وارد یک رستوران بسیار معروف و شلوغ میشویم و منتظر میمانیم تا میزی برای پذیرایی آماده شود.
صدای همهمهای میشنویم ولی ابدا” از گفتگوهای سر هر میز، کلامی متوجه نمیشویم.
سر و صدای قاشق و چنگالها به گوش میرسد ولی از محتوای غذاهایی که بر سر هر میز در حال میل شدن هستند بی اطلاعیم.
و بوی غذاها چنان در هم آمیخته که غیر از یکی دو مورد مشخص، نمیتوانیم بدون حدس و گمان لیست غذاهای رستوران را فهرست کنیم.

بالاخره میزمان آماده میشود و با همراهان سر میز نشسته و به منو نگاه میکنیم بدون آنکه بدانیم در آشپزخانه واقعا” چه خبر است.
صدها نفر هر روز وارد این رستوران میشوند و هرکدام داستان خود را دارند. دهها نفر مستقیم و غیر مستقیم در گردش این رستوران نقش دارند ولی ما فقط تعداد محدودی از خدمه را میبینیم.
و یک تابلو هشدار میدهد :
” ورود افراد متفرقه به آشپزخانه ممنوع “
ما رویدادهای جاری را درست به همین شکل درک میکنیم و تاریخ را بسیار بدتر، و در اتاقی تاریک و ناشناخته جستجو مینمائیم.
نقص ما در درک رویدادها
ما تنها برون دادها را میبینیم و درک ما از رویدادها دچار یک نقصان اساسی است چون ما درون پرده را نمیبینیم و اینکه این سیستم و افراد درون آن واقعا” چگونه کار میکنند یا چگونه عمل میکردهاند.
ما غذاهای روی میز خودمان را میبینیم و از آن فضای دید مختصر نیز فقط طعم غذای خودمان را میچشیم و البته تنها تعداد اندکی از ما سلامت غذای خود را نه بر اساس طعم بلکه بر اساس شاخصههای درست میسنجیم.
لطفا” چند دقیقه ای به سرشت اطلاعات توجه کنید ( مطابق مثال رستوران ):
از میان میلیونها یا شاید میلیاردها رویداد کوچک و بزرگ، بخش کوچکی در کمند فهم ما میافتد و از آن بخش کوچک ملموس، توجه ما فقط متمرکز بر تار مویی از دادهها است.
همزمان، حافظه ما محدود و فیلتر شده است و تنها اطلاعاتی که دوست داریم به یاد بیاوریم را به یاد میآوریم.

ذهن بشری ما در فهم رویدادها و تاریخ از سه خطا رنج میبرد که نسیم نیکولاس طالب آن را مثلث تیرگی مینامد:
- توهم درک
تقریبا” همه گمان دارند آنچه را که در جهان میگذرد میفهمند، جهانی که پیچیدهتر و بختیتر از آن است که در کمند فهم افتد. - سوگیری یا خطای پسگویی
ما پس از رخ دادن رویدادها میتوانیم وضع را ارزیابی کنیم. اگر چنین نیست، قلم بردارید و وقایع تا یک سال آینده را نگارش کنید. سال آینده از اینکه چقدر پیشگوییهایتان اشتباه بوده اند شگفت زده خواهید شد. - خطای دانش اخباری
یا قائل بودن به اعتباری بیش از اندازه برای اخبار و اطلاعات مربوط به رویدادهای جاری و پشت پردههای آن.
در واقع؛ ما دنیای پیرامون خود را تحریف شده میبینیم ولی فکر میکنیم که از جزئیات رویدادهای جاری آگاهی داریم و آزمندانه روزنامهها و شبکههای اجتماعی و گزارشهای خبری را پیگیری میکنیم چنان که گویی قرار است گزارش بعدی پرده از خبری بزرگ بردارد.

ما به جای توجه به کلیت روند وقایع،
ناخواسته شیفته توجیه و تفسیر و داستان پردازی از رویدادها میشویم و فریفته کسانی که بهتر قصه پردازی میکنند و هنگامی که توجه ما به بخش باریکی از یک رویداد متمرکز شد، خطای نابینایی ما در ندیدن آنچه در مقابل دیدگانمان در حال وقوع است رخ خواهد داد.
برای درک موضوع به ویدئویی( یک دقیقه و چهل و چهار ثانیه ) که از طریق لینک قابل دسترسی است دقت فرمایید که چگونه توجه و تمرکز بر یک موضوع ما را نسبت به وقوع سایر رویدادهای بزرگتر نابینا میکند.