ایجاد ناپایداری منابع آب در طی چند دهه اخیر در کشور و کاهش 130 میلیارد مترمکعبی در منابع آب زیرزمینی و نیز کاهش شدید منابع آب سطحی در دریاچهها، تالابها و رودخانهها باعث ایجاد دغدغههای جدی برای مردم، تصمیمسازان و مدیران آب در سطوح محلی و ملی شده است.
لذا بررسی علل و عوامل ایجاد این بحران از یک طرف و چگونگی ایجاد پایداری در زمینه منابع آب کشور از جمله موضوعاتی است که در کلیه سطوح تصمیمگیری و تصمیمسازی ملی و منطقه ای، سازمانهای مردم نهاد و حتی بین عموم آحاد مردم مطرح است. بیشک در طی چند دهه اخیر عمده تصمیمات و اقدامات در زمینه مدیریت تامین آب صورت گرفته و کمتر به مقوله مدیریت مصرف پرداخته شده است.
بحران کمآبی | لزوم مدیریت مصرف
بهدلیل محدودیتهای موجود منابع آب کشور و نیز توسعه نامتقارن در زمینههای کشاورزی و صنعت و از طرف دیگر افزایش سرانه مصرف آب در شهرها و روستاها، امروزه دیگر سیاستهای صرفا مدیریت عرضه آب جوابگو نبوده و اصولا رها کردن مقوله مدیریت مصرف خود باعث افزایش نیاز آبی شده است.
عدمرعایت اصول اقتصاد آب، مصوبات مغایر با حفظ محیطهای آبی، قوانین منسوخ در زمینه مدیریت آب، ایجاد رقابت در مصرف آب، غالب بودن نظرات سازهای در زمینه آب و عدم استقبال از رویکردهای غیرسازهای، سیاسی کردن مدیریت آب، مداخله و نفوذ برخی کانونهای قدرت در زمینه منابع آب، همگی باعث ایجاد ناپایداری در منابع آب کشور شده است.
دورنمای اقتصاد | مسائل زیستمحیطی را بهصورت تخصصی دنبال میکنیم
تلنگرهای رفتاری در مدیریت تقاضای آب شهری
در باب لزوم توجه به منابع آب در دسترس

به نظر میرسد در این شرایط باید به طور جامع به بازنگری جنبههای مختلف مدیریت آب اعم از قانونگذاری، اجرایی، اقتصادی، اجتماعی و نیز قضایی پرداخته و قوانین و ساختارهای گذشته را در جهت پایدار کردن منابع آب اصلاح نمود.
مدیریت مصرف | شرب، کشاورزی و صنعتی
در این نوشته سعی میشود به یکی از جنبههای مهم اصلاح این ساختار که هم بعد اجتماعی و هم اجرایی دارد و آن مبحث “مدیریت مصرف” در بخشهای مختلف اعم از شرب و بهداشت، کشاورزی و صنعتی است پرداخته شود. هر چند مقولههای دیگر نظیر نیازمندی به اصلاح ساختارها، قوانین، ممسئولیتهای اجتماعی و نحوه برخورد با تخلفات از منظرهای دیگر نیز از اهمیت برخوردارند، تمرکز اصلی در این مقاله و مقالات بعدی که همگی برگفته از نشریه علوم و مهندسی آب و فاضلاب است بر مدیریت مصرف در چهارچوب مطروحه خواهد بود.
منابعی که در آینده نزدیک، کانون اصلی در عرضه آب مصرفی خواهند بود
مدیریت مصرف آب | ویژگیها و مزایا
کاهش متوسط آب مصرفی، ضمن حفظ پایداری و کارایی منابع در دسترس، ویژگی اصلی مدیریت مصرف آب است .در حقیقت، مدیریت مصرف آب به دنبال راهحلهای پایدار، منطبق با عوامل زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده گزینههای موجود برای تضمین تامین نیازها است. کاهش آب مورد تقاضا سبب رفع نیاز به منابع اضافی آب و تصفیه فاضلابها میشود که هزینههای مالی، اجتماعی و زیستمحیطی به همراه دارند.
مدیریت مصرف بر مکانیزم و دانشی متمرکز است که مصرفکننده را پیوسته به سمت کاهش مصرف هدایت میکند.
اما عدمشفافیت کافی در اجزای مدیریت مصرف و چگونگی معرفی مؤثر به بخشها، مناطق و فرهنگهای مختلف، باعث میشود نتواند آن چنان که شایسته است، نقش پررنگی در برنامهها و سیاستهای مربوط به آب داشته باشد.
مدیریت مصرف آب | شهری و روستایی
در این زمینه، مطابق دستهبندی دفتر نظارت بر مدیریت مصرف و کاهش آب بدون درآمد، می توان چهار دسته عمده اقدامات را به شرح زیر دستهبندی نمود.

