هیرشمن و راهبردهای توسعه اقتصادی
«در جستجوی محرّک اصلی برای توسعه اقتصادی» و «وابستهبودن توسعه و فعالیت کارآفرینی به ایجاد امید و انگیزه موفقیت»
آیا مشکل توسعه کمبود پول و سرمایه است؟
د وصف جمله بالا باید گفت: باورنکردنی است که هیرشمن شصت سال پیش، بر نقش تواناییهای کارآفرینی و مدیریتی و نیز فوت و فنهایی که در کالاهای سرمایهای مادی تجسم نمییابد در توسعه اقتصادی تأکید داشت؛
اما «ما» پس از این همه سال آزمون و خطا کردن، همچنان مشکل توسعه کشور را کمبود پول و سرمایه مادی و فیزیکی میدانیم و از آزادشدن پولهای بلوکهشده ذوق میکنیم.
چه زمان نظام تدبیر و تصمیمگیری کشور، کودکی را رها کرده و بزرگ میشود؟
پیش از خواندن ادامه مقاله توصیه میکنیم حتما بخش اول این مقاله جذاب را نیز مطالعه نمایید
آیا تصمیمسازان ریشههای عقبماندگی را میدانند؟
چالش کشورهای توسعهنیافته چیست؟ تعیین هدف و تسلط بر دانش رسیدن به آن یا اشتیاق رسیدن به هدف به هر ترتیبی!
قدم گذاشتن در راه توسعه نیازمند تسلط بر مختصات مسیرآن است نه صِرف داشتن عزم و اراده
هیرشمن و راهبردهای توسعه اقتصادی (بخش اول) | دکتر جعفر خیرخواهان
در جستجوی محرّک اصلی برای توسعه اقتصادی
بررسی عمیق مسئله توسعه اقتصادی نتیجهای ناامیدکننده داشته است: فهرستی پرطول و دراز از عوامل و شرایط، موانع و پیشنیازها ردیف شده است.
مسیر پژوهشها از پدیدههای کاملاً عینی، مرئی و کمّی به سمت پدیدههای بیشتر ذهنی و نامرئی و سنجشناپذیر پیش رفته است.
برای مدتی طولانی، قطعاً تا سال 1914 و شاید تا سال 1929، هنگامی که فرصتهایی برای توسعهیافتگی یک کشور دیده میشد منابع طبیعی صحنهگردان اصلی بودند.
پس از این دوره بود که سرمایه، یعنی اشیاء ساخت دست بشر و کمّیپذیر هم، کارگزار اصلی توسعه یک کشور به حساب میآمدند.

این نگاه هنوز هم رایج است که اگر کشورهای توسعه نیافته چه با مساعی خود و چه با کمکهای بیرونی میتوانستند مقادیری کافی سرمایه، به دست آورند، قادر بودند «کار را تمام کنند.» اما باور به اهمیت راهبردی سرمایه، بیش از پیش به چالش کشیده شده است.
اینک در اسناد رسمی در بین علل ممکن توسعه اقتصادی، وجود تواناییهای کارآفرینی و مدیریتی، جایگاهی برجسته، دستکم برابر با سرمایه، اشغال میکند.

همچنین بر نقش یاریگر «نهادههای نامتعارف» همچون سرمایهگذاری در انسانها به عنوان کارگزاران مولّد و معرفی فوت و فنهای بهتری که در کالاهای سرمایهای مادی تجسم نمییابد نیز تأکید شده است.
وابستهبودن توسعه و فعالیت کارآفرینی به ایجاد امید و انگیزه موفقیت
برای توسعه یک کشور باید نهادهای خوب و مهم ایجاد شود اما مشکل اینست که نهادسازی فعالیتی زمانبر است.
دولت چگونه مردم و رای دهندگان را با نهادسازی همراه کند؟ راهش اینست که جامعه انگیزه برای موفقیت در خودش احساس کند.
پس هر حرکتی که این دولت میکند و هر گامی که برمیدارد باید این امید را به جامعه تزریق کند که فردا بهتر از امروز است.

دولت کنونی (دولت سیزدهم) با وجود زحماتی که طی این مدت کشیده است در ایجاد پیوسته حس امید و انگیزه موفقیت تا حدودی ناتوان بوده است.
نیاز اصلی توسعه سرمایه نیست | باورها، برداشتها، نظامهای ارزشی، تنوع اقلیتی و نهایتا “انگیزه”
هیرشمن در پاراگراف زیر ابتدا بر اهمیت باورها و برداشتها و نظامهای ارزشی برای توسعه اشاره میکند.
سپس نقش گروههای اقلیت که نگاه متفاوتی دارند را میآورد، داخل پرانتز میشود گفت بیدلیل نیست که جوامع پیشرفته در داخل کشور خود و بنگاه های خود به دنبال ایجاد تنوع (diversity) به شکلهای گوناگون هستند و از مهاجران کشورهای مختلف استقبال میکنند.
در انتها هم انگیزه موفقیت را مهم میداند.
تاریخنگاران اقتصادی و جامعهشناسان با شروع از ماکس وبر در تلاش برای فهم عمیقتر قضیه، برخی باورها، برداشتها، نظامهای ارزشی، فضای نظرات و تمایلاتی را شناسایی کردهاند و تشخیص دادهاند که اینها تأثیری مطلوب بر شکلگیری کارآفرینی و ابتکارعملهای توسعهای دارند.
آنها همچنین بر نقش اقلیّتها و رفتارهای منحرفانه غیرعادی در شکلگیری گروههای کارآفرینی تأکید کردهاند.
روانشناسان، در جستجوی محرّک اصلی، به تازگی توانستهاند وابستهبودن توسعه و فعالیت کارآفرینی را به وجود انگیزه موفقیت، که با آزمونهای تجربی اندازهگیری شده است، به اثبات رسانند»
هیرشمن