دو نوع کارشناس پیشبینی داریم،
آنهایی که نمیدانند،
و آنهایی که نمیدانند که نمیدانند.
( John Kenneth Galbraith – Canadian-born economist – 1908-2006 )
پیشبینی یا توهم
جملاتی مانند جملات زیر را بارها شنیدهاید :
” فروپاشی اتحادیه اروپا طی پنج سال آینده “
” یورو به پایان خود نزدیک میشود “
” قیمت نفت به بشکه ای 400 دلار خواهد رسید … یا برعکس پایان نفت تا بیست و پنج سال آینده، ماشینهای برقی در راهند.قیمت نفت به کمتر از 20 دلار در هر بشکه خواهد رسید “
” قیمت هر بیت کوین به یکصد هزار دلار خواهد رسید. و یا برعکس بیت کوین ارزش سرمایهگذاری ندارد و مدلی از بحران دات کام و لاله هلندی در قرن حاضر خواهد شد.”
” پیشبینی وضعیت مسکن در سال 97 … ، هشتاد درصد بنگاههای مسکن تعطیل خواهند شد “

از زمانی که به خاطر میآورم در حال شنیدن پیشبینیهای دیگران بوده ام .
10 نکته برای در امان ماندن از خطای پیشبینی
برای در امان ماندن از این خطا یا توهم، نکات زیر را همواره به یاد داشته باشید:
۱. سیاسیون، اقتصاد دانها، صاحبنظران و کارشناسان هر چه موارد بیشتری را پیشبینی کنند، در نتیجه مطابق احتمالات تعداد بیشتری از پیشبینیهایشان درست از آب در میآید.
آنها فقط بر پیشبینیهای درستشان تاکید خواهند نمود و به خود خواهند بالید چون خیالشان راحت است؛ ما پیشبینیهای غلط ایشان را به یاد نمیآوریم و بدتر آنکه برای پیشبینیهای غلطشان جریمه نخواهند شد.
۲. از خودتان بپرسید انگیزه پیشبینیکننده چیست؟ و از پیشبینیاش چه سودی میبرد؟
۳. از خودتان سوال کنید پیشبینی کننده در صورت اشتباه چه چیزی را از دست خواهد داد؟ اعتبار یا پولش یا هیچکدام؟
۴. بدون آگاهی از پیشینه مثبت پیشبینی کننده حداقل طی پنج سال گذشته، تحت تاثیر قرار نگیرید.
۵. قیمتها نوسانی و سینوسی هستند. اگر خودتان مطالعه نداشته باشید در دام حرکت رمهای خواهید افتاد( اقدامیبی فکر، بدون اندیشه، هیجانی و صرفاً به دنبال گروهی با همین خصوصیات). به عبارتی از شدت هیجان و به دنبال یک جمعیت هیجانی در اوج قیمت خواهید خرید و پس از فروکش کردن هیجان بازار و از ترس از دست رفتن بیشتر سرمایه، در کف قیمت خواهید فروخت.
۶. به نرخ پایه یا ضریب احتمال موفقیت در هر فعالیت و فرایندی دقت کنید. به عنوان مثال در بازار فارکس یا ارزهای خارجی 2 درصد افراد سود و 98 درصد زیان میکنند. پس زیاد به شانس خود اتکا نکنید.

۷. پیشبینیهای خودتان را در موارد مختلف در یک دفترچه یادداشت کنید. از اینکه تا چه اندازه غلط پیشگویی کردهاید متعجب خواهید شد.
۸. فقط به تحلیلهای علمی از منابع معتبر و بی طرف توجه نمایید و بین تحلیلهای علمی با پیشگویی تفاوت قایل شوید.
۹. منابع اطلاعاتی گوناگون با سلایق مختلف و متضاد انتخاب کنید. اگر منابع شما همفکر و هم نظر باشند خواندن صد گزارش نیز به دانش شما نخواهد افزود.

۱۰. خودتان مطالعه کنید، خودتان مطالعه کنید، خودتان مطالعه کنید و سپس از کسانی مشورت بگیرید که متخصص آن موضوع باشند، مسئولیتپذیر باشند، سابقه درخشان داشته باشند و در نهایت خودتان تصمیم بگیرید، با حوصله تصمیم بگیرید، به اتفاق اعضای خانواده تصمیم بگیرید و اگر نتوانستید اعضای مخالف تصمیمتان در خانواده را متقاعد کنید دقت کنید که شاید به دانش کافی برای تصمیمگیری در خصوص آن موضوع نرسیدهاید.
بسیاری از ما نیاز به درک تفاوتهای اساسی بین پیشبینی با آیندهنگری داریم که در متنی دیگر به آن خواهم پرداخت و این نوشته را با یک مثال به پایان میبرم:
وقتی هدفی ندارید هر پیشبینی یا توهمی به کارشما میآید
به نظر شما کشورهایی که درآمدشان وابسته به فروش نفت خام است چه آیندهای پیش رو خواهند داشت؟ آیا با رهایی از اقتصاد بدون نفت تبدیل به مدلی از ژاپن و کره جنوبی خواهند شد یا تبدیل به موزامبیک و بنگلادش و یا هیچکدام و در وضعیتی بینابینی قرار خواهند گرفت؟
اجازه بدهید به دیالوگی تاثیر گذار از کتاب ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب نوشته لویس کرول در سال 1865 اشاره کنم.
در این داستان تخیلی آلیس دختر ده ساله ای است که وارد یک سرزمین جادویی میشود و هنگامیکه در مسیر خود بر سر یک دو راهی قرار میگیرد از گربه سخنگویی که در بالای درختی نشسته است تقاضای راهنمایی میکند که دیالوگ بسیار زیبا و آموزنده ای خلق میشود.
Alice : “Would you tell me, please, which way I ought to go from here?”
Cat : “That depends a good deal on where you want to get to.”
Alice : “I don’t much care where –”
Cat : “Then it doesn’t matter which way you go.”
Alice and The Cheshire Cat, Alice in Wonderland by Lewis Carroll
آلیس: ممکن است لطفن به من بگویید از اینجا به بعد از کدام مسیر باید بروم؟
گربه: این بستگی زیادی به این دارد که خودت میخواهی به کجا برسی؟
آلیس: زیاد برایم مهم نیست کجا باشد.
گربه: پس اهمیتی هم ندارد که از کدام مسیر بروی.
بدون داشتن هدفی، به هر سمتی میخواهی برو!
(به عبارتی: وقتی اهمیت نمیدهی که به کدام مقصد برسی، پس چه اهمیتی دارد که از کدام مسیر بروی؟ از هر مسیری که دلت میخواهد برو.)

این گفتگوی به ظاهر کودکانه، در پی آموزش فهمی عمیق از لزوم مشخص نمودن مقصد و هدف برای تعیین استراتژی در کار و در زندگی است.
شاید همه کشورها، شرکت ها و اشخاص،
برای ورود به دوران پس از کرونا،
همان سوال آلیس را داشته باشند که پرسید:
“Would you tell me, please, which way I ought to go from here?”
(ممکن است لطفن به من بگویید از اینجا به بعد از کدام مسیر باید بروم؟)
و اکنون شما جواب آن را می دانید:
“That depends a good deal on where you want to get to.”
و همیشه به یاد داشته باشیم:
تمام آنچه بدان نیاز داریم پرهیز از بی خردی است.