نوشته جولیا کاگان (Julia Kagan)
به روز شده در 16 ژوئیه 2021
رابرت ام. سولو کیست؟
رابرت ام. سولو یک اقتصاددان برجسته آمریکایی و پروفسور ممتاز در موسسه فناوری ماساچوست است. سولو برنده جایزه یادبود نوبل در علوم اقتصاد در سال 1987 بود.
یک فرد متعهد به کشور که حتی دانشگاه هاروارد را برای خدمت در ارتش ترک کرد و در جنگ جهانی دوم نیز در میادین نبرد حاضر شد. او علاوه بر فعالیتهای علمی و پژوهشی بیشمار خود موفق به دریافت “مدال آزادی رئیسجمهوری” ایالات متحده آمریکا نیز شد.
مهمترین حقایق در مورد رابرت سولو
- رابرت ام. سولو یک اقتصاددان آمریکایی و پروفسور بازنشسته در MIT است
- سولو در سال 1987 برنده جایزه نوبل اقتصاد شد.
- سولو به عنوان دانشجو درهاروارد دستیار پژوهشی زیر نظر استاد و اقتصاددان واسیلی لئونتیف شد و در روش تحلیل داده-ستانده در اقتصاد مشارکت داشت که لئونتیف به توسعه آن کمک کرد.
- سولو به دلیل توسعه مفهوم باقیمانده سولو، که نقش فناوری را در افزایش بهره وری برای اقتصاد توضیح میدهد، شناخته شده است.
- سولو علاوه بر دانشگاه، به عنوان عضوی از شورای مشاوران اقتصادی (در زمان پرزیدنت کندی) و در کمیسیون حفظ درآمد رئیس جمهور (در زمان پرزیدنت نیکسون) به دولت خدمت کرده است.
تحلیل ورودی-خروجی چیست؟
تجزیه و تحلیل داده-ستانده (I-O) شکلی از تحلیل اقتصاد کلان است که بر اساس وابستگی متقابل بین بخشها یا صنایع مختلف اقتصادی است. این روش معمولاً برای تخمین اثرات شوکهای اقتصادی مثبت یا منفی و تجزیه و تحلیل اثرات موج دار در سراسر اقتصاد استفاده میشود. تجزیه و تحلیل اقتصادی I-O در ابتدا توسط واسیلی لئونتیف (1906-1999) توسعه یافت، که بعداً جایزه یادبود نوبل را در علوم اقتصادی برای کار خود در این زمینه دریافت کرد.

شناخت رابرت ام.سولو
سولو بیشتر به خاطر کارش بر روی نظریه رشد شهرت دارد. او به توسعه مدل رشد نئوکلاسیک سولو سوان کمک کرد، یک نظریه پیشگامانه در اقتصاد.
او در سال 2014 مدال آزادی ریاستجمهوری را به دلیل مشارکت برجسته خود در تئوری و عمل اقتصادی دریافت کرد.
بیوگرافی رابرت سولو
سولو در سال 1924 در بروکلین به دنیا آمد و در شانزده سالگی موفق به دریافت بورسیه تحصیلی در دانشگاه هاروارد شد. در سال 1942، سولوهاروارد را ترک کرد تا به ارتش ایالات متحده بپیوندد.
او قبل از بازگشت به هاروارد در سال 1945 در جنگ جهانی دوم در شمال آفریقا و سیسیل خدمت کرد.

سولو به عنوان دانشجو درهاروارد دستیار پژوهشی زیر نظر استاد و اقتصاددان واسیلی لئونتیف شد و در روش تحلیل داده-ستانده در اقتصاد مشارکت داشت که لئونتیف به توسعه آن کمک کرد.
در سال 1949، به او بورسیه تحصیلی در کلمبیا اعطا شد. بلافاصله پس از آن، او استادیار MIT شد.
سولو در MIT دفتری در مجاورت پل ساموئلسون، اقتصاددان برجسته دیگر داشت. بعدها، ساموئلسون تحقیقات سولو در نظریه رشد را در ویرایش ششم کتاب خود، اقتصاد: تحلیل مقدماتی، گنجاند.
مشارکتهای سولو در زمینه اقتصاد
یکی از مهمترین مفاهیمی که سولو به آن شهرت دارد، باقیمانده سولو است. نقش فناوری در اقتصاد را با اندازه گیری بهرهوری آن با توجه به نیروی کار و سرمایه ثابت به حساب میآورد. این مفهوم ریشه در مقالهای در سال 1957 به نام “تغییر فنی و عملکرد کل تولید” دارد.
بر اساس دادههای تولید ناخالص ملی (GNP)، سولو به این نتیجه رسید که نیمی از رشد کلی آن به دلیل نیروی کار و سرمایه اتفاق افتاده است. تغییرات فنی برای باقیمانده موارد است.
سولو به تحقیق ثابت کرد تنها نیمی از تولید ناخالص ملی آمریکا (GNP) در سال 1957 مربوط به نیروی کار و سرمایه است، این همان نقطه عطفی بود که اهمیت بهرهوری و دانش فنی بر همگان آشکار شد.
سولو در سال 1958 کتاب برنامهنویسی خطی و تحلیل اقتصادی را به طور مشترک نوشت.

او بعداً نظریه رشد را در سال 1970 و بازار کار به عنوان یک نهاد اجتماعی را در سال 1990 منتشر کرد. همکاری سولو با ساموئلسون ثمرات زیادی به همراه داشت و این دو اقتصاددان با هم کار خود را بر روی نظریه رشد فون نویمان، نظریه سرمایه، برنامه ریزی خطی، و منحنی فیلیپس
مشارکتهای دیگر Solow
سولو علاوه بر مشارکتهایش در حوزه علمیاقتصاد، به عنوان عضوی از شورای مشاوران اقتصادی تحت ریاست پرزیدنت کندی و در کمیسیون حفظ درآمد رئیسجمهور تحت ریاست جمهوری نیکسون به دولت خدمت کرد.

سولو بهعنوان یک استاد، کمکهای بیشماری در هدایت بسیاری از دانشآموزانش در حرفهی خود بهعنوان اقتصاددان، از جمله برخی از دریافتکنندگان جایزه نوبل (مانند شاگرد سابقش، پیتر دایموند، که در سال 2010 این جایزه را دریافت کرد) انجام داد.
در حالی که سولو به طور رسمیدر سال 1995 بازنشسته شد، او هنوز دفتری در MIT دارد و به تحقیق و انتشار ادامه میدهد.