اقدامات لازم جهت مدیریت مصرف آب شهری و روستایی:
- رویکرد فنی در بخشهای عرضه و شبکه توزیع، شامل سخت افزار و تجهیزات بخش تولید و توزیع آب و وسایل آببر و آبپخش در تاسیسات مشترکین؛
- رویکرد قانونی و آییننامهای، شامل سهمیهبندی، محدودیت و ممنوعیت، تدوین مقررات و استاندارد؛
- رویکرد اقتصادی و تعرفهای؛
- رویکرد آموزشی و فرهنگی.
بهدلیل ارزش آب شرب و بهداشت و نیز محدودیت تامین، تصفیه، انتقال و توزیع آب با کیفیت در حد شرب و بهداشت، هرچند سهم این بخش نسبت به بخش کشاورزی کمتر است، ولی به دلایل فوق مدیریت مصرف در این بخش بسیار حائز اهمیت است. به ویژه رویکردهای آموزشی و فرهنگی در این زمینه تا اندازه زیادی مغفول مانده که نیاز به توجه جدیتری دارد.
مدیریت مصرف آب | کشاورزی
در بخش کشاورزی که به عنوان اصلیترین مصرفکننده آب در اغلب مناطق جهان و از جمله ایران مطرح است، اقدامات متعددی برای کاهش مصرف آب میتوان انجام داد که عبارتند از:
- تغییر و اصلاح روشهای آبیاری به شیوههای زیرسطحی و تحت فشار منوط به جلوگیری توسعه سطح زیرکشت ناشی از کاهش مصرف آب در واحد اراضی تحت کشت اتلاق میشود؛
- جلوگیری از تلفات و بهینهسازی انتقال آب مانند: روکش کانالها و به کار بردن هیدروفلوم؛
- تسطیح دقیق و لیزری مزارع؛
- ساخت و استفاده از استخر ذخیره آب؛
- تجهیز مزارع به سیستمهای هوشمند تعیین رطوبت خاک و زمان مناسب آبیاری؛
- استفاده ازپوشش مالچ (خاکپوش)؛
- استفاده از منابع آب نامتعارف همانند پساب تصفیه شده و آبهای شور؛
- خاکورزی حفاظتی (حفظ باقیمانده گیاهان کشت قبل)؛
- توسعه کشت گلخانهای؛
- استفاده از ارقام زودرس- دیررس یا مقاوم به خشکی- شوری و با نیاز آبی کمتر؛
- کشت مخلوط محصولات؛
- مدیریت کشاورز در مزرعه مانند: انتخاب اندازه کرت، نوع کشت و کمآبیاری؛
- آموزش و ترویج.

اثر بخشی هرکدام از شیوههای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی، در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده و با درنظر گرفتن شرایط اقلیمی، نوع محصولات، مسایل اقتصادی و مقبولیت اجتماعی باید امکانسنجی و اولویتبندی و با آموزش و ترویج به کار برده شود.:
کشاورزی پرمصرفترین بخش منابع آبی
مدیریت مصرف آب | صنعت
در بخش صنعت نیز شیوههای مختلفی در زمینه مدیریت مصرف براساس نوع صنعت، کوچکی یا بزرگی آن، نوع فرآیند تولید و نیز کیفیت محصول قابل کاربرد است که به سه دسته اصلی زیر تقسیمبندی میشود
- تغییر فرآیند، برای کم کردن نیاز آبی فرآیند؛
- استفاده مجدد از پساب یک فرآیند در فرآیند دیگر؛
- بازگردش پساب فرآیند به همان فرآیندی که از آن سرچشمه گرفته است.

در زمینه استفاده از پسابهای تصفیهشده در صنایع بزرگ آببر نیز تاکنون تجارب مفیدی بهدست آمده که به ویژه نیاز صنایع فولادی به آب تازه را به شدت کاهش داده است.
براین اساس به نظر می رسد نیاز به رویکرد و عزم اجتماعی و نیز حمایت دولت در زمینه مدیریت مصرف آب در بخشهای مختلف است که تاکنون به دلیل دسترسی ساده به منابع آب موجود، به عنوان سیاست کلی در کشور دنبال نشده است.
منبع : نشریه علوم و مهندسی آب و فاضلاب
نویسنده : دکتر حمید رضا صفوی استاد دانشگاه صنعتی اصفهان