شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

اهمیت بازار در زندگی انسان | مبانی علم اقتصاد

در این مقاله کوتاه و خواندنی که به قلم استاد ارجمند جناب دکتر محمد طبیبیان نوشته شده است. به اهمیت بازار یا (ساده‌تر بگوییم) توانایی دادوستد در زندگی انسان پرداخته شده است.


موضوعی که تمامی ابعاد زندگی ما را دگرگون کرده و تقریبا هر آنچه انسان تاکنون بدست آورده (از علم، نبوغ، دانش، کالا و خدمات، تکنولوژی…) همگی را مدیون وجود این استعداد است.
چگونه؟


به زبان ساده، انسان دارای نیازهای نامحدودی است که برای برآورده کردن آن‌ها نمی‌تواند به تنهایی دست به کار شده و در همه امور، خود تامین‌کننده نیازهایش باشد.


بشر آموخته (یا بواسطه همان استعدادی که در ذات اوست) برای ادامه حیات باید در زمینه‌ای که می‌تواند بهتر عمل کند، وقت و انرژی بیشتری بگذارد تا مازاد آن را به دیگران بفروشد.
به چه قیمتی؟
به قیمت نیازهای خود!

اهمیت بازار


او مازاد توانایی‌ها خود را در ازای برآورده شدن بخشی از نیازهای خود می‌فروشد؛ این همان نقطه‌ای است که جریان نبوغ، دانش، تکنولوژی در تمامی گستره جوامع انسانی جاری می‌شود. نیازهای نامحدود نیز یعنی نامتناهی بودن این چرخه.


هدف از این مقالبه تنها بیان این نکته نیست. ضمن درک این نکته که بازارها چگونه تمامی دارایی‌های ما را بوجود آورده‌اند، باید به این نتیجه مهم برسیم که جوامعی که بستر بهتری برای بازارها فراهم کرده‌اند باید انتظار عواید بیشتری در توسعه خود داشته باشند و جوامعی که اهمیت بازارها را درک نکرده، در آن دخالت می‌کنند یا حتی آن‌ها را سرکوب می‌مند عملا کمر همت برای سرکوب استعدادها و توانمندی‌های افراد جامعه خود بسته‌اند.

استعدادهای بشری و تقسیم کار

“از نظر طبیعی تفاوت بین یک باربر با یک فیلسوف بسیار کمتر از مثلاً تفاوت بین دو گونه نژادی سگ است.

مثلاً تفاوت سگ تازی با سگ گله یا سگ نگهبان از نظر فطرت و توان بیش از هر تفاوت بین دو انسان است.

علی‌رغم این تنوع آن گونه‌های حیوان به زحمت ممکن است فایده‌ای برای یکدیگر داشته باشند و در چارچوب مداوم همکاری با یکدیگر قرار گیرند.

هر گونه سگ استعداد خارق‌العاده خاص خود را دارد، یکی قوی‌تر، دیگری چالاک‌تر و آن نوع دیگر باهوش‌تر است، اما به زحمت ممکن است این استعداد طبیعی یک نوع کمکی به گونه دیگر باشد.

در بین انسان‌ها بر عکس آن، بسیار از نبوغ‌های متنوع و غیرمشابه یک فرد می‌تواند مورد استفاده و مفید فایده برای انسان دیگری باشد.

از طریق حمل و نقل، داد و ستد و تجارت هر کس نتیجه استعداد خاص خود را در معرض استفاده دیگر انسان‌ها قرار می‌دهد. هر کس می‌تواند در چارچوب عمومی داد وستد هر مقدار نتیجه استعداد سایر انسان‌ها را خریداری کند.”

فصل دوم کتاب بررسی در ذات و منشا ثروت ملل، آدام اسمیت.

استعداد انسان‌ها قابل فروش است

آدام اسمیت استدلال می‌کند، نتیجه استعداد فیزیک‌دان، شیمی‌دان، مکانیک، کشاورز، بافنده، سازنده، نوازنده، داروساز …در بازار برای خرید موجود است.

استدلال آدام اسمیت از اقتصاد

این امتیاز خاص جامعه انسانی است که استعدادهای کم و بیش یک نواخت بشری را به تخصص‌های مفید متنوع و گاه نبوغ‌آمیز تقسیم می‌کند و فایده آن را عمومی می‌سازد.

این تقسیم کار در جامعه انسانی از وجود بازارها یا امکان داد و ستد داوطلبانه ناشی می‌شود. هرچه اندازه بازار بزرگتر باشد این تخصصی شدن از عمق و کارآیی بیشتری برخوردار می‌شود.

