شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

رکود تورمی به زبان ساده

رکود تورمی یکی از مسائلی است که در کشورهای وابسته به صادرات منابع طبیعی شایع است. عوامل مختلفی بر این پدیده (که عملا اقتصاد را فلج می‌کند) تاثیرگذار است. در این یادداشت تلاش شده به زبان ساده علت بروز رکود تورمی در کشور را توضیح دهیم. همچنین می‌توانید ببینید چرا کشور ما در مقابل تحریم‌های دیگر کشورها تا این حد آسیب پذیر است.

چگونه رکود تورمی در یک کشور وابسته به نفت شکل می‌گیرد؟


کشورهایی که عمده درآمد آن‌ها از صادرات نفت است؛ طی سالیان رفته رفته به یک بیماری اقتصادی دچار می‌شوند که به آن بیماری هلندی می‌گویند.


بین سال‌های 1960 تا 1977 هلند در پی کشف ذخایر قابل توجه گاز و نیاز مبرم کشورهای اروپایی به آن، به ثروتی عظیم دست یافت.

آیا منابع خدادادی ثروتی عظیم برای یک کشور است؟ آیا صادرات بی رویه آن به اقتصاد کمک می کند؟
آیا منابع خدادادی ثروتی عظیم برای یک کشور است؟ آیا صادرات بی رویه آن به اقتصاد کمک می کند؟

صادرات گاز درآمد بالایی داشت و به‌طبع وقتی وضع مالی یک کشور خوب می‌شود و پول از طرق گوناگون نظیر دادن وام به مردم، افزایش فعالیت‌های عمرانی دولت، توسعه زیرساخت‌های شهری و.. به دست مردم می‌رسد تقاضا برای مصرف کالا و خدمات به‌شدت افزایش می‌یابد.

یکی از راه‌های ورود پول به جامعه افزایش فعالیت‌های عمرانی دولت است
یکی از راه‌های ورود پول به جامعه افزایش فعالیت‌های عمرانی دولت است


پس تا اینجا صادرات منابع را داشتیم به اضافه افزایش تقاضای مردم برای مصرف کالا و خدمات.

این تقاضا همچون شوک بر پیکره اقتصاد وارد می‌شود. تولیدات داخلی توان پاسخگویی به این حجم از تقاضای مردم را ندارد. بنابراین ساده‌ترین راه برای دولت چیست؟
بله واردات کالاهای خارجی. کالاهای خارجی از نقاط مختلف دنیا به کشور سرازیر می‌شود.


از بین رفتن تولید داخلی و بیکاری


بسیاری از کشورها می‌توانند کالایی خاص را با هزینه و قیمت پایین تولید کنند. آن‌ها به دلیل ساختاری که طی سال‌ها زحمت به آن رسیده‌اند می‌توانند کالاهای محدودی را با کیفیت و قیمتی رقابتی تولید کنند.


بنابراین وقتی این کالا وارد کشور می‌شود یا تولید کننده داخلی که نمی‌تواند با آن رقابت کند برای همیشه از چرخه اقتصاد کنار می‌رود یا اگر کارآفرینی بخواهد دست به کار شود عملا انگیزه خود را از دست می‌دهد.

قیمت واردات بی رویه، بیکاری و عقیم شدن تولیدات داخلی است.
قیمت واردات بی رویه، بیکاری و عقیم شدن تولیدات داخلی است.


می‌بینید به همین سادگی منابع طبیعی (ثروت خدادادی)، تولید یک کشور را از بین می‌برد، انگیزه‌ها را عقیم می‌کند و بیکاری را رقم می‌زند.


این همان بیماری است که در هلند نیز اتفاق افتاد. البته در سال 1977 دولت هلند سریعا به جراحی اقتصاد خود پرداخت و وابستگی خود به منابع معدنی را کاهش داد.


رکود تورمی در ایران | چرا تحریم‌ها این‌قدر بر اقتصاد ما تاثیر گذاشته


حال کشور خود را در نظر بگیریم. سالیان متمادی ما صادرکننده منابع عظیم نفت و گاز به کشورهای دنیا بوده‌‌ایم.


