دورنمای اقتصاد قصد دارد تا تمامیمفاهیم پایهای رشد اقتصادی و توسعه را به زبانی ساده برای علاقهمندان این حوزه گردآوری و تدوین کند.
یکی از مهمترین نظریهها در تبیین رشد اقتصادی کشورها، مدل رابرت سولو، اقتصاددان برجسته آمریکایی است.
در مقالات پر تعداد، جنبههای مختلف این مدل ارزشمند و حتی فضاهایی در این مدل که امروزه خلاء آن احساس میشود نقد و بررسی خواهیم کرد.
در نوشته حاضر برای نشان دادن مدل سولو محاسبات و فرمولهای ریاضی را کنار میگذاریم و تنها به زبانی ساده، نتیجه تلاشهای ارزشمند این محقق که در قاب “مدل سولو” جلوهنمایی میکند، تشریح میکنیم. مدلی که توانست جایزه نوبل را در ویترین افتخارات او قرار دهد.
برای مشاهده مدل ریاضی سولو میتوانید به مقاله “مدل رشد سولو (مدل ریاضی) | به زبان ساده” در دورنما مراجعه کنید.
مفهوم مدل سولو | مدل سولو چیست؟
بیایید در مورد رابرت ام. سولو | Robert Merton Solow و نقش او در تئوری رشد اقتصادی صحبت کنیم. اگر خیلی با محاسبات ریاضی راحت نیستید این مقاله کوتاه و ساده در درک مفهوم مدل سولو کمک شایانی میکند.
این تصویر رابرت سولو است از نوابغ اقتصادی تاریخ که تاثیر مهمی بر بررسی عوامل رشد اقتصادی داشته است

رابرت سولو در سال ۱۹۸۷ برنده جایزه نوبل شد و بیشترین دوران کاریاش را به تدریس در دانشگاه ام آی تی گذرانده است.
یک جنبه مهم مدل سولو این است که رشد اقتصادی را با دقت به زیر مجموعههای آن تقسیمبندی کرد. به زبان ساده میتوان گفت مدل سولو بیان میکند رشد اقتصادی ناشی از سرمایه، نیروی کار و ایدهها و تکنولوژیهای جدید است.
مدل سولو به بررسی عوامل اصلی تولید پرداخت. اثر بخشهای مختلف آنرا اندازهگیری کرد و پایهگذار تحقیقات بیشماری در زمینه رشد اقتصادی ملتها بود.
این مدل را بهکار میگیرند تا بتوانند تحلیل کنند هر بخش از اقتصاد چقدر در تولید کلی نقش داشته است سپس ظرفیت برنامهریزی اقتصادی افزایش مییابد.
در آغاز باید مفهوم رشد مشخص شود سپس به سراغ تولید و بررسی اجزای آن خواهیم رفت
مفهوم رشد اقتصادی:
میدانیم وقتی که تولید در طول زمان، دائم بیشتر و بیشتر شود میگوییم که رشد کرده است. در اقتصاد وراری نوسانات و کم و زیاد شدنهای تولید در طول سال، معمولا بازههای زمانی یکساله را مبنای رشد تولید یا رشد اقتصادی قرار میدهند.
رشد اقتصادی چیست؟
رشد اقتصادی عبارت است از افزایش تولید کالاها و خدمات اقتصادی از یک دوره زمانی به دوره دیگر
رشد اقتصادی بر اساس تغییرات تولید ناخالص داخلی، یا ارزش پولی کالا و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای کشور (GDP) در طول یکسال، اندازهگیری میشود، اگرچه گاهی اوقات از معیارهای جایگزین استفاده میشود.
مفاهیم اصلی رشد اقتصادی:
- رشد اقتصادی افزایش تولید کالا و خدمات در یک اقتصاد است.
- افزایش کالاهای سرمایهای، نیروی کار، فناوری و سرمایه انسانی همگی میتوانند به رشد اقتصادی کمک کنند.
- رشد اقتصادی معمولاً بر حسب افزایش ارزش کل بازار کالاها و خدمات اضافی تولید شده با استفاده از برآوردهایی مانند تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود.
