سید حسین سجادی فر ، پژوهشگر اقتصاد آب و محیط زیست
محمد داودآبادی، کارشناس آب و فاضلاب
مرتضی زارع پژوهشگر اقتصادی
رابطه دوسویه اقتصاد و محیط زیست
محیط زیست، از مهمترین ارکان توسعه پایدار است و رشد سایر بخشها در گرو پایداری و کارکرد صحیح آن معنی و مفهوم دارد.
پیشرفت اقتصادی، صنعتی و اجتماعی در چند دهه گذشته سبب شد تا از محیط زیست بیش از ظرفیت منابع آن بهرهبرداری شود، موضوعی که پیامدهای مخربی را در این عرصه بر جای گذاشته است.
بسیاری از تهدیدهای جوامع بشری از مسایل زیست محیطی سرچشمه میگیرند، هر چند ظاهری غیر امنیتی داشته و طبیعی جلوه میکند، اما در عمل امنیت جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده و گاه آثار و تبعات آن حتی بیشتر از جنگها است.
اقتصاد چرخشی | رابط بین اقتصاد و محیطزیست
آلودگی محیط زیست بر کیفیت و چرخه طبیعی اثر میگذارد و پیامدهای زیان باری برای زندگی جوامع بشری، حیوان، گیاهان و… دارد. امروزه، موضوع آلودگی، یکی از مهمترین و حادترین مشکلات جوامع بشری است و نقش انسان در آلودگی محیط زیست محسوس است.
در این زمینه، مفهوم اقتصاد چرخشی طی چند دهه گذشته به دلیل افزایش آگاه سیاستمداران و جوامع علمی از محدودیت منابع طبیعی، آلودگی محیط زیست، استفاده بهینه از منابع طبیعی بیشتر شده است و هدف اصلی این است که جریانهای مواد حلقه بسته در اقتصاد ایجاد شود و یک مدل جایگزین برای تولید و مصرف را ایجاد کند.

این در مقایسه با اقتصاد خطی سنتی که منابع برای تولید و مصرف استفاده میشود و محیط زیست به عنوان جذب برای زبالهها، مخالف است.
مسیر پیشگامان توسعه در جهان
اصول اقتصاد چرخشی، پیشگیری از ضایعات، نگهداری و استفاده مجدد، حفظ و استفاده بهینه از محیط زیست، بازیافت مواد، نگهداری و استفاده مجدد انرژی کمتر باید اولویت بندی شود. این فصل به رویکردهای اقتصاد چرخشی و محیط طبیعت از جوانب گوناگون اختصاص دارد.
اقتصاد و محیط زیست
اقتصاد، علم استفاده بهنه از منابع محدود است، آگاهی از این علم و استفاده از آن، بشر را قادر میسازد تا از منابع کمیاب، به بهترین شکل ممکن استفاده کند.
امروزه، اقتصاد علمی است که رفتار جوامع بشری را به عنوان رابط بین نیازهای نامحدود و عوامل تولید کیماب که موارد استفاده متعددی نیز دارند، مطالعه میکند.
علم اقتصاد، در این تعریف به تخصیص منابع کمیاب بین استفادههای گوناگون مربوط میشود. به این نکته نیز باید توجه داشت که نفع یک فرد به الزام در راستای منافع جامعه نیست. به همین دلیل، استفاده بهینه از منابع طبیعی، باید در راستای منافع جمعی و نسلهای آتی و به حداقل رسیدن تخریب و آلودگی محیط زیست، باشد.
ارتباط بین اقتصاد و محیط زیست
بین علم اقتصاد و محیط زیست، کنش و واکنشی وجود دارد. بنگاهها با استفاده از منابع اقتصادی، از جمله مواد طبیعی و انرژی، کالاها و خدمات تولید میکنند و در این فرآیند، قسمتی از نهادههای مورد استفاده در تولید را به عنوان ضایعات و پسماند به محیط زیست باز میگردانند.

