نماد سایت رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

چند همسری!؟

polygamy

اخیرا بحث چند همسری در سطح افکار عمومی مطرح شده، برخی عزیزان هم در شبکه های اجتماعی  نظراتی را با اینجانب در میان گذارده اند به همین دلیل هم متن زیر را برای به اشتراک گذاردن نوشتم که صد درصد نظر شخصی است و ربطی به دخالت درحیطه جامعه شناسی، حقوق و فقه و مانند آن هم ندارد:

چند زنی!

 چند همسری در تاریخ سابقه دارد اما از جمله مربوط به شرایط بحرانی خاص در تاریخ جوامع بوده است. در زمان مقارن ظهور اسلام و قبل از آن اعراب دایم با هم در جنگ بودند و قبیله ها به کشتار زنجریه ای و انتقامی یکدیگر مشغول و مرد ها بودند که کشته می شدند. برای ایجاد وقفه برخی ماه های سال را حرام اعلام کردند( ذی القعده، ذی الحجه، محرم وصفر) که دراین ماه ها دست از جدال بر دارند و بتوانند به زندگی معمول و تجارت رسیدگی کنند، که البته فایده هم نداشت.  تلفات این جنگ ها مردان بودند، جنگ ها و قتل و غارت داییمی سبب شده بود  که تعداد زنان بیش از مردان باشد.

پس از اسلام و تلاش پیامبر برای سر و سامان دادن به سنت های عرب به صورت برخی احکام موسوم به احکام امضایی حد اکثر مجاز  تعداد زن چهار زن تعیین شد، یعنی حدودا   بایستی تعداد زنان چهار برابر مردان بوده باشد. چون نظام تامین و حمایت از بیوه شده ها و بی سرپرست ها نبود نهاد چند زنی شکل گرفت. این نهاد ناشی از اسلام نیست از قبل وجود داشته و ناشی از زاییده شدن یک نهاد اجتماعی به دلیل یک نیاز اجتماعی در یک جامعه خاص و شرایط خاص و ناشی از یک تاریخ خاص بوده است.

به جز این در جوامع مختلف سلاطین، در باریان  و ثروتمندان هم زنان متعدد در حرمسرا جمع می کرده اند که از نوع غارت بوده است برای بهرمندی شخصی. همانگونه که اموال مطلوب را غارت می کرده اند زنان را هم غارت می کرده اند. این نوع چند همسری هم فضیلتی ندارد..

چند مردی!

از آن طرف چند شوهری هم در شرایطی در جوامع مختلف در گذشته ها رایج بوده به همان دلایل اجتماعی که قبلا عرض شد. به گواهی تاریخ در ایران اواخر دوره ساسانی موبدان زرتشتی اجازه این که دو برادر با یک زن ازدواج کنند را داده بوند. دلیل این امر هم این بود که رواج حرمسرا در بین رده های بالای حکومت اشراف و موبدان و نظامیان سبب شد که در جامعه برای عموم کمبود زن ایجاد شود.

یعنی وقتی شاه چند هزار زن در حرمسرا داشت مانند خسرو پرویز و سایرین به تبع در این امر رقابت می کردند نتیجه بحران کمبود زن ایجاد می شود. در آن زمان هم مثل حالا نبوده که نان، شیر و تخم مرغ و لباس …را از مغازه بخرند باید در خانه تولید می شده، خانه یک نهاد تولیدی مهم بوده و اگر زنان در کانون این فعالیت تولیدی نبودند بخش بزرگی از جامعه در فقر فرو می رفته مثل همان شرایط اواخر ساسانیان و رواج قحطی. قیام مزدک نیز نشان از این شرایط دارد.

اکثر مردان امروز کشور نمی توانند حتی یک زن بگیرند!

بنابراین چند شوهری برای ایجاد خانواده پذیرفته شد. این مطلب نه احتیاج به رای موبدان دارد نه احتیاج به نظر فقها بلکه یک نهاد اجتماعی زیر بهینه مبتنی به نیاز شرایط خاص جامعه شکل می گیرد. در شرایط فعلی نیازی به اسیر کردن زنان متعدد نیست چون اکثر مردان نمی توانند حتی یک زن و یک کودک را به نحو رضایت بخش تامین و اداره کنند. اگر ثروتمندان و صاحبان قدرت به دنبال کام جویی بی زحمت و رسمی هستند بدون این که عکس و تفصیل آن در جراید بیاید، هم کار ما نباید یافتن توجیه برای آنان باشد.

تجربه شخصی من و آنچه مواردی دیده ام (از جمله دو پدر بزرگ مرحوم یکی با دو زن دیگری سه زن) نشان می دهد که اکثر مردان چند همسری که دیدم افراد یا دچار ضعف ادراک یا بی مسئولیت و لاقید یا هوس باز بوده اند (مرد مشهوری همسر چندمی گرفته که جوانتر از نوه او است، این را به جز در چارچوب ویژگی های فوق چگونه می توان توجیه کرد؟) و اکثرا نتیجه این اقدامات آسیب روحی و مادی به همسر و فرزندان همسر اول و همچنین آسیب های عاطفی برای همسر دوم  و فرزندان او و گرفتاری های پایدار ایجاد کردن است( هر مرد چند زنه که بخواهد احساس کند که مورد اهانت واقع شده خبر کند تا بر اساس تجربه زندگی شخصی خودش  همین ادعا را برایش اثبات کنم).

به جز یک مورد که می شناسم، همسر فردی بچه دار نمی شد علیرغم معالجه و او خود ابتکار عمل برای یافتن یک همسر دوم برای شوهرش را به دست گرفت و اکنون زندگی رضایت بخشی دارند با دو فرزند که یکی را همسر اول نگهداری می کند، موارد استثنایی مانند اینگونه موارد گرفتن زن دوم از نظر عقلی و احساسی و انصاف قابل توجیه است. یا فردی که خود و همسر اول یا یکی به دلیل علت نیازمند کمک پرستاری هستند و خانم دیگری حاضر می شود این کمک را با رعایت وجوه شرعی ارائه دهد.

نمی دانم آیا می توان چند شوهری را هم بر همین اساس توجیه کرد یا نه ( تصور می کنم بر اساس عدل و انصاف اگر تحت شرایطی دو زنی را قبول کنیم تحت همان شرایط باید دو شوهری را هم قبول کنیم). در جامعه ما مشکلاتی وجود دارند مثل کاهش در

دلیل محکمه پسند چیست؟

تعداد ازدواج، افزایش نرخ طلاق… این ها نباید تفسیر شود که برای عده ای عرضه زنان زیاد شده چون امکانات دارند استفاده کنند و زنان متعدد بگیرند، یک طرف دیگر این شرایط این است که مثل دوره ساسانیان برای بسیاری هم عرضه زنان کم شده. این از علل گسترش فقر و بد تر شدن توزیع ثروت است برای این علل باید چاره اندیشید و مشکلات اجتماعی را اصولی حل کرد.

نگارنده: دکتر محمد طبیبیان

اقتصاد در گذر زمان:

@m_ali_mokhtari

خروج از نسخه موبایل