نقش دادوستد در توسعه اقتصادی اجتماعی انسان

برای مثال تخصص در بازاری با ابعاد یک روستا نمی‌تواند در حد بازار شهر یا کشور یا بازار جهانی، رشد کند. این ظرفیت داد و ستد داوطلبانه یا بازارها یک ویژگی خاص انسانی است که تقسیم کار ایجاد می کند، تخصص‌ها را عمق می‌بخشد، برخی دست‌آوردها را در ابعاد نبوغ‌آمیز جلوه می‌دهد و انسان‌ها را در جهت کمک به معاش، رفاه و پیشرفت یکدیگر هماهنگ می‌کند.

اگر در مورد این استدلال آدام اسمیت فکر کنیم بر اساس مشاهدات ساده است اما انگشت بر روی نکته بسیار مهمی نهاده است.

معجزه دادوستد داوطبانه انسان!

ما از خوراک، پوشاک، یخچال تلویزیون، روشنایی، تهویه، دارو، کتاب، تلفن هوشمند، تلویزیون … استفاده می‌کنیم که نتیجه استعداد و فعالیت میلیون‌ها نفر در سرتا‌ سر جهان است.

هماهنگی عظیم ناشی از مکانیزم بازار و داد و ستد داوطلبانه در علم اقتصاد

نه آنان ما را می‌شناسند نه ما آنان را و نه از نیاز خاص ما هیچ یک مطلع بودهاند که متناسب با آن کاری انجام دهند.

این هماهنگی عظیم ناشی از مکانیزم بازار و داد و ستد داوطلبانه است. داد و ستد داوطلبانه نه تنها به بازار شکل می‌دهد و سبب تشریک مساعی انسان‌هایی می‌شود که نه یکدیگر را می‌شناسند و نه می‌بینند و نه از نیاز‌های یکدیگر خبر دار می‌شوند، بلکه یک نقش اجتماعی هم ایفا می‌کند، که بازگشایی مُهر سربسته ظرفیت استعداد و توانمندی انسان‌ها است.

بنابراین سرکوب بازارها یک آسیب اقتصادی و مازاد بر آن یک آسیب انسانی است.

نقش تجارت در تاروپود جامعه انسانی


“وقتی که تقسیم کار در جامعه به نحو وافی برقرار شد هرکس فقط بخش کوچکی از نیازهای خود را از ماحصل کار و تولید خود می‌تواند فراهم کند و در حد محدود می‌تواند خود کفا زیست کند، اما بخش بزرگی از نیازهای هر فرد حاصل کار و تولید دیگر اعضای جامعه است.

همچنین هر فرد بزرگترین بخش از نتیجه تولید خویش را نیز باید در اختیار دیگران قرار دهد و در برابر آن نیازهای خویش را تامین کند. بنابراین هر فرد در نفس تلاش معاش خود یک بازرگان است و جامعه نیز در واقع یک جامعه تاجران و جامعه ای تجاری است. “

فصل چهارم کتاب اول ‘بررسی در ذات و منشاء ثروت ملل’، آدام اسمیت.

نکته مورد تاکید آدام اسمیت این است که یک کفاش نمی‌تواند همه کفش‌های خود را بپوشد و خیاط لباس‌های خود و نانوا همه نان خود را بخورد، بخش بزرگی از نیاز معاش هر کس از نتیجه مبادله تولید هر عضو جامعه با تولید کالا و خدمات عضو دیگر تامین می‌شود.

علم اقتصاد و تجارت از دیدگاه آدام اسمیت

به این ترتیب ما همه در کار تجارت درگیر هستیم.

اگر نیک بنگریم ما در هر بیست و چهار ساعت شبانه روز در بازار های مختلف درگیر هستیم، در طی روز در بازار کار، حمل و نقل خرید و فروش مایحتاج، …حتی موقعی که در خواب هستیم در بسیار بازارها در گیر و فعالیم، در بازار برق و آب، مخابرات، اجاره مسکن یا وام مسکن، بیمه…به همین دلیل است که بازارها در علم اقتصاد از اهمیت فوق العاده برخوردارند.

بیشتر بخوانید: مفهوم اقتصاد | اقتصاد خطی

هر چه بازارها کامل‌تر و تکمیل‌تر و کارآمدتر باشند تولید و مصرف ما کارآمدتر و زندگی ما مرفه‌تر است. باز به همین دلیل هر چه بازارها سرکوب شوند و دچار اعوجاج شوند رفاه ما آسیب‌پذیر و مسلماً مادون بهینه خواهد بود.

دکتر محمد طبیبیان| منبع کانال نگارنده

نظر شما