درک رشد اقتصادی
در اقتصاد، رشد معمولاً تابعی از سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، نیروی کار و فناوری، مدلسازی میشود.
به عبارت ساده، افزایش کمیت یا کیفیت جمعیت در سن کار (نیروی کار) ، ابزارهایی که آنها نیاز دارند تا بتوانند با آنها کار کنند (سرمایه) و دستور العملهایی که برای ترکیب نیروی کار، سرمایه و مواد خام در دسترس دارند (دانش فنی، ایده، نوآوری)، منجر به افزایش تولید اقتصادی خواهد شد. (مدل سولو)
رشد اقتصادی چگونه محاسبه میشود. رشد اقتصادی مقایسه تغییرات تولید در بازه زمانی مورد نظر، نسبت به مقدار اولیه آن است. در تصویر زیر همین موضوع نشان داده شده است

مثلا اگر در سال 1400 مقدار تولید ناخالص داخلی کشور 100 هزار میلیارد بوده و در پایان سال جاری این مقدار بشود 1200 هزار میلیارد تومان یعنی ما در بازه 1400-1401 به میزان 0.2 درصد رشد تولید داشتهایم.
مثالهایی از رشد اقتصادی
- حتما تا به حال در اخبار واژههای رشد تولید، رشد اقتصادی، تولید ناخاص داخلی، GDP را شنیدهاید مثلا:
- در جولای 2019، ایالات متحده یک نقطه عطف اقتصادی را رقم زد. اقتصاد این کشور از ژوئن 2009 به طور مداوم رشد را تجربه کرده است و آن را طولانیترین رشد اقتصادی در تاریخ این کشور کرده است.
- در سال 2018، اقتصاد ایالات متحده 2.9 درصد رشد کرد، بر همین اساس سیاستگذاران اقتصادی، رشد 2.2 درصدی در سال 2019 را پیشبینی کردند.
- نرخ رشد اقتصادی هند در سه ماهه اول سال 2019 به 5.8 درصد کاهش یافت که پایینترین نرخ رشد در پنج سال اخیر است. با توجه به رشد سریع کشور در سالهای اخیر، رکود شدید در تولید صنعتی و افت فروش خودرو، که هر دو عامل کاهش نرخ هستند
- چین برای سال 2022 نرخ رشد 4.3 تا 5.5 درصدی را پیشبینی کرده است. در حالی که بانک جهانی بیان کرده رشد این کشور در سال جاری 4 درصد خواهد بود.
بیایید با یک مثال ساده رشد اقتصادی (تولید) را معنی کنیم.
همه مردم از دولتهای خود رشد اقتصادی میخواهند
برای مثال در ایالات متحده، رئیس بانک مرکزی در صحبتهای خود باید بسیار محتاط باشد یا رئیسجمهور حین صحبت در مورد رشد اقتصادی، چون اگر رقمی اعلام شود که نتوانند آن را محقق کنند، مطالبات سرسامآور مردم و روزنامهها روی سر آنها آوار خواهد شد.
رشد اقتصادی یک مقوله بسیار مهم است هر کدام از کشورها با سیستم اقتصادی خود در تلاشند همواره رشد تولید را تجربه کنند، رشد بیشتر یعنی پول بیشتر، کارخانههای بیشتر، اتومبیل، غذا و.. و مهمتر از همه استاندارد و رفاه بیشتر برای مصرفکنندگان.

وقتی اقتصاد رشد میکند این منجر به افزایش درآمد میشود و به مصرفکنندگان انگیزه میدهد که کیف پول خود را باز کنند و بیشتر بخرند، بخورند، بپوشند، مسافرت بروند و غیره که به معنای کیفیت زندگی یا استاندارد زندگی بالاتر است.
برای همین است که در تمامیاقتصادها حداق میزان رشدی در سال پیشرو برای خود تعیین میکنند و تمام تلاش خود را بکار میگیرند تا به هدف خود برسند.
به خاطر داشته باشید کنترل قیمتها (تورم) و تولید دو هدف اصلی تمامیاقتصادهای دنیا است.
بانک جهانی نیز همواره مقدار رشدی برای کشورها با توجه به شرایط اقتصادی آنها در نظر میگیرد که ملاک مناسبی برای بررسی حال و هوای یک اقتصاد است.
