با تعریفی ساده ولی جامع، «اقتصاد چرخشی»، جایگزینی برای «اقتصاد خطی» و سنتی است. در «اقتصاد خطی» که از نامش پیداست، از مواد اولیهی عمدتا معدنی، محصول تولید شده، به وسیلهی مصرف کننده استفاده و سپس به دور انداخته میشود (وارهایی یا دفع یا دفن).
در مقابل آن در «اقتصاد چرخشی»، از منابع صرف شده در تولید یک محصول، تا جایی که امکان دارد استفاده میشود یعنی، بیشترین مقدار از بهره را در زمان استفادهاش، از آن بیرون میکشیم و در پایان طول عمر آن، محصول و مواد را دوباره (تا حد امکان) به چرخهی تولید باز میگردانیم.
درک ساده اقتصاد چرخشی | 2 مثال ساده و عملی
1) در طول روز در دفترهای کار در یک سازمان، دهها شاید صدها و هزارها برگ کاغذ (مثلا A4) پرینت گرفته یا تکثیر میشوند. برخی از این برگها تنها ساعتی به کار میآیند و سپس بلا استفاده میشوند.
بهطور مثال پس از استماع گزارش در یک جلسه و بعد از آن نشست، دیگر این برگها مورد نیاز نیستند. در اینجا اگر اقتصاد حاکم بر سازمان یک «افتصاد خطی» باشد. کاغذها که روی دوم آنها هنوز سفید و قابل استفاده است بر روی میزها پراکنده میمانند و پاکیزهگر آنها را به زباله میریزد.
در «اقتصاد چرخشی» روش متفاوت است، عمر این برگها هنوز به پایان نرسیده است.

آنها میتوانند دوباره به عنوان چرک پرینت یا چرک نویس یا برگههای یادداشت در ابعاد مورد نظر، استفاده شوند.
پس از آن نیز براساس روش «اقتصاد چرخشی»، این کاغذهای دورو نوشته، جمع آوری و برای تولید کاغذ یا مقوا به عنوان بخشی از مواد اولیهی کارخانههای ذی ربط، در آنجا بازیافت شده و دوباره به چرخه مواد (سیکل تولید) برمیگردند.
از بازمصرف پلاستیک تا بهبود ذخایر انرژی
مثال دوم:
از زندگی روزمره مثال زده شود. شاید بهترین آنها مشتقات پلیمری (پلاستیکی) باشند. همه با آن آشنایند. از سطل ماست تا بطری نوشابه و سس، از کیسههای پلاستیکی حمل مواد غذایی تا جعبههای میوه.
مواد اولیه همه اینها بسپار است که از مشتقات گاز طبیعی و البته پس از شیرینسازی گاز با حذف سولفورد و اکسید (SO2 )، تولید میشوند.
بسپارها در کارخانجات پتروشیمی تولید شده و به عنوان ورودی کارخانجات پایین دستی و در اصل به عنوان مواد اولیه تولید، به آنجاها ارسال میشوند.

کارخانجات پایین دستی، یعنی بطریسازها، ظرفسازها، قوطیسازها، فویلسازها و مانند آن، از بسپارها که یا به شکل گرانول (مثل دانهی عدس) هستند (مانند: پلیاتیلنها، پلیپروپیلنها) یا به صورت پودرِ پلیمر (پیویسی)، محصولهای تولیدی خود را آماده میکنند.
این محصولها نیز به نوبه خود به کارخانجات مختلف، مثل لبنیات، تولید اسنک، نوشابهسازی، تولیدکنندگان جعبه و قوطی و امثال آن ارسال میشوند.
برای مطالعه بیشتر بخوانبد:
مزایای اقتصاد چرخشی
حرکت از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخشی
شاید این حرکتها از دید همهی شهروندان قابل مشاهده نباشند. تمامی فعالیتهای عنوان شده نه تنها حملهی مستقیم به منابع طبیعی تجدید ناپذیر، مثل گاز در مثال اشاره شده است بلکه، برای انتقال از این گوشهی سرزمینمان به دگرگوشهی آن، انرژی مصرف میکنند.
بهجای پیشبینی مصرف ذخایر، مسیری برای بازتولید پیدا کنید!
ساده لوحان تخمین میزنند که این گوهر خاک تا حدود 350 سال دیگر گاز دارد. نگارنده نمیتواند این آمار و ادعا را به دلیل زیر رد یا تایید کند.
آماردهندگان از میزان مصرف سرانه گاز در آینده و توسط نسلهای بعد از ما، اطلاعی در دست ندارند و تخمین آنها غیرعلمی و مطالعه نشده و غیر کارشناسانه است.
رمل و اسطرلاب در محاسبههای علمی محلی از اِعراب ندارد.
آمار سازها بگویند چگونه میزان مصرف را که یک متغیر مهم در تخمین است بررسی کردهاند؟ قطعاً نکردهاند؟ رفتار نسلهای آینده این مرز و بوم را از کجا پیشبینی کردهاند؟

حتی با فرض نخبه بودن آمارسازان و نگاه باورمند به این پیشگویی و قبول ذخیرهی 350 سال در منابع گازی کشور، باز هم پرسش این است: فرزندان آیندهی ایران که بعد از این 350 سال در این سرزمین سکنی خواهند داشت، چه بکنند؟
قطعا دیگر گاز طبیعی برای گرمایش، تولید بسپار، حملونقل و امثال آن، دردسترس آنها نخواهد بود.
نگارنده: وحید مشیرنیا
14 مرداد 1399 – تهران – گوهرخاک ایران
سخن دوم: «مبانی اقتصاد چرخشی » از مجموعه جُستارهای «اقتصاد چرخشی» | وحید مشیرنیا (آسیمه)