نماد سایت رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

تکامل طبیعی در مقابل تکامل خودآگاه | دکتر فرشاد اکبری سامانی

Human evolution

تکامل گونه انسان، داستانی است که از 6 میلیون سال پیش آغاز می‌شود.
این تکامل را به دو بخش تقسیم کرده ام :

  1. تکامل طبیعی که کند و بطئی و ناخودآگاه است.
  2. تکامل خودآگاه که تاثیرات آن جهشی و انفجاری است.

1- تاریخ تکامل طبیعی یا ناخودآگاه انسان :

6 میلیون سال پیش گونه انسان‌نماها Hominini از میمون‌ها جدا شدند و بر روی دو پا شروع به راه رفتن نمودند و 2.8 میلیون سال پیش گونه Homo از انسان های اولیه بر روی زمین پدیدار شدند.

از آن پس، گونه‌های مختلفی از انسان‌های اولیه پا به عرصه زمین گذاشتند و در نهایت 200 هزار سال پیش انسان اندیشه ورز یا خردمند Homo sapiens که ما ادامه همان گونه هستیم ظهور یافت،
در حالیکه همزمان شش گونه دیگر از انسان‌ها در این کره خاکی در حال زندگی بودند !

و در کمال ناباوری، 10 هزار سال پیش تمامی‌گونه‌های غیر از انسان اندیشه ورز ناپدید شدند !!! ( ولی چگونه ؟ )

2-تاریخ تکامل خودآگاه :

2.8 میلیون سال پیش انسان‌های اولیه از ابزارهایی بسیار ساده و ابتدایی استفاده می‌کردند، اما طی دو میلیون سال بعد از آن پیشرفت چشم گیری اتفاق نیفتاد تا زمانی که یاد گرفتند چگونه آتش را کنترل کنند.

آتش به معنای پخت و پز بود که مواد غذایی را مغذی تر می‌ساخت و همین موضوع می‌تواند به توسعه مغز ما کمک کرده باشد!

در 300 هزار سال پیش، بیشتر گونه‌های مختلف انسان به صورت جوامع شکارچی زندگی می‌کردند. آنها علاوه بر آتش، ابزاری از چوب و سنگ داشته، مرده‌های خود را دفن می‌کردند و فرهنگ خاص خودشان را داشتند و از همه مهم تر شروع به صحبت کردن با یکدیگر کردند.

حدود 50 هزار سال پیش با یک تحول در نوآوری روبرو می‌شویم یعنی زمانی که با ابداع زبان پیشرفته، مغزمان برای برقراری ارتباط موثر با دیگر همنوعانمان ( با امکان تشریح جزئیات ) تکاملی خودآگاه یافت و به دنبال آن، ابزار و سلاح‌ها پیچیده تر شدند و فرهنگ‌ها تنوع بیشتری یافتند و این امر همکاری نزدیک تر بین اجتماعات را بوجود آورد و این چیزی بود که واقعا” ما را نسبت به دیگر موجودات روی زمین متفاوت و متمایز کرد.

همانطور که مغز در حال تکامل خودآگاه بود، ما قادر به انجام تکامل‌های خودآگاه بیشتری می‌شدیم که حیات ( تکامل طبیعی ) تا آن زمان نتوانسته بود موفق به انجام آن شود، از جمله :

الف. شتاب در رشد و گسترش دانش.
ب. حفظ و انتقال دانش بین نسل‌ها.
ج. به دست آوردن بینش عمیق تر از دانش پیشینیان.

12000 سال پیش، بشر به کشاورزی و توسعه آن دست یافت که منجر به امکان یکجانشینی و ایجاد روستا‌ها و سپس شهر‌ها گردید و از آن پس با تشکیل قلمروها و امپراطوری‌ها، تمدن‌های بشری شکل گرفتند.

تقریبا” 500 سال پیش، انقلاب علمی‌ آغاز شد و ریاضیات، نجوم، زیست شناسی، و شیمی، تقریبا” هر آنچه را که فکر می‌کردیم می‌دانیم را تغییر شکل دادند !!!