مدل سولو به زبان ساده
حال که با مفهوم تولید ناخالص داخلی کشورها و رشد اقتصادی آشنا شدیم، به سراغ مدل سولو برویم. این مدل با تابع تولید آغاز میشود که صرفاً یک مدل ریاضی برای تشریح نحوه تولید است.
وقتی بدانیم اجزای تولید چه عناصری هستند میتوانیم بررسی کنیم هر کدام چه تاثیری بر تولید بیشتر و رشد اقتصادی دارند، در کدام فاکتور تولید باید بیشتر سرمایهگذاری کنیم، کدام نقاط را تقویت کنیم، کدام را کنار بگذاریم و در کل برنامهریزی و تصمیمسازی اقتصاد را چگونه انجام دهیم.
برای تولید هر کالایی در اقتصاد ما به مجموعه عواملی نیاز داریم.
مثلا فرض کنید میخواهید گندم تولید کنید. ابتدا شما نیاز به یک زمین برای کشت دارید. زمین سرمایه شما است. سپس به کسی نیاز دارید که بتواند در آن کار کند، او نیروی کار شماست. برای اینکه بدانید چگونه گندم خود را آبیاری و در مقابل آفتها محافظت کنید، شما به دانش کشاورزی نیازمندید یا برای بالا بردن میزان کشت شما به تکنولوژی که میتواند مثلا یک تراکتور برای نیروی کار باشد نیاز دارید به دیگر بیان دستورالعملهایی که برای ترکیب نیروی کار، سرمایه و مواد خام در دسترس خود باید استفاده کنید.
مدل سولو به زبان ساده

پس سازوکار تولید شامل 3 عامل اصلی است :
- سرمایه
- نیروی کار
- و ایدهها و تکنولوژیهای جدید
تابع تولید سولو
در ادبیات اقتصادی همواره تابع تولید را شامل دو عامل کلیدی یعنی : سرمایه و نیروی کار میدانستند. اما سولو به کالبدشکافی اعداد و ارقام تولید ناخالص داخلی آمریکا پرداخت تا ببیند چه میزان با تابع تولید سنتی قابل توضیح است.
سولو متوجه شد بین میزان تولید ناخاص و رشد آن در طول زمان با در نظر گرفتن افزایش نیروی کار و سرمایه فاصله زیادی وجود دارد.
بهدیگر بیان او متوجه شد مثلا اگر سرمایه و نیروی کار را 2 برابر کند مقدار تولید در آمریکا 3 برابر میشود! دلیل این اختلاف چه بود؟ چه عاملی اثر سرمایه و نیروی کار بر تولید را تشدید میکرد؟
راز اصلی مدل سولو
سولو با بررسی موشکافانه اثر سرمایه و نیروی کار بر رشد اقتصادی آمریکا، متوجه شد:
تنها نیمی از تولید ناخالص ملی آمریکا (GNP) در سال 1957 مربوط به نیروی کار و سرمایه است، این همان نقطه عطفی بود که اهمیت بهرهوری، دانش فنی و تکنولوژی بر همگان آشکار شد.
همچنین سولو دریافت که تنها یک هشتم افزایش بهرهوری نیروی کار در ایالات متحده بین سالهای 1909 و 1949 را میتوان به افزایش سرمایه نسبت داد. به عبارت دیگر، آمریکا به دلیل نوآوری و دانش آمریکایی به مراتب عالی اقتصاد در دنیا رسیده است.
تصویر زیر خط آبی رنگ تولید آمریکا بر اساس نیروی کار و سرمایه را نشان می دهد و خط قرمز تولید واقعی
فاصله بین این دو مقدار همان چیزی است که سولو از آن به نوآوری، خلاقیت، ایده در اقتصاد تعبیر کرد.

سولو این اثر مهم را به تحقیق اثبات و وارد ادبیات اقتصادی کرد. تابع تولید سنتی که در آن فقط سرمایه و نیروی کار جای داشت اکنون با ورود نوآوری و دانش فنی یا تکنولوژی به مدل سولو تبدیل شد.
