در این مقاله به معرفی کتاب “آناتومی دولت” از دیدگاه یک اقتصادان اتریشی موری روتبارد میپردازیم. خلاصه این کتاب کوتاه، شامل نقاط کانونی ایدههای روتبارد به همراه تفسیر کوتاهی از آنها است.
این یادداشتها به هیچ وجه وسعت کامل ایدههای کتاب را پوشش نمیدهند. در عوض به عنوان مقدمهای برای برخی از ایدههای کلیدی در نظر گرفته شدهاند، تا خوانندگان تصمیم بگیرند که آیا کتاب ارزش توجه بیشتر را دارد یا خیر.
آنچه در این کتاب میخوانید:
- دولت چه نیست
- دولت چه هست
- دولت چگونه خود را حفظ میکند؟
- دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود؟
- دولت از چه میهراسد؟
- دولتها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟
- تاریخ به مثابه رقابتی میان قدرت دولتی و قدرت اجتماعی
خلاصه کتاب
در این مقاله خلاصهای از کتاب مطابق با فهرست مطالب بالا، به همراه ایدههای کلیدی از Anatomy of State نوشته موری ان. روثبارد یا روتبارد، همراه با یادداشتهای غیررسمی کتاب و نقل قولهای ترند شده تقدیم حضور میگردد
بررسی کتاب آناتومی دولت | موری روتبارد ( روثبارد)
موری ان. روثبارد اقتصاددان مکتب اتریش بود و یکی از چهرههای برجسته جنبش آزادیخواهانه قرن بیستم بهشمار میرود.
در آناتومی دولت، روتبارد دیدگاههای خود را در مورد نقش دولت در جوامع، چگونگی حفظ قدرت و فراتر رفتن از محدودیتهای خود، نحوه ارتباط دولتها در سطح بینالمللی و زمینه تاریخی قدرت دولت در مقابل قدرت اجتماعی بیان میکند.
نتیجه اصلی این متن کوتاه این است که دولت در حال تصاحب ثروت، تحریف انگیزهها و انحصار استفاده از زور است و رفاه بلندمدت شهروندان را تضعیف میکند.
دولت چه هست و دولت چه نیست
دولت سازمانی است که به طور سیستماتیک از طریق «وسایل سیاسی»، تصرف کالاها و خدمات و تضعیف رفاه، ثروت به دست میآورد.
” باید تأکید کنیم که «ما» دولت نیستیم و دولت نیز ما نیست”، روتبارد بیان میکند که ما در جدا کردن خود از دولت ناتوانیم، اگر چنین نباشد، هر کاری که دولت با ما انجام میدهد به عنوان فعالیتی داوطلبانه تفسیر میشود. دولت باید بکوشد تا برای ما به قصد بالا بردن مطلوبیت فعالیت کند.
تحت این شرایط چیزی به نام استبداد یا سیاست ناعادلانه وجود نخواهد داشت، زیرا این تصمیمات و تاییدیههای ما بوده که موجب گسترش دولت شده است..
روتبارد دولت را به صورت زیر تعریف میکند:
«دولت سازمانی در جامعه است که تلاش میکند انحصار استفاده از زور و خشونت را در یک منطقه یا سرزمینی معین حفظ کند. به ویژه، این تنها سازمانی در جامعه است که درآمد خود را نه از طریق مشارکت داوطلبانه یا پرداخت برای خدمات ارائه شده، بلکه با اجبار به دست می آورد.
ما میتوانیم در اینجا با استفاده از دو طبقهبندی کسب ثروت که توسط فرانتس اوپنهایمر برجسته شده است، تمایز مفیدی قائل شویم: «ابزار اقتصادی» و «ابزار سیاسی».
درآمد دولت ناعادلانه و بر خلاف منطق سرمایهداری است
دو نوع ابزار کسب ثروت وجود دارد:
ابزار اقتصادی:
جایی که از ذهن و انرژی خود برای تولید و مبادله کالا و خدمات استفاده میکنیم. این رویکرد افزودنی است و باید به نفع همه باشد.
ابزار سیاسی :
جایی که ما کالاها یا خدمات دیگری را از طریق زور تصرف میکنیم. این رویکرد تقلیلدهنده است و انگیزهها را مخدوش میکند.
