شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

هیرشمن و راهبردهای توسعه اقتصادی (بخش سوم) | دکتر جعفر خیرخواهان


در این مقاله استاد ارجمند به موضوع مهمی اشاره کرده‌اند، وقتی جامعه‌ای عادت کرده به وعده‌های کوتاه‌مدت در سیستم اقتصادی، اصولا از چهارچوب توسعه و فرآیند صحیح گسترش کارآفرینی، که نیازمند چرخه‌های بلندمدت در دوران گذار و توسعه خود هستند خارج می‌شود. هر طرحی و برنامه‌ای تنها در جهت ارضاء نسبی وعده‌ها و خواسته‌های کوتاه‌مدت در دستور کار قرار می‌گیرد و توسعه اقتصادی و گسترش کارآفرینی از دسترس خارج می‌شود.

دورنمای اقتصاد

ارزش‌های سنتی جامعه، مخالف یا موافق تغییر؟

کسانی که بر اهمیت کارآفرینی و دانش مدیریتی تأکید می‌ورزند نقش آغازگری سرمایه را معمولاً دست‌کم می‌گیرند.

باز هم به شیوه‌ای قانع‌کننده‌ نشان داده شده است که توانایی کارآفرینی به معنای دقیق کلمه معمولاً در کشورهای توسعه نیافته کم نیست؛

اما به علت افق زمانی کوتاه‌مدت و دانش و تجربه ناکافی، توانایی‌های کارآفرینی اغلب از توسعه و ترویج صنایع مولد به سمت سایر فعالیت‌های آشناتر کوتاه‌مدت در خرید و فروش کالاها و املاک و مستغلات منحرف می‌شود.

حتی تأکید شده است که کارآفرینی، دقیقاً مثل سرمایه، «محصول فرعی فرآیند توسعه اقتصادی است و در جامعه‌ای که روی خوش به آن نشان نمی‌دهد به‌ندرت یافت می‌شود.

درست زمانی که این واقعیت بیشتر آشکار شد که عقب‌ماندگی اقتصادی را نمی‌توان برحسب فقدان یا کمیابی صریح این یا آن نوع نیروی انسانی یا عامل تولید تبیین کرد، توجه به سمت نگرش‌ها و نظام‌های ارزشی معطوف شد که مشوّق یا مانع پیدایش فعالیت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی موردنیاز هستند.

پیش‌شرط توسعه و تضاد منافع

ما خود تا حدی به این مسیر پژوهشی علاقه‌مند هستیم. با این حال هر زمان نظریه‌ای مطرح شده بود که یک نظام ارزشی معین را پیش‌شرط توسعه محسوب می‌کرد، معمولاً با زمینه‌های تجربی در تضاد درمی‌آمد:

توسعه حقیقتاً در هر جایی بدون یاری گرفتن از آن «پیش‌شرط» تحقق یافته بود. به علاوه این‌جا دوباره نظریه‌های متفاوت یکدیگر را خنثی می‌کنند.

برای نمونه، به نظر مشکل می‌رسد استدلال کنیم فضای کلی فکری جامعه باید با پیشرفت صنعتی موافق باشد و با این حال یک عامل راهبردی با اهمیت خاص، حضور گروه‌های اقلیت یا افرادی با رفتار نابهنجار یعنی مورد نکوهش اجتماعی است.

تضاد منافع در مسیر توسعه و کارآفرینی

حدس دیگری که زده می‌شود اینست که وقتی فرصت اقتصادی پیش می‌آید، عمدتاً از سوی کارآفرینان بومی یا اقلیت‌های نابهنجار و غیرمعمول درک شده و مورد بهره‌برداری قرار خواهد گرفت، که البته بستگی دارد آیا ارزش‌های سنتی جامعه روی خوش به تغییر نشان می‌دهد یا خیر.

هیرشمن و راهبردهای توسعه اقتصادی | دوران گذار به توسعه‌یافتگی

آلبرت هیرشمن: اندیشیدن به توسعه با کمک الگوی یادگیری زیر برای من وسوسه‌کننده بوده است.

کشوری که گام نهادن در مسیر توسعه را آغاز می‌کند تا حدودی شبیه به شخصی است که تصمیم می‌گیرد با اشتیاق، زبان خارجی بیاموزد و مشکلات پیش‌رو را تشخیص نمی‌دهد.

به تدریج که این مشکلات ظاهر می‌شود، روشن می‌گردد که قیمت توسعه بر حسب درد و رنج انسانی، تنش‌های اجتماعی، کنار گذاشتن اجباری رفتار و ارزش‌های سنتی و غیر آن، قیمتی بالا است، «تمرین» کاهش می‌یابد، سیاست‌های اقتصادی متضاد و زیان‌بار اقتباس می‌شود و توسعه کُند و احتمالاً متوقف می‌شود.

مسیر پر پیچ و خم یا پیچیده توسعه و رشد

در مقابل، اگر رشد درآمد به نقطه‌ای برسد که منافع توسعه لمس شود و بر نابسامانی‌هایی که به بار می‌آورد پیشی بگیرد، «تمرین» خوشایند می‌شود، به تدریج افزایش می‌یابد و کشور به هدف توسعه‌ای خود خواهد رسید.

این مدل به طرفداری از مقداری زور و اجبار برای گام نهادن در مراحل اولیه توسعه می‌پردازد تا بر مقاومتی غلبه کند که در آن هنگام قوی‌ترین است.

نظر شما