کشف همین موارد باعث شد که همواره آمریکا مقصد مهمی برای واردات مغزها، نوابغ و استعدادهای ناب دیگر کشورها شود.
دانشجویانی که با بورس تحصیلی مناسب، تحصیلات و تحقیقات خود را در این کشور انجام میدهند.
در حقیقت به مثابه سرمایههای انسانی که خوراک ایده نوآوری، تکنیک و تکنولوژی تولید را برای غول اقتصادی دنیا فراهم میکنند. آنان بهترین ترکیبهای بکارگیری نیروی کار و سرمایه را مدلسازی کرده و در اختیار موتورهای تولید اقتصاد قرار میدهند.
هدف اصلی مدل سولو
هدف مدل این است که به ما کمک کند درک کنیم برای هر دوره رشد اقتصادی چه مقدار آن ناشی از اضافه کردن سرمایه بیشتر، چه مقدار ناشی از بکارگیری افراد بیشتر در نیروی کار یا ساعت کار طولانیتر آنها و چه مقدارش محصول نوآوری بود .
وقتی این نکات و اثر هر بخش از عوامل تولید بر رشد اقتصادی مشخص شود، تصمیمسازان میتوانند برنامهریزی کنند روی چه بخشی سرمایهگذاری بیشتری کنند.
به نظر ساده میآید ولی پیش از ارائه مدل سولو در میانه دهه ۱۹۵۰ این آنالیز هیچ وقت به درستی انجام نشده بود و در زمینه کشورهای در حال توسعه لازم است بدانیم در بسیاری موارد مقدار زیادی از رشد ناشی از وارد کردن سرمایه بیشتر یا نیروی کار بیشتر از سطح و بعضی موارد مقداری از آن ناشی از ایدهها و تکنولوژیهای جدید است.
حقایق مدل سولو
پس از ورود مدل سولو به ادبیات اقتصاد اکنون دنیا به نقش مهم دانش فنی و نوآرودی واقف شد. سولو در ادمه مسیر خود ذرهبین اقتصادی را روی تغییرات و رشد تولید گذاشت. نظریه باقیمانده سولو (Solow Residual) در حقیقت بیانگر تمامیعوامل غیر از نیروی کار و سرمایه است که رشد اقتصادی را توضیح میدهند.
مفهوم باقیمانده سولو همچنان در برآوردهای مدل رشد مورد استفاده قرار میگیرد و به شناخت جزئیات اقتصاد کشورها کمک میکند. هر آنچه که میتواند بر سطح تولید کشورها اثرگذار باشد البته بهصورت کلی در باقیمانده سولو نهفته است.
سولو نشان داد چرا کشورهای فقیرتر یا مصیبتزده میتوانند به سرعت رشد اقتصادی را تجربه کنند؟ این مفهوم را در نظریهای تحت عنوان CATCHING UP GROWTH که در فارسی به تعابیر مختلف از جمله “جهش اقتصادی” ، “همپایی رشد” یا “رشد فراگیر” بکار میرود
سولو پیگیری کرد چرا اقتصادهای توسعه نیافته، جنگزده و فقیر نسبت به اقتصادهای ثروتمندتر یا پیشرفته با سرعت بیشتری رشد میکنند.
مدل ساده سولو در واقع ترکیب یک مدل رشد برای رسیدن( جبران عقب ماندگی) به وسیله انباشت سرمایه و یک مدل رشد برای جابجایی مرزها از طریق انباشت ایدهها است. از آنجا کهایدهها موجب رشد درمرزهای اقتصاد میشوند،
- چرا هر چه کشور پیشرفتهتر شود تجربه رشد بالا سختتر میشود و بازده سرمایه کاهنده میشود؟
- چرا برخی کشورها هرچه نیروی کار و سرمایه خود را بیشتر میکنند نمیتوانند رشد چشمگیری داشته باشند؟
- سولو نشان داد چرا بهرهوری سرمایه در کشوری بیشتر و در کشورهای دیگر پایین است؟
چرا بعضی کشورها با داشتن سرمایه و نیروی کار رشد نمیکنند!
