شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

غایت شاهان | بخش اول

حکومت‌ها و دولت‌های جهان وظیفه‌شان چیست؟

حکومت‌ها و دولت‌های جهان وظیفه‌شان چیست؟ و اساسا غایت وجودی خودشان را چه می‌دانند؟ شاید بگویید هدفشان کسب رضایت عمومی مردمشان است! و بسته به میزان دموکراتیک بودن در آن راستا حرکت می‌کنند. اما این از اساس با واقعیت جهان نمی‌خواند. اساسا رضایت بشر و کسب آن نه حدی دارد و نه معیاری و این حتی امری صرفا اقتصادی هم نیست

آیا می توان برای رفاه بشر سقفی تعیین کرد؟

«در مقاله‌ای در نیویورک تایمز مورخ یکم اوت ۱۹۹۹ ناراحتی‌ها و نگرانی‌های اقتصادی طبقه متوسط آمریکا_مرفه‌ترین انسان‌هایی که تا کنون در این سیاره زندگی کرده‌اند_مطرح گردید. اگر چه در این مقاله، خانواده متوسط در کنار استخر خانه خود نشسته‌است اما عنوان اصلی مقاله می‌گوید: «آمریکایی متوسط فقط زنده است»…خلاصه آنکه خواسته‌های آمریکاییان طبقه متوسط فراتر از چیزی است که به راحتی می‌توانند به دست آورند اگر چه این وضعیت برای مردم بسیاری از کشورهای جهان_یا حتی نسل‌های پیشین آمریکا_رفاهی باورنکردنی تلقی می‌شود»

(اصول اساسی علم اقتصاد/توماس ساول/ص۱۰)

جهت درک علنی مطلب بالا، اشاره به یک موضوع ضروری است و آن نوع ادراک بشر است. ارنست وبر درین باره توضیحات جالبی داده

«ارنست وبر نشان داد که ادراک بسیار نسبی است. برای مثال چشم یک نورسنج نیست بلکه روشنایی را نسبت به پس‌زمینه درک می‌کند. وقتی در غاری تاریک هستید، کبریتی ساده می‌تواند نور درخشانی تولید کند، چنان درخشان که اطرافمان را روشن کند. همان کبریت در عصری آفتابی در کافه‌ای در هوای آزاد به ندرت به چشم می‌آید»

(کمبود/سندهیل مولای ناتان/ص۱۳۴)

مردم همواره از حکومت ها گلایه دارند!

این یعنی اگر مرفه‌ترین مردم جهان هم باشید باز باب گلایه گشوده است! و از عهده سیاستمداران کسب رضایت کامل مردم میسر نیست. حال مطلب زیر نشان می‌دهد هر چقدر هم در این زمینه هزینه صرف شود باز هم می‌تواند کم باشد

«چه کسی مخالف بهداشت، امنیت و ایجاد فضای سبز است؟ اما هر کدام از این خدمات بی‌انتها هستند، بدین معنی که نمی‌توان نقطه هدفی را در نظر گرفت و تصور کرد که این خدمات دیگر بیش از آن قابل ارتقا نیستند، در حالی که منابع مالی محدود و دارای کاربردهای متنوعی هستند. موضوع این نیست که بهداشت تا چه حدی ارتقا پیدا کرده‌باشد زیرا در هر صورت باز هم قابلیت ارتقا وجود دارد»

(حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد/توماس ساول/ص۲۸)

به نوعی دولت‌ها و ملت‌ها تا جایی بهداشت، آموزش و امنیت را محیا می‌کنند که حس کنند از گذشته خود و سایر ملل درین زمینه برترند و دولت‌ها تا جایی درین زمینه‌ها تلاش می‌کنند که ملت‌ها دست از حمایت از آنها برندارند و معترض نشوند!هر چند تلخ و ظالمانه است اما تا بوده همین بوده

اما این ثروت عظیم را دولت‌ها صرف چه می‌کنند؟ و اساسا انرژی و توان تولید را چگونه هدایت می‌کنند؟

«برای این که عده معدودی از انسان‌ها بتوانند از اموری که غیر ضروری و زائد و محصول رفاه‌اند بهره ببرند_و حتی برای اینکه نیازهایی مصنوعی را برآورده سازند_بخش عظیمی از قوای موجود بشریت باید وقف این موضوع شود، و لذا از تولید آنچه ضروری و واجب است دور بماند. هزاران انسان به جای ساختن کلبه برای خودشان، به ساخت قصر برای عده‌ای معدود مشغول‌اند…خلاصه بخش بزرگی از قوای بشر از تولید آنچه ضروری است دور می‌شود تا آنچه را غیر ضروری و زائد است در دسترس عده قلیلی قرار دهد…بردگی ریشه در خشونت دارد و فقر ناشی از صنعت است… ملتی متشکل از دهاقین کار چندانی در عرصه اکتشاف و ابداع انجام نخواهدداد. بلکه دستان آزاد و بیکار ذهن‌های فعال را به وجود می‌آورد. علم و صنایع خودشان فرزندان تجمل اند و دین خود را به آن پرداخت می‌کنند»

(در باب طبیعت آدمی/آرتور شوپنهاور/ص ۳۲ و۳۳)

اهمیت احترام به مردم در استمرار حکومت ها

 به نوعی حس احترام و حرکت رو به جلو به نسبت به دیگری بانی این امر است.حتی انقلاب‌ها و جنبش‌ها نیز حول محور احترام در جریان است. و برخلاف باور رایج این مردم گرسنه نیستند که قیام می‌کنند بلکه سیرهایی که گرسنه شدند شورش می‌کنند.

نگارنده: شایان اویسی

🔹اقتصاد در گذر زمان:

@m_ali_mokhtari

نظر شما