در حقیقت، این چرخه به توان “خود ترمیمی” طبیعت اشاره دارد. اما، توان خود ترمیمی طبیعت در شرایط امروز که با تخریب محیط زیست برای تولید بیشتر همراه است تا حد زیادی کاهش یافته است.
تخریب محیط زیست | اخلال در مکانیزم اقتصاد
نظر به این که محیط زیست تامینکننده نهادهها و مواد خام، جذب کننده ضایعات و فراهم کننده محیط مناسب برای توسعه از ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد برخوردار است، بنابراین تخریب محیط زیست نه تنها سبب اخلال در این گونه عملکردها می شود، بلکه با به مخاطره انداختن سلامت بشری، مانعی در برابر توسعه و رشد اقتصادی خواهد بود.
آن چه مسلم است، در بلند مدت دستیابی به نظام اقتصادی سالم و کارآمد در گرو بهرهبرداری پایدار از اکوسیستمهای طبیعی است و علم اقتصاد، به عنوان علم تخصیص منابع کمیاب، نقش به سزایی در این امر دارد. افزایش دمای کره زمین و نابسامانیهای وضعیت آب و هوای جهان، شاهدی بر این ادعا است. از منظر دیگر، انجام هر فعالیت اقتصادی، مستلزم مصرف انرژی است. بنابر این از یک طرف انرژی به منزله عامل محرک توسعه اقتصادی، اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی جوامع بشری تلقی میشود و از سوی دیگر، سبب تولید آلایندههای زیست محیطی میشود.
چرخشی از تخریب محیطزیست به سمت بازتولید!
در ارتباط اقتصاد و محیط زیست موضوعهایی مانند حفاظت و ارزشگذاری منابع طبیعی، کنترل رشد جمعیت، مدیریت و بازچرخانی ضایعات و بهبود و ارتقای کارآمدی مطرح است. ترکیب تئوریها و مبانی اقتصاد و مولفههای متنوع محیط زیست، ابزاری کارآمد و اثربخش برای تصمیمگیری در مصرف کالاهای نهایی و استفاده بهینه از منابع طبیعی است، زیرا اطلاعاتی در زمینههای انتخابهای مصرفکنندگان (آحاد جامعه)، تحلیل هزینه منفعت، مسایل متنوع زیست محیطی و… برای مدیران و تصمیمگیرندگان نهایی فراهم میکند.

در اقتصاد چرخشی در فرآیند تولید و مصرف، کالاها یا ارایه خدمات منابع طبیعی به عنوان نهاده تولید (درونداد) استفاده میشود. پس از تولید کالاها و توزیع آن، کالا به مصرف میرسند و ضایعات و زبالههای حاصل از مصرف کالاها توسط مصرفکنندگان (کالای نهایی) بازیافت و مجددا به عنوان یک نهاده تولیدی در ساخت و تجهز سایر کالاها استفاده میشود و بخش اندکی از آنها در محیط زیست دفع و سبب کاهش آسیب و تخریب محیط زیست میشود.
در واقع، هدف اقتصاد چرخشی کاهش آسیب به محیط زیست بر اثر فعالیتهای انسانی است. استفاده مجدد پساب فاضلاب تصفیه شده برای مصارف کشاورزی، صنعت، عمومی، آبزیپروری و… نمونهای از آن است.
گرم شدن زمین، مهمترین چالش محیطی قرن حاضر
میزگرد هیئت بینالمللی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد در سال 2008 و گزارش استرن هر دو تشریح میکنند که مهمترین مسئله محیطی قرن حاضر، گرم شدن دمای کره زمین است؛
افزایش انتشار گاز دی اکسیدکربن به نوبه خود یک عامل عمده در این فرآیند معرفی شده است و کنترل آن موضوع مهم میزگردهای زیست محیطی است که بین کشورها یا دولتها برگزار میشود. هدف پروتکل کیوتو ، (1997) پیشنهاد کاهش گازهای گلخانهای بود که مسبب اصلی تغییرات آب و هوایی است.
رابطه تخصیص بهینه در اقتصاد با محیطزیست
یکی از شیوههای استفاده بهینه از منابع طبیعی، بهبود فرآیند تولید و توزیع کالاها است که سبب کاهش بهرهبرداری از منابع طبیعی و مشکلات زیست محیطی میشود.
در ادبیات اقتصادی، محیط زیست (منابع طبیعی) و مولفههای وابسته به آن (مانند تولید انرژی) بیشترین سهم ارزش را در تولید بیشتر کالاها دارند.
در بیشتر کالاهای تولیدی، سهم ارزش منابع طبیعی، بیش از 70 درصد است و مابقی به هزینههای نیروی کار، سرمایهگذاری و سایر عاملهای تولیدی اختصاص دارد. این موضوع میتواند تاثیر پررنگی بر آلودگی و تخریب محیط زیست داشته باشد.