کشورهای ثروتمندی هستند که در آن ها وفور منابع وجود دارد و نیروی کار و افراد تحصیلکرده در بازار کار وجود دارد اما نمیتوانند رشد اقتصادی را تجربه کنند چرا؟
در پستهای بعدی نشان خواهیم داد که حتی کشورهای جنگزده و فقیر چگونه رشدهای خیرهکنندهای را تجربه کردند؛ همانند کشور ژاپن آن را معجزه رشد نامیدند و برخی دیگر نمیتواند این کار را کنند.
برای پاسخ به سوال این بخش به مدل سولو نگاه کنید، سرمایه و نیروی کار باید با ایده، تکنولوژی، نوآوری ترکیب شوند تا تولید بیشتر و رشد اقتصادی محقق شود.
اعتماد به دولت و رشد اقتصادی
اگر در کشوری سرمایه زیادی وجود داشته باشد ولی سرمایهگذاران به دولت، ساختار حاکم بر جامعه، قوانین مالکیت اعتماد نداشته باشند، اگر محدودیتهای تولید وجود داشته باشد به طبع آنها نمیخواهند و نه میتوانند که سرمایه خود را وارد تابع تولید کنند.
سرمایه که نباشد نیروی کاری وارد عرصه تولید نمیشود چون حقوق و پاداشی وجود ندارد.
وقتی تولید نباشد به کسانی که نوآوری و خلاقیت را برای کشور به ارمغان آوردهاند توجهی نمیشود چون این موارد برای همیشه روی کاغذ میمانند و هیچگاه وارد تاریخ تولید اقتصادی نمیشوند.
پس ساختار کشور، عملکرد دولت، اعتماد به برنامههای دولت، قوانین مالکیت و تولید، وجود رانت و فساد، انحاصرگری محض که در حقیقت آفت رقابت و نوآوری است از جمله مواردی هستند که میتوانند چرخهای تابع تولید سولو را از کارز بیندازند.
برای درک این مفهوم جالب مقاله اعتماد و رشد اقتصادی را حتما مطالعه کنید
شکلگیری نهادها و توجه به علایق، انگیزهها و خواست مردم نیز اثری انکارناپذیر در رشد اقتصادی دارد. نهادها پایگاههای نمود انگیزههای مردم و سوخت اصلی توسعه و رشد اقتصادی هستند.
تصویر زیر مربوط به شبهجزیر کره است. در شما کره شمالی و در پایین کره جنوبی مشخص شده است. شاخصههای این دو کشور بهقدر بهم شبیه است که اگر مرزها باز شود و به یک کشور تبدیل شوند مردم هیچ یک احساس غریبی نمیکنند.
اما در کره شمالی چراغ اقتصادی فقط پایتخت پیونگیانگ را روشن کرده در حالی که کره جنوبی ساسر نور است، دلیل این تفاوت چیست؟

در مقاله “مفهوم نهاد و اهمیت آن در رشد اقتصادی | به زبان ساده” دو کشور کره شمالی و جنوبی مقایسه شدهاند. هر 2 یک نژاد، یک زبان، منابع طبیعی مشابه دارند، اما یکی شده کره جنوبی که صنعت ربات و خودرو آن، دنیا را متحیر کرده و دیگری کره شمالی که اوصاف آن را شنیدهاید.
همه کشورهای فقیر روزی ثروتمند میشوند | رابرت سولو
رابرت سولو شخصی شوخ تب است و به دلیل جملات معروفش شهرت دارد و در یکی از آنها به نظر میرسد به میزان بالایی به همگرایی معتقد است سولو گفته است که:
هیچ شواهدی وجود ندارد که خدا خواسته تا ایالت متحده برای همیشه درآمد سرانه بیشتری از بقیه مردم جهان داشته باشد.
رابرت سولو
مدل سولو نقطه شروع بسیار مهمیبرای درک ذات و منشاء رشد اقتصادی است یک مدل غیرکامل است اما همچنان مدلی ساده است که برای درک اقتصاد دانان از رشد نقش پایهای دارد.
در مقالات بعدی این بیان سولو را در چهارچوب ،مدل رشد سولو و همگرایی رشد اقتصادی بررسی خواهیم کرد.
نگارنده : مرتضی زارع پژوهشگر اقتصادی
برخی منابع مورد استفاده :