شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

خطاهای شناختی (Cognitive biases) برآمده از اینرسی ذهنی | دکتر فرشاد اکبری سامانی

خطاهای شناختی یا Cognitive Biases به طور خلاصه عبارتند از:


الف. اشتباه در به خاطر آوردن، ارزیابی، استدلال، انتخاب، قضاوت و تصمیم گیری،
ب. که اغلب به واسطه آموخته های گذشته، اعتقادات، باورها و تعصبات
ج. و با بی توجهی یا نادیده گرفتن اطلاعات متفاوت، مغایر و یا متضاد رخ می دهد.

برای آشنایی با خطاهای شناختی، مفهوم، انواع و مثال‌های کاربردی می‌توانید مقاله‌های زیر را مطالعه نمایید

10 سوگیری یا خطای شناختی که تفکر شما را تحریف می‌کند

مفهوم پیش‌داوری‌ها، سوگیری‌ها یا خطاهای شناختی

سوگیری تاییدی | چشمان تمام بسته

تعریف اینرسی در فیزیک:


لَختی، مانْد یا اینرسی (به فرانسوی : inertie)
(به انگلیسی : inertia)


خاصیتی از یک جسم است که در برابر تغییر سرعت یا تغییر جهت حرکت، مقاومت می‌کند.
در واقع تمایل اجسام به حفظ حالت قبلی را اینرسی یا لختی گویند.

اینرسی، یک نوع نیروی ذاتی ماده و قدرت مقاومتی است که با آن هر جرمی، برای حفظ وضعیت کنونی خود تلاش دارد، چه این حالت، وضعیت سکون، یا حالت حرکت یکنواخت در یک خط مستقیم باشد.

مفهوم اینرسی

منظور از خطاهای برآمده از اینرسی ذهنی، مواقعی است که در برابر تغییر، حتی با وجود مشاهده مدارک تایید کننده برای نیاز به تغییر، مقاومت می کنیم.

مفهوم اینرسی ذهنی

آنچه اکنون به آن اعتقاد و باور داریم و یا فعالیت هایی که اکنون به آنها اشتغال داریم یا روش هایی که به آنها خو گرفته ایم چنان پیله غیر قابل نفوذی در ذهن و فکر ما ایجاد می کنند که ورود افکار و باورها و روش های جدید در آن به سختی امکان پذیر خواهد بود.

رودخانه ها خشکیده اند و منابع آبی زیر زمینی تحلیل رفته اند ولی ما هنوز در کشاورزی و صنعت و نگهداری از فضاهای سبز، بر روش های سنتی درجا زده ایم.

هوا آلوده است ولی هنوز برای یک مسیر کوتاه از خودرو با سوخت فسیلی استفاده می نمائیم.


آمار وحشتناک کمبود سرانه مطالعه را برای یکدیگر پست می کنیم ولی دریغ از یک برنامه منظم روزانه برای مطالعه.


در شغلمان با مشکل مواجه شده ایم ولی به دنبال تغییر در روش هایمان نیستیم.

مفهوم خطای اینرسی ذهنی


خلاصه آنکه دلمان می خواهد دنیا تغییر کند، سایرین تغییر کنند، ولی خودمان هرگز.

از جمله مهمترین خطاهای مربوط به زیر مجموعه این طیف می توان به Sunk cost fallacy یا مغلطه و خطای هزینه هدر رفته اشاره نمود:


رشته تحصیلی ای را شروع می کنیم، خودرویی را خریداری می کنیم، در محلی یا سهامی سرمایه گذاری می کنیم، رابطه دوستی ای یا احساسی ای را آغاز می کنیم و در ادامه از وقت و جیب و روحمان برای حفظ آنها خرج می کنیم.

زمانی می گذرد و متوجه می شویم رشته تحصیلی مورد علاقه ما نیست، خودروی پر خرجی است، سرمایه گذاری مناسبی به نظر نمی رسد، فرد مورد نظر ارزش تلاش برای حفظ این رابطه شکننده را نداشته است و در یک کلام ما در حال آسیب دیدن هستیم، بیشتر از آنکه بهره ببریم.

ولی هیچ تلاشی برای تغییر وضعیت موجود نمی کنیم. چون برای آن هزینه کرده ایم و فکر می کنیم با تغییر، آن هزینه را هدر داده ایم.

خطا یا تله هزینه

انواع هزینه ها (time, money and effort)، از جمله نیروهایی هستند که اینرسی را ایجاد می نمایند.

تغییر، اراده می خواهد،
تغییر، انرژی لازم دارد،
تغییر، تلاش لازم دارد،
تغییر، هزینه مضاعف خواهد داشت…
ولی ” تغییر ضروری و الزامی است “

و ما برای تغییر، به نیرویی بیشتر از نیرویی که ماندن در وضعیت موجود را ایجاد نموده است نیازمندیم

نظر شما