ارایه میدهیم که به تولیدکنندگان کمک میکند شناسایی کنند که کدام یک از نظر اقتصادی بیشترین پایداری را دارد. توصیههای ما متکی به دههها تحقیق و مشاوره با دهها تولیدکننده در سراسر جهان است.
سه استراتژی برای چرخشی بودن
شرکتهای تولیدی، از تولیدکنندگانی که به اقتصاد جدید خدمت میکنند تا شرکتهای سنتی که لباس و اثاث ما را تهیه میکنند، میتوانند از بسیاری جهات یک مدل کسب وکار چرخشی ایجاد کنند. بیشتر آنها شامل ترکیبی از سه استراتژی اساسی است.
حفظ مالکیت محصول (RPO)
در نسخه کلاسیک این روش، تولیدکننده، محصول خود را به جای فروش محصول، به مشتری اجاره یا اجاره بهشرط تملیک می دهد.
بنابراین تولیدکننده مسئولیت محصولات را هنگامی بر عهده می گیرد که مصرف-کنندگان دیگر به آن کالا احتیاج ندارند.
RPO یک استراتژی جذاب برای شرکتهایی است که محصولات پیچیدهای را با ارزش موجود زیادی، ارایه میدهند.
یک مثال خوب زیراکس است که مدتهاست چاپگرها و دستگاههای فتوکپی خود را به مشتریان شرکت اجاره بهشرط تملیک داده است.
این استراتژی ممکن است شرکتها را ملزم به سرمایهگذاری زیاد در قابلیتهای پس از فروش و نگهداری محصول کند، که ممکن است برای آنها و در نهایت مشتریهایشان گران تر از استراتژی فروش و جایگزینی باشد.
RPO همچنین میتواند مناسب محصولات سادهتری باشد که نسبتا گران بوده و بهندرت موردنیاز باشد. به-عنوان مثال، تبلیغ کنندگان برای دههها لباس مجلسی اجاره کردهاند و این مدل اجاره در جامعهای که آگاهی فزایندهای دارد به سرعت شیوع پیدا میکند.برای مثال خدمت اشتراک مد آنلاین Rent the Runway ، لباسهای طراح را به افرادی که نیاز به یک لباس هوشمند برای یک رویداد یکبارمصرف دارند اجاره میدهد. لباسهای آن ممکن است ارزش ذاتی کمی داشته باشند، بهعنوانمثال از نظر مواد اولیه آنها، اما ارزش برند آنها میتواند قابلتوجه باشد.
افزایش طولعمر محصول (PLE)
شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند بر روی طراحی محصولات با دوام بیشتر تمرکز دارند که این امر ممکن است بازار را برای محصولات دست دوم باز کند.
از آنجا که طولعمر بیشتر محصول به معنای خرید کمتر در طول زمان است، این ممکن است برای تولیدکنندگان تجهیزات اصلی، ایده بدی باشد.
اما دوام، یک تمایز کلیدی در رقابت است و منطقی قوی برای حق قیمتگذاری اولیه محصول فراهم میکند، همانطور که بررسی ما از لباس مجلسی Patagonia و شرکت لوازم خانگی لوکس Miele نشان میدهد. PLE همچنین میتواند به شرکتها کمک کند تا مشتریهایشان به سراغ برندهای رقیب با کیفیت پایینتر نروند.
بهعنوانمثال
Bosch Power Tools با تعمیر ابزارهای دستدوم خود، عمر آنها را افزایش میدهد و درنتیجه آنها را قادر میسازد تا با محصولات جدید تولید کنندگان ارزان قیمت و بی کیفیت رقابت کند.
طراحی برای بازچرخش (DFR)
در شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میشود، محصولات و فرایندهای تولید بهنحوی بازطراحی میشوند، تا قابلیت بازیابیِ مواد مصرفشده بهمنظور استفاده در محصولات جدید، به حداکثر برسد.
در این استراتژی معمولا با شرکتهایی که در فناوری خاصی خبره هستند یا میتوانند از مواد بازیابیشده به بهترین شکل استفاده کنند، مشارکت وجود دارد.
مشارکت شش ساله شرکت آدیداس با شرکت Parley for the Oceans یک نمونه است.
پارلی از ضایعات پلاستیکی برای تولید نخ منسوجات استفاده میکند، آدیداس با استفاده از آن نخ کفش و پوشاک خود را تولید میکند. همکاری و مشارکت این دو شرکت موجب میشود مقدار زبالههای پلاستیکی در اقیانوسهای جهان کاهش یابد.
برای تعیین اینکه کدام ترکیب از سه استراتژی اصلی، موجب آزاد شدن بیشترین ارزش برای شرکت شما میشود، چند پرسش عملی و بسیار ویژه وجود دارد، مانند اینکه آیا میتوانید محصول خود را از مشتری پس بگیرید، آیا میتوان آن محصول را جابجا کرد و آیا میتوانید آن محصول را دوباره تولید کنید.
در پست های بعدی بررسی خواهیم کرد بهترین ساختاربندی برای این بحث چیست.
ادامه دارد…
مترجمین :
خانم فریا قناعت و آقایان مجتبی غفاریان زرگر، سامان روحبخشان و شهرام توفیقی
سرپرست گروه: آقای مجتبی غفاریان زرگر