در مقاله حاضر دو پست کوتاه و جالب از آینده جهان، که هر دو بهنحوی ضمن اینکه پیشرفت را برای انسان به ارمغان خواهند آورد، خطری بالقوه برای زندگی او در آینده محسوب میشوند.، تقدیم حضور شده است:
توسعه اقتصادی کشورها و جنگ غولهای اقتصادی در پیشی گرفتن از یکدیگر، گرد و غباری از کربن و گازهای گلخانهای به پا کرده است.
آلایندههایی که انباشت آنها دمای زمین و متعاقبا، تغییرات اقلیمی وسیعی را موجب خواهند شد، سیل و طوفان، سونامی، خشکسالی و… پدیدههایی خواهند بود که هم عدالت در مورد طبیعت را زیر پا خواهند گذاشت هم عدالت در مجازات عاملین اصلی آن!
از طرف دیگر همواره جذابترین اخبار در حوزه صنایع حول وردو هوش مصنوعی به جنبههای مختلف صنعت و زندگی انسان میچرخد اما آیا شما جهانی را که دیگر انسان در آن چندان کاری برای انجام دادن ندارد یا احساس مفید بودن را از دست میهد دوست خواهید داشت؟
گرم شدن زمین و بر هم خوردن توازن در عدالت طبیعت
بر همه ما معلوم شده است که زمین در 100 سال آینده گرمتر خواهد شد؛ اما پرسش این است که دقیقاً چقدر. در صورتی که سیاره زمین 5/1 درجه سانتیگراد، یا 2 درجه سانتیگراد یا بیشتر گرم شود، هزینههای تغییر اقلیم کاملاً متفاوت خواهد بود.
براساس گزارش اکتبر 2018 هیئت بین دولتی تغییر اقلیم، در صورت افزایش 5/1 درجه سانتیگرادی، 70 درصد صخرههای مرجانی ناپدید خواهد شد و در صورت افزایش 2 درجه سانتیگرادی، 99 درصد آنها از میان خواهد رفت.

تعداد افرادی که به دلیل بالا آمدن سطح آب دریاها و تبدیل زمینهای قابل کشت به کویر مستقیماً تحت تأثیر قرار میگیرند نیز در این دو سناریو کاملاً متفاوت خواهد بود. اجماع علمی غالب، مسئول تغییرات اقلیمی را فعالیت انسان دانسته و تنها راه اجتناب از بروز فاجعه را کاهش انتشار کربن میداند.

در توافق 2015 پاریس، کشورها هدف محدود کردن گرمایش به 2 درجه سانتیگراد را در کنار هدف بلند پروازانهتر 5/1 درجه سانتیگرادی تعیین کردند.
مسیر بعدی توسعه “اقتصاد کمکربن”
گزارش هیئت بین دولتی تغییر اقلیم بر اساس شواهد علمی نتیجه میگیرد که برای محدود کردن گرمایش به 2 درجه سانتیگراد، انتشارهای معادل دیاکسید کربن تا سال 2030 (در مقایسه با میزان 2010) باید 25 درصد کاهش یابد و تا سال 2070 به صفر برسد.
برای دستیابی به هدف 5/1 درجه سانتیگراد، انتشار دیاکسید کربن باید تا سال 2030 به میزان 45 درصد کاهش یافته و تا سال 2050 به صفر برسد.
اثرات تغییر اقلیم به شدت ناعادلانه است. بزرگترین سهم انتشار معادل دیاکسید کربن را یا کشورهای ثروتمند دارند یا برای تولید آنچه مردم کشورهای ثروتمند مصرف میکنند، انتشار مییابد.
اما بزرگترین سهم از هزینه آن را کشورهای فقیر تحمل کرده و خواهند کرد. با توجه به اینکه آنهایی که باید مشکل فوق را حل کنند عزم قوی برای انجام آن ندارند، آیا این وضع به مسئلهای حلنشدنی تبدیل میشود؟ یا این که امیدی وجود دارد؟
اقتصاد خوب برای روزگار سخت/ آبیجیت بنرجی و استر دوفلو
ترجمه جعفرخیرخواهان و امیر شاملویی
روزگاری که در آن کاری برای انجام دادن نخواهد ماند!
نخستین رمان کورت ونه گات داستان نویس بزرگ آمریکایی پیانوی خودنواز بود.

داستان کتاب که درباره یک ویران شهر است، از جهانی صحبت میکند که در آن بیشتر مشاغل ناپدید شدهاند.
این رمان که در سال 1952 و به دنبال گسترش زیاد مشاغل پس از جنگ جهانی دوم به نگارش درآمد، یا باید خیلی دورنگرانه بوده باشد یا به نحوی شگفتآور احمقانه تصور شود، اما در هر صورت، گویی برای روزگار ما نوشته شده است.
پیانوی خودنواز پیانویی است که خودش شروع به نواختن میکند. ماشینآلات جهان ونهگات، خودشان خود را اداره میکنند و دیگر به آدمها نیاز نیست.
برای انسانها شکلهای گوناگون از کارهای غیرمهم تدارک دیده شده است و سرشان به چنین اموری گرم است، اما هیچ کار معنادار یا مفیدی وجود ندارد که آنها انجام دهند.

همانطور که آقای رزواتر، شخصیت یکی از رمانهای بعدی ونهگات در سال 1965 عنوان میکند:
«مشکل اینجاست که چگونه آدمهایی را که هیچ مصرفی ندارند دوست بداریم؟» یا حتی آیا آنها از خودشان بدشان نمیآید؟
پیچیدگی روزافزون رباتها و پیشرفت هوش مصنوعی اضطراب زیادی ایجاد کرده است که چه بر سر جوامع ما خواهد آمد!؟
اگر تنها معدودی از افراد مشاغل جالبی داشته و بقیه یا کاری ندارند یا شغل ناخوشایندی داشته باشند، نابرابری به واسطه آن افزایش می یابد.
به ویژه اگر این اتفاق به دلیل نیروهای عمدتاً خارج از کنترل جوامع رخ دهد چه خواهد شد. شرکتهای مهم فناوری از یافتن ایدههایی برای حل مسائلی که فناوریهایشان ایجاد میکنند، نا امید گشتهاند.
با این حال نیازی نیست به انتظار آینده بنشینیم تا حس و حالی از آنچه اتفاق میافتد وقتی اکثریت شهروندان یک کشور از رشد اقتصادی جا میمانند، پیدا کنیم.
این ماجرا پیش از این- در آمریکا از سال 1980 به بعد- رخ داده است.
پیانوی خودنواز: اتوماسیون و آینده اقتصاد | ترجمه جعفرخیرخواهان و امیر شاملویی