اصطلاح «کاپیتال» مأخوذ از ریشهی لاتینی کاپیتلیوم است. پیشوند “caput” بهمعنای “سر” و در زبان اقتصاد بهمعنای سرمایه بهکار میرود. پول، از آن جهت که سود و بهره به دنبال دارد، در اقتصاد، سرمایهی مالی بهشمار میرود.
سرمایهمحوری یک نظام فکری است که بر سرمایهزایی تاکید دارد و سرمایهزایی ممکن نیست مگر از راه رقابت و نوآوری. در این نظام اقشار ضعیفتر جامعه بیشترین سود را خواهند برد.
تعریف سرمایهمحوری
برای اینکه بتوانیم به تعریف دقیقی از سرمایهمحوری برسیم، تبیین این مسئله ضروری است، که ما کنش اقتصادی را کنشی مبتنی بر سود و تحقق سود با بهرهگیری از فرصتهای تجاری و به عبارت دیگر امکانپذیری فرصتهای صلحآمیز بدانیم. سرمایهداری نظامی اجتماعی است که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله بهطور کامل و اساسی در مالکیت خصوصی افراد است.
کاپیتالیسم در بریتانیای سده هجدهم توسعه یافت و بعدها به شمال غربی اروپا و آمریکای شمالی راه یافت.
دو نظریه درباره پیدایش سرمایهگرایی
این مسئله همراه و همزمان با انقلاب صنعتی بود. دو نوع نظریه دربارهی پیدایش سرمایهگرایی وجود دارد:
یکی اینکه سرمایهداری زاییدهی اختراعات مکانیکی سده هجدهم است که مایه افزایش شتابان قدرت تولید کارخانهها و جستجو برای بازارهای جدید جهت فروش کالاهای تولید شده و در نتیجه مایه گسترش بازرگانی و بازار مالی شد.
نظریهی دوم که بیشتر به حقیقت نزدیکتر است این است که پیدایش سرمایهداری تجاری و مالی بر سرمایهداری صنعتی تقدم داشته است.
کاپیتالیسم، سرمایهگرایی، سرمایهمحوری، سرمایهداری | Capitalism
اصول نظام کاپیتالیسم:
خلاصه این اصول شامل موارد زیر خلاصه و ارائه می گردد:
لیبرالیسم اقتصادی:
لیبرالیسم اقتصادی -که شرح آن در بخش چهارم آمد- مهمترین اصل فکری و فلسفی نظام سرمایهگراست.
این اصل نخست توسط اقتصاددانان فیزیوکرات و سپس کلاسیک، مورد تأکید قرار گرفت. در تعریف کلّی، لیبرالیسم بهمعنی باور به ارزش آزادی فردی است که از دو اصل اصالت فرد و آزادی فردی تشکیل میشود.
در این نظام، افراد آزاد هستند روشی را جهت بهرهبرداری از منابع موجود برگزینند؛ چون هر کس بهتر از دیگران، توانایی داورب دربارهی منافع خویش را دارد. همچنین محور اصلی هر اجتماع خود فرد است و فرد و منافع او بر اجتماع تقدم دارد.
رقابت:
اهمیت این اصل در نظام اقتصاد سرمایهداری به حدی است که این نظام را نظام رقابتی نیز مینامند. اگرچه بهدلیل ارتباط نزدیک اصل رقابت با لیبرالیسم میتوان آن را از مبانی فکری نظام سرمایهمحور نیز به شمار آورد، ولی بهدلیل تعیین قیمت در بازار رقابتی در سطحی که سود متعارف را تأمین میکند، این اصل در درجه اول از اصول نظام به حساب میآید.

بازار رقابت کامل بازاری است که در آن تعداد تولیدکنندگان و فروشندگان کالاهای همگن، بیشمار و سهم هر یک از خریدار و فروشنده از بازار اندک است.
سازوکار بازار و تعادل اقتصادی:
براساس این اصل، سازوکار خودکار بازار بهعنوان تنها عامل ایجادکنندهی تعادل و تنظیمکنندهی عرضه و تقاضا در سطح تعادل است و هرگونه مداخلهی دولت در فعالیتهای اقتصادی، مخالف با نظم طبیعی و تعادل خودکار است.
بهعبارت دیگر اگر تقاضا در بازار، برای کالا بیشتر از تولید باشد، قیمت کالای مورد نظر افزایش خواهد یافت و اگر عرضه بیش از تقاضا باشد، مقداری از آن کالا فروش نرفته و تولید کننده وادار به کاهش قیمت کالای خود خواهد شد.
لذا تغییر در قیمتها، سبب افزایش یا کاهش کالای عرضه شده به بازار میشود؛ تا تعادل بین عرضه و تقاضا بهوجود آید. این عملیات باید بهطور طبیعی و بدون دخالت دولت انجام گیرد، تا بازار همیشه در تعادل باشد.
انگیزه سود:
بر اساس این انگیزه، هر فرد در جامعه میکوشد تا منافع شخصیِ خود را به حداکثر برساند و بدین منظور، سرمایهی خود را به بهترین وجه به کار میبرد، بدون آنکه متوجه باشد این کارِ او برای جامعه نیز مفید است.
بنابراین در یک اقتصاد آزاد، تأمین منافع شخصی از راه «دست نامرئی» به تأمین منافع اجتماعی میانجامد و در نتیجه، رفاه اقتصادی برای جامعه تأمین میشود.
منبع : کانال تلگرامی درباره آزادی