نماد سایت رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

مالیات دادنی است نه گرفتنی!

Taxing - مالیات

فرار مالیاتی 156 هزار میلیارد تومانی!

دکتر فاضلی عزیز که عمرش دراز باد با اشاره به این خبر که “آمار دریافتی مربوط به سال گذشته از سیستم بانکی نشان می‌دهد ۳۰۰ هزار نفر بیش از یک میلیارد تومان درآمدِ مشمول مالیات دارند که ۵۲ درصد این میلیاردرها به هیچ وجه پرونده مالیاتی ندارند” و البته مشکلات فراوان و فقر بخش چشمگیری از مردم که دو نمونه غم انگیز از آن را هم ذکر کرده اند نوشته اند:

“تردید ندارم درآمد مشمول مالیاتی که فرار مالیاتی دارد خیلی بیش از 156 هزار میلیارد تومان و درآمد وصول‌نشده مالیات بیش از 15600 میلیارد تومان است. این چه ظلمی است که ناکارآمدی حکمرانی اقتصادی و مالیاتی روا می‌دارد؟

مالیات دادنی است یا گرفتنی؟

 نوشته‌ام قبلا که مالیات گرفتنی است نه دادنی؛ آدمیان مالیات نمی‌دهند، حکمرانی باید توان مالیات‌ستانی داشته باشد؛ تا نظام رفاهی‌اش را سامان دهد و خلق خدا برای چهار میلیون هزینه درمان عفونت دندان درد نکشند و یک زوج کم‌توان این گونه مستأصل نشوند. این چه ظلم آشکار است که اجرا می‌شود؟”

چرا مردم راضی نیستند به دولت پول بدهند؟ آیا این درآمد درست صرف می شود؟

بی شک دیدن فقر مردم آزار دهنده است، ولی واقعا اینکه از آن عده ای که حتی نمی دانیم چه کسانی اند و چطور پول درآورده اند مالیات بگیریم کار را حل می کند؟ چرا باید فکر کنیم باید پولی را که به زحمت درآمده (اصل بر برائت است) در جیب های گشاد دولت بریزیم تا بعد سر از اختلاس های کلان درآورد و پرداختی به این یا آن نورچشمی شود؟ دولت با توجه به اثربخشی فعالیت هایش در سطح کنونی همین بودجه فعلی را هم حرام نمی کند و همین حد مالیات کنونی هم برایش زیاد نیست؟ مشکل اصلی پول کمتر است؟ شاید سطل دولت سوراخ است و هرچه آب مالیات در آن بریزیم باز چیزی در آن نمی ماند؟

وقتی دولت‌ها با شفافیت و آشکارا به مردم کشور خود نگویند مالیات چگونه هزینه می‌شود، مقاومت مردم در مقابل پرداخت آن به طرز چشمگیری افزایش می‌یابد

به بعضی از کسانی که مالیات نمی دهند باید حق داد

فرض کنیم فقط کسری از آن تعداد مالیات گریز کسب و کاری راه انداخته اند و عده ای را نان می دهند و باعث می شوند آنها فقیر نباشند، آیا واقعا مسئولیتشان را در برابر اجتماع انجام نداده اند؟ فرض کنیم کسی می گوید من معادل مالیات و حتی بیشتر از آن را در خیریه و کارهای عام المنفعه خرج می کنم، ولی پول به یک دستگاه پرخرج و ناکارآمد به نام دولت نمی دهم که مشتی میان مایه بی مسئولیت برایش تصمیم بگیرند و با ملاحظات سیاسی و قبیله ای خرجش کنند، به او حق نمی دهید؟

مطمئنید اگر از آن افراد هم مالیات بگیریم واقعا اوضاع فقرا بهتر می شود؟ قانون پارکینسون را که می دانید، چطور می شود اطمینان داشت دولتی های اهل دل آن را خرج اعطینا نمی کنند و با آن رای نمی خرند؟

مالیات به شرطی دادنی است که درست خرج شود!

موری رتبارد بزرگ، به درستی می گفت مالیات در تحلیل نهایی چیزی جز سرقت نیست، آیا حق نمی دهید افراد از مالشان در برابر سارقان دفاع کنند و مالیات ندهند؟ اجازه دهید گفته شما را برعکس کنم، مالیات اگر مشروعیتی برای آن قائل شویم از قضا دادنی است نه گرفتنی، ولی مشروط به اینکه افراد با میل و اطمینان از اینکه پولشان جای درست خرج می شود آن را بپردازند، والا پول زور گرفتن با داغ و درفش (گیرم به بهانه مضحکی مثل خیر عمومی) چیزی جز سرقت نیست، والله اعلم.

 منبع: کانال راهبرد/امیرحسین خالقی

خروج از نسخه موبایل