در مفاهیم ادبیات اقتصاد، استفاده بهینه از عاملهای تولیدی، مهمتری هدف آرمانی است و با توجه به محدودیت منابع طبیعی، اقتصاد سعی در استفاده بهینه از منابع طبیعی دارد. در واقع اقتصاد، نگران تخصیص بهینه و کارآمدی منابع زیست محیطی است.
حل مسائل زیستمحیطی با کمک نظریههای اقتصاد
خروجیهای نامطلوب فعالیتهای انسانی در راستای تولید کالاها یا ارایه خدمات که به شکل گازهای مونوکسیدکربن، دیاکسیدکربن، دیاکسید سولفور و یا مواد زاید جامد و فاضلاب نمایان میشود، سبب آلودگیها و یا تحمیل هزینههای خارجی (اجتماعی) به محیط زیست میشود. از این روی اتخاذ هر تصمیم در اقتصاد، با هزینه فرصت یا فرصتهای از دست رفته اقتصادی و اجتماعی به همراه خواهد داشت.
هم چنان که پیشتر گفته شد، ارتباط مستقیم و مثبتی بین اقتصاد و محیط زیست برقرار است برای ایجاد محیط زیستی سالم و پایدار، استفاده از تئوریها و مبانی نظری اقتصاد در مسایل زیست محیطی، نه یک ضرورت بلکه یک الزام است، به طوری که ترکیب آنها، سبب افزایش رفاه اجتماعی میشود.
گازهای گللخانهای و سوختهای فسیلی
انتشار گازهای گلخانهای نظیر دیاکسیدکربن، دیاکسیدگوگرد، اسیدهای ازت و افزایش سایر آلایندههای صنعتی و شهری، سبب تشدید آلودگی آب و هوا شده است. البته بر اساس شواهد تجربی، دیاکسیدکربن بیشترین میزان انتشار را در میان گازهای گلخانهای داشته است. به همین دلیل اگر چه برخی مطالعات، انتشار دیگر گازهای گلخانهای نظیر دیاکسیدگوگرد، اسیدهای ازت را به عنوان شاخص آلودگی هوا در نظر گرفتهاند، اما بیشتر مطالعات، انتشار دیاکسیدکربن را عامل اصلی دخالت در آلودگی هوا میدانند.

یکی از منابع اصلی انتشار این گازها، سوختهای فسیلی هستند. استفاده بیرویه و ناکارآمد از این منابع انرژی، صدمههای جدی به محیط زیست وارد کرده است. هر چند که مصرف سوختهای فسیلی توسط بخش خانگی بر آلودگی هوا بیتاثیر نیست، اما مصرف کننده اصلی این سوختها، کارخانههای صنعتی هستند.
به ویژه آن که در کشورهای در حال توسعه، نقش بخش صنعت از آلودگی محیط زیست بیشتر و پررنگتر است. بسیاری از محققان معتقدند که جایگزینی این نوع انرژیهای آلاینده و ناکارآمد با انرژیها و منابع کارآمدتر و استفاده از فنآوریهای کمتر آلاینده در این زمینه میتواند نقش تسهیلگر و مؤثری در حفظ و بقای محیط زیست خواهند داشت.
ارتباط دیاکسیدکربن و متغیرهای اقتصادی!
مطالعات گستردهای پیرامون بررسی رابطه بین میزان انتشار دیاکسیدکربن و متغیرهای اقتصادی، به ویژه تولید ناخالص داخلی در سطح جهانی انجام شده است. نتیجه آن بوده است که میزان انتشار گاز دیاکسیدکربن، شاخص تخریب محیط زیست و نشان دهنده تنها بخش کوچکی از مجموع آسیبهای زیست محیطی است.
اقتصاد زیست محیطی
بر پایه بهرهبرداری از منابع طبیعی و بحرانهای زیست محیطی حاصل از فعالیتهای جوامع بشری، رشتهای مستقل در زیر مجموعه ادبیات اقتصادی، به نام اقتصاد زیست محیطی پایهگذاری شده است و در آن مسایل ارزشگذاری منابع طبیعی، تئوریک و تجربی سیاستهای هدفگذاری شده زیست محیطی بر اقتصاد بررسی میشود.

اقتصاد زیست محیطی، به دولتمردان و تصمیمگیران نهایی، این امکان را میدهد تا برنامههای زیست محیطی مناسبی اتخاذ نمایند و پیامدهای برنامههای هدفگذاری شده را قبل از اجرا، تجزیه و تحلیل کنند
اقتصاد زیست محیطی و بازار
اساس اقتصاد محیط زیست بر این پایه استوار است که رشد اقتصادی، هزینههای زیست محیطی دارد و این هزینهها در مدل جاری بازار باید محاسبه شوند. هزینههای محیط زیستی نظیر آلودگی و سایر انواع تخریبهای زیست محیطی، ممکن است به شکست بازار منتهی شوند.
از این روی اقتصاد محیط زیستی، منافع و هزینههای یک سیاست اقتصادی خاص را تجزیه و تحلیل میکند. این برنامهریزی آزمایشی برای برآورد عواقب احتمالی آنها بر تخریب محیط زیست بخشی از این تحلیلها است. در تصویر زیر از منظر کلان وظایف اقتصاد در ارتباط با بهرهبرداری از محیط زیست در سطح بهینه ارایه شده است.

مسائل زیستمحیطی در ایران
در کشور ما سالها است که مسئله آلودگی آب و هوا به طور جدی مطرح است و ذهن دولتمردان و حتی آحاد جامعه را مشغول کرده است.
آلودگی هوا در کشور ما سبب تعطیل شدن نهادهای دولتی و آموزشی در شهرهای بزرگ و صنعتی می شود که این خود سبب هزینههای سنگینی به اقتصادی کشور میشود. آلودگی زیست محیطی، سلامتی انسانها و دیگر موجودات زنده را تحت تاثیر قرار داده و آثار مخربی را بر حفظ و بقای اکوسیستمهای طبیعی بههمراه دارد.