شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

غایت شاهان | بخش دوم

در پی قحطی سال ۱۹۷۴ بنگلادش مردم زیادی از روستاها به شهر آمدند.

«مردم گرسنه، هیچ شعاری در اعتراض به وضعیت خود سر نمی‌دادند. آن‌ها حتی از ما، یعنی مردم سیر شهری، تقاضای هیچ کمکی نداشتند. آن‌ها فقط با سکوت تمام بر روی پله‌های ورودی خانه‌های ما می‌خوابیدند وانتظار مرگ را می‌کشیدند»

(بانک تهیدستان/محمد یونس/ص۱۸)

عطش ملت ها به احترام و برتری، مسیر حکمرانی پادشاهان

جهت درک میزان عطش ملت‌ها به احترام و برتری بهتر است آمریکا را مثال بزنیم. شعار ترامپ برای انتخابات این بود

«چگونه عظمت را به آمریکا بازگردانیم» وی وقتی در کتابی که در جریان رقابت انتخابات ۲۰۱۶ با عنوان  «آمریکای زمین‌گیر» نوشته و برنامه و اهدافش را می‌گوید؛ در فصلی که حرف از توسعه و بازسازی زیرساخت‌های امریکا می‌زند غایت آن کار را نه صرفا کسب رضایت مردم بلکه القا حس برتری به مردم کشورش نسبت به سایر ملل می‌داند. در جایی با تاسف می‌گوید

«مجمع جهانی اقتصاد زیرساخت‌های آمریکا را در رتبه دوازده جهان و پس از کشورهایی مانند اسپانیا، هلند و امارات متحده عربی قرار داده‌است»

(آمریکای زمین‌گیر/ص۱۴۱)

در آخر آن فصل هم می‌گوید

«اگر ما برای عظمت دوباره‌ی آمریکا جدی‌ایم، این جا(نوسازی زیرساخت‌ها) جایی است که باید شروع کنیم»

(همان/ص۱۴۶)

ترامپ از بازگرداندن عظمت تا ریاست جمهوری آمریکا

در باب عظمت طلبی برای امریکا فرقی ندارد ترامپ جمهوری خواه راس کار باشد یا بیل کلینتون دموکرات

«در اوج پیروزی در جنگ سرد بود که بیل کلینتون به ریاست جمهوری رسید. با امید به کنار گذاشتن شهرت ضد نظامی بودن حزب دموکرات، کلینتون ارتش در قالب نیروی در آمادگی و مداخله سریع در محل‌هایی مثل هائیتی، بالکان، شاخ آفریقا و خاورمیانه بازسازی و مرمت کرد. حتی این اقدام هم برای وزیر خارجه‌اش مادلین آلبرایت کافی نبود، او به رئیس ستاد، ژنرال کالین پاول گله می‌کرد:داشتن این ارتش برتر که همیشه درباره‌اش صحبت می‌کنید چه فایده‌ای دارد اگر نتوانیم از آن استفاده کنیم؟»

(دولت پنهان/مایک لافگرن/ص۱۰۸و۱۰۹)

می‌توان به نوعی ادعا کرد که علت امور بالا این است که راه جاودانگی و ماندگاری در تاریخ و افکار نسل‌ها، کسب احترام است و آن تنها با قدرت ایجاد می‌شود.

اگر فیزیک علم بررسی جابه‌جایی نیرو در ماده است تاریخ هم علم بررسی جابه‌جایی قدرت در ملل است و بدون گردش قدرت خبری از صورت گرفتن تاریخ نیست بابت همین چه بخواهیم یا نه قلمی که تاریخ با آن نوشته می‌شود شمشیر، جوهرش خون و کاغذش زمین است!

ملت ها دوست دارند در دنیا مورد احترام واقع شوند

ملت‌ها به دنبال کسب احترام در دنیا هستند. میزان احترام دیگر ملت‌ها به هر ملت بسته به قدرت آن ملت است و قدرت هر ملت بستگی به قلمرو تحت اراده آن ملت دارد  یعنی میزان کنترلی که آن ملت بنا به میل و اراده‌اش بر حوادث و تحولات و تصمیمات سایر ملل دارد. هر چه تاثیر اراده یک ملت در سرنوشت جهان بیشتر باشد قدرت آن ملت بیشتر و در نتیجه احترامش هم، در دنیا بیشتر است و نامش در تاریخ و افکار آیندگان جاودانه‌تر خواهد بود و به نوعی وجودی جاودانه خواهدداشت. این مطلب از دیرباز مورد توجه متفکران و تاریخ‌نگاران بوده.متر و معیار سنجش کیفیت کار یک حاکم، میزان قدرتی است که وی بدست آورده‌است هر چند بی‌رحمانه و ناباورانه است اما تا بوده همین بوده. مطلب زیر که خلاصه کلام ماست را مورخی رومی در بخشی که تاریخ ایران را شرح می‌دهد می‌گوید.

«سودای جهانگیری و کشورگشایی از مفاخر پادشاهان بشمار می‌رود و کورش کبیر و اسکندر مقدونی نیز به واسطه پیروزی‌های خود مشهور و بزرگ شده‌اند و آور این کار پسندیده نبود می‌بایستی مردم جهان آن‌ها را نیز مورد نکوهش و سرزنش قرار دهند»

(جنگ‌های ایران و روم/پروکوپیوس /ص۱۱۹)

صورت های مختلف قدرت

قدرت، صورت‌های مختلفی دارد. عریان‌ترین مدلش قدرت نظامی است تا بتوان اراده خود را بر دیگری تحمیل کرد اما اشکال پنهانی هم دارد. اقتصاد و علم دو مدل دیگر قدرت هستند که می‌توان دیگری را تحت کنترل و اراده خود درآورد و به نوعی محتاج کرد و یا تحت فشار قرار داد. از طرفی مدل پنهان‌تر آن ایدئولوژیک و رسانه است یعنی با تسخیر افکار دیگری آن را مطیع خود ساخت.

«بدون یک اقتصاد قوی، ما نمی‌توانیم یک سیاست خارجی قوی داشته‌باشیم. بدون یک اقتصاد قوی ما نمی‌توانیم هزینه‌های دفاعی لازم برای بازداشتن تجاوز شوروی را تحمل کنیم. بدون یک اقتصاد قوی ما قادر نخواهیم‌بود برنامه کمک خارجی خود را به دوستان و متحدانمان که با این تجاوز تهدید می‌شوند، تامین مالی کنیم. از همه مهم‌تر یک اقتصاد قوی و آزاد می‌تواند الگوی قدرتمندی باشد برای کشورهای تازه روبه‌رشد که در جستجوی راهی برای پیشرفت توام با آزادی هستند، یک آمریکای هوادار سیاست حمایت از تجارت داخلی، منزوی و از نقطه نظر مالی غیر مسئول، توانایی ما را برای پیشبرد اندیشه‌هایمان و همچنین قدرت نظامی‌مان تضعیف می‌کند»

(پیروزی بدون جنگ/ریچارد نیکسون/ص۶۶)

نگارنده: شایان اویسی

🔹اقتصاد در گذر زمان:

@m_ali_mokhtari

نظر شما