از نظر روتبارد، دولت یک کانال قانونی و سیستماتیک برای دومین وسیله از این ابزارهای کسب ثروت است. بنابراین، طبق تعریف، ضد سرمایهداری است:
«از آنجایی که دولت لزوماً با مصادره اجباری سرمایه خصوصی زندگی میکند، و از آنجا که گسترش آن لزوماً مستلزم تهاجمات بیشتر به افراد خصوصی و شرکتهای خصوصی است، ما باید ادعا کنیم که دولت عمیقاً و ذاتاً ضد سرمایهداری است.»
موری روتبارد
ابزارهای حفظ دولت
دولت قدرت خود را از طریق چهار ابزار اصلی حفظ می کند:
- ایدئولوژی،
- ترس،
- احساس گناه
- سنت.
وظیفه اصلی حاکمان همیشه حفاظت از فعالیتهای خود و فراهم کردن بستری برای انفعال شهروندان است آنان با آغوش باز از استعفای اکثریت مردم برای انجام امور استقبال میکنند.
دولتها از ایدئولوژی استفاده میکنند تا اکثریت را متقاعد کنند که اقداماتشان خوب، درست و عادلانه است و مهمتر از همه، برتر از جایگزینهای موجود است.
دولتها تلاش میکنند تا ترس از نظامهای جایگزین حکومت یا وضعیت عدم حکومت را القا کنند.
ابزار مؤثر دیگر، القای احساس گناه است. روی تلاشهای افراد برای افزایش یا حفظ استانداردهای زندگی، برچسب طمعخواهی یا مادیگرای زده می شود و سود سرمایهداری را تحت عنوان “استثمار” رد میکنند.
دولت همچنین از مفهوم سنت به عنوان یک سلاح استفاده میکند. دولت اغلب تهدیدات علیه قدرت خود را تهدیدی علیه سنتهای یک کشور مینامد. هدف در اینجا این است که آنها خطر تقلیل قدرت دولتی خود را کاهش دهند.
تاریخ به مثابه رقابتی بین قدرت دولتی و قدرت اجتماعی
در طول تاریخ، جهشهای بزرگ تکنولوژیک، قدرت بیشتری را برای افراد به ارمغان آورده است، اما بعداً از آن به عنوان فرصتی برای بازگرداندن قدرت به دولت استفاده میشود.
روتبارد دو نوع قدرت را در تقابل با یکدیگر میداند :
- قدرت اجتماعی
- قدرت دولتی.
روتبارد می گوید که قدرت اجتماعی قدرت بر طبیعت است. این توانایی خلاق انسان برای تبدیل طبیعت به منابع و بینش برای بهبود جمعی جامعه است.
در مقابل، قدرت دولتی قدرت بر انسان است. این “چیدن میوههای جامعه به نفع حاکمان غیرمولد (در واقع ضد مولد) است”.
در طول تاریخ، مواقعی بوده است که قدرت اجتماعی از طریق نوآوری و خلاقیت گوی سبقت را به دست گرفته است. با این حال، دولت پیوسته وارد این عرصههای نوآورانه جدید شده است تا آن قدرت اجتماعی را مصادره کند.
روتبارد معتقد است که قرن هفدهم تا نوزدهم، لحظات شتاب فزاینده در قدرت اجتماعی بود. در زمان نگارش کتاب در قرن بیستم، روتبارد پیشنهاد میکند که آونگ قدرت به سمت دولتها در حال چرخش است.
فهرست عناوین:
- دولت چه نیست
- دولت چه هست
- دولت چگونه خود را حفظ میکند
- دولت چگونه از محدودیتهای خود فراتر میرود
- دولت از چه میهراسد
- دولتها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند
- تاریخ به مثابه رقابتی میان قدرت دولتی و قدرت اجتماعی
نویسنده:
موری روتبارد Murray N.Rothbard
موری ان. روثبارد سهم عمدهای در توسعه دانش اقتصاد، تاریخ، فلسفه سیاسی و نظریه حقوقی داشت. او اقتصاد اتریشی را با تعهد شدید به آزادی فردی ترکیب کرد.
سال انتشار:
2011، 2014 و 2021
دانلود فایل PDF کتاب “آناتومی دولت” موری روتبارد
مشاهده کتاب :
منبع:
کانال تلگرامی “درباره آزادی”