طی این سالیان هر زمانی قیمت نفت بالا رفته، دولت سریع شروع به خرج کردن آن کرده و بنابراین حجم پول در جامعه زیاد شده (مثلا وقتی نفت به قیمت بالای 100 دلار رسید، وام‌های ارزان قیمت به سرعت در جامعه پخش شد، طرح مسکن مهر صدها شغل را درگیر خود کرد و به‌طبع پول زیادی وارد جامعه شد که ای کاش نظارتی بر این رویه‌ها بود تا تولید داخلی آسیب نبیند) بلافاصله مرزهای ما پذیرای واردات از سراسر جهان بوده‌اند.

طبق آن‌چه در بالا گفتیم، بسیاری از تولیدکنندگان جای خود را به دلالان کالاهای مختلف داده‌اند. بسیاری از وام‌های ارزان قیمت به جای تولید روانه جیب دلالان شده‌اند و بسیاری از کارآفرینان نیز راهی کشورهای دیگر شده‌اند.


می‌توانید درک کنید حالا چقدر چنین کشوری آسیب‌پذیر است؟
کافی است عرصه را بر صادرات نفتی آن تنگ کنند. بله دیگر پولی در دست دولت نیست. پول که دست دولت نباشد یعنی مشاغل کم می‌شود، دولت کمتر خرج می‌کند و به‌طبع پول کمتری روانه زندگی مردم می‌شود،

از طرفی بخش تولید داخلی نیز بسیار ضعیف است و نمی‌تواند کالاهای مورد نیاز مردم را تامین کند. قیمت کالاها سر به فلک می‌زند و قدرت خرید مردم کم می‌شود.


اندک صنایعی هم که وجود دارند بسیاری از مواد اولیه و ملزومات خود را از خارج کشور وارد می‌کنند. در شرایط تحریم هزینه تولید آن‌ها به‌شدت بالا می‌رود.

وقتی صادرات کم می‌شود، ارز خارجی کمتری وارد کشور می‌شود. بنابراین قیمت ارز در مقابل پول داخلی بالا می‌رود. پیامد بعدی آن افزایش هزینه واردات و بالا رفتن قیمت کالاهاست.
وقتی صادرات کم می‌شود، ارز خارجی کمتری وارد کشور می‌شود. بنابراین قیمت ارز در مقابل پول داخلی بالا می‌رود. پیامد بعدی آن افزایش هزینه واردات و بالا رفتن قیمت کالاهاست.

حال تولید کننده برای تولیدات خود دچار مشکل است و رکود تولید رقم می‌خورد. از طرفی کالاهای تولیدی که به زحمت روانه بازار می‌شوند با تقاضای مناسبی روبرو نمی‌شوند. چون مردم پولی برای خرید ندارند.

اگر مردم سالانه چندین بار مسافرت می‌رفتند الان یکبار هم به زحمت می‌روند، اگر چندین بار برای خرید پوشاک می‌رفتند الان شاید سالی یکبار روند، در کل الگوی مصرفی مردم دگرگون شده است و قدرتی برای خرید مستمر وجود ندارد.

کاهش قدرت خرید مردم یعنی تغییر الگوی مصرفی و تمایل کمتر برای مصرف
کاهش قدرت خرید مردم یعنی تغییر الگوی مصرفی و تمایل کمتر برای مصرف


در چنین حالتی به زبان ساده چرخ اقتصاد قفل می‌کند، هم رکود داریم هم تورم.

اگر فقط رکود بود که با تزریق پول در جامعه تقاضای مردم بالا می‌رفت و چرخ اقتصاد حداقل در کوتاه مدت اندک حرکتی می‌کرد. اما رکود با تورم آمیخته شده است.

این همان نقطه‌ای است که اقتصاد باید بر پایه علم و منطق کالبدشکافی شود و سریعا ترمیم گردد. تصمیماتی در چهارچوب علم اقتصاد نه سیاست‌های میلی


نگارنده: مرتضی زارع

نظر شما