و بسیاری از توجیهات و تفاسیر ماوراء الطبیعی و آسمانی را، تجربی و زمینی نمودند.

حدود 250 سال پیش انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و سپس با موج انقلاب‌های دانش بشری ( تکامل‌های خودآگاه ) رو برو شدیم و اکنون اختراع کامپیوتر و ظهور اینترنت، جهان کنونی ما را شکل داده است.

به سرعت این تحولات بار دیگر دقت کنیم :

از زمان ظهور اولین گونه انسان 100.000 نسل گذشته است.
از زمان ظهور انسان اندیشه ورز 7000 نسل می‌گذرد.
از زمان ظهور تمدن شهری 400 نسل می‌گذرد.
20 نسل پیش، کاربرد علوم را یاد گرفتیم.
10 نسل قبل، انقلاب صنعتی رخ داد.
از ظهور اینترنت تنها یک نسل می‌گذرد.

و در حالیکه ما از نظر شکلی ( تکامل طبیعی و ناخودآگاه ) مشابه اجداد 70.000 سال پیش خود هستیم، یک دانش آموز دبیرستانی، در مورد جهان، بیش از دانشمندان چند قرن پیش می‌داند ( تکامل خودآگاه ).

پس مشکل کجاست؟

الف. همانطور که در مسیر تکامل طبیعی، گونه‌هایی از انسان پا به عرضه گذاشتند و سپس منقرض شدند ( از جمله هومو ارکتوس‌ها که دو میلیون سال دوام آوردند )، تکامل خودآگاه با همان سرعت فزاینده خود، می‌تواند گونه ما را به نابودی بکشاند.

ب. ما نیاز به تکامل خودآگاه در درک مشکلات و مسائل دنیای مدرنی داریم که خود ساخته ایم.

از جمله مخاطرات مربوط به تسلیحات و آزمایشات اتمی، آزمایشگاه‌های فوق سری شیمیایی و بیولوژیکی و ژنتیکی، تغییرات اقلیمی‌ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای و تخریب محیط زیست برای استخراج منابع طبیعی، مهاجرت‌های گسترده و بحران‌های پناهجویی و …

ج. تکامل خودآگاه، مانند تکامل طبیعی به شکلی خود به خود و متقارن اتفاق نمی‌افتد. به عنوان مثال هفتاد قبیله شناخته شده در جنگل‌های آمازون وجود دارند که هیچ ارتباطی با دنیای خارج از قبیله خود نداشته اند و ندارند و به شکل اجداد نخستین ما زندگی می‌کنند.

پس به هر درجه ای که یک فرد یا جامعه از ارتباط با جهان پیرامون خود، دور یا محروم مانده باشد، یا برای مطالعه و تفکر خلاق آموزش ندیده باشد، تکامل خودآگاه خود را به تاخیر انداخته است و نتیجه این خواهد شد که ما گونه‌های متفاوتی از انسان‌ها را کنار یکدیگر خواهیم یافت، به یک شکل و مورفولوژی و از یک گونه، ولی کاملا” متفاوت.

د. هر کدام از ما در مسیر تکامل خودآگاه، نسبت به خودمان و دیگران، دارای مسئولیت هستیم، ولی چقدر مسئولیت‌پذیر هستیم ؟؟؟

لطفا فکر کنید و بند‌های دیگر را خودتان اضافه نمایید.

به ابتدای بحث بازگردیم، انجا که دانستیم :


در کمال ناباوری، 10 هزار سال پیش تمامی‌ گونه‌های غیر از انسان اندیشه‌ورز ناپدید شدند !!!
آیا گونه ما، تمامی‌عموزاده‌های خود را از صحنه روزگار محو نموده است ؟!

آیا ممکن است این اتفاق باز هم ، به همان شیوه یا با شیوه‌هایی متفاوت، تکرار شود؟

باید بیشتر فکر کنیم.

همیشه به یاد داشته باشیم : تمام آنچه بدان نیاز داریم پرهیز از بی خردی است.


منبع:

(1)Kurzgesagt – In a Nutshell
What Happened Before History? Human Origins

خروج از نسخه موبایل