شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

آشنایی با مکاتب اقتصادی | سوسیالیسم (Socialism) – بخش دوم

در بخش دوم به نقطه نظرات کارل‌مارکس در مورد تببین سوسیالیم می‌پردازیم. رویه او در تعریف سوسیالیم در نقد تمام قد سرمایه‌داری و بیان ایرادات آن ترسیم می‌شود.

او سرمایه‌داران را لایق سهم بزرگ در اقتصاد نمی‌داند و عملکرد آن‌ها را منجر به از خودبیگانگی کارگران در نتیجه استثمار آن‌ها می‌داند. همچنین او استنباط می‌کند که سرمایه‌داری با ایجاد شکاف بین طبقات جامعه نهایتا به فروپاشی خود می‌رسد.

نظریات اقتصادی کارل مارکس | در چهارچوب نظریه ریکاردو

ارزش مازاد و استثمار: از نگاه مارکس، یکی از ویژگی‌های اصلی سرمایه‌داری، استثمار کارگران است!

برای درک مفهوم استثمار، باید با تحلیل مارکس از ارزش کالاها آشنا شویم.

مارکس به پیروی از ریکاردو، نظریه‌ی ارزش کار را پذیرفته است. براساس این نظریه، ارزش هر کالایی به مقدار کار صرف شده برای تولید آن کالا بستگی دارد.

این میزان کار می‌تواند کار مستقیم (کار و تلاش فعلی برای تولید کالا) یا کار غیر مستقیم (کار قبلی انجام‌شده برای تولید ماشین‌آلاتی که برای تولید کالا استفاده شده باشد).

مارکس ارزش همه کالاها را به سه طبقه تقسیم کرده است: سرمایه ثابت، سرمایه متغیر و ارزش مازاد.

ارزش کالاها از دیدگاه مارکس

  • سرمایه ثابت به ماشین‌آلات، دستگاه‌ها و تجهیزات مورد استفاده برای تولید کالا اشاره دارد. این مفهوم به مفهوم استهلاک در حسابداری شباهت دارد.
  • سرمایه متغیر به حقوق و دستمزد کارگران برای تولید کالا اشاره دارد.
  • از نظر مارکس، ارزش مازاد از کسر هزینه‌های دستمزد و استهلاک از ارزش یک کالا به دست می‌آید که شبیه مفهوم سود است.

نظریه از خودبیگانگی کارگران | مارکس

از خود بیگانگی کارگران: به نظر مارکس، جامعه سرمایه‌داری به دلیل ماهیت ساختاری‌اش، چهار شکل کلی از بیگانگی را در کارگران ایجاد می‌کند، که همه‌ی آن‌ها در قلمروِ کار می‌توانند یافت شوند:

  • بیگانگی از محصول کار،
  • بیگانگی از فرآیند تولید،
  • بیگانگی از خود،
  • بیگانگی از دیگران.

مارکس: سوسیالیسم نهایتا جایگزین کاپیتالیسم می‌شود

فروپاشی سرمایه‌داری: مارکس معتقد بود از خودبیگانگی و استثمار کارگران به ناچار مایه‌ی نبرد طبقاتی میان سرمایه‌داران و مالکان ابزارهای تولید و کارگران می‌گردد که با افزایش فشار روی کارگران، این مبارزه به فروپاشی سرمایه‌داری می‌انجامد.

کارل مارکس و نظریه سوسیالیم

وجود رقابت میان سرمایه‌داران نشان می‌دهد که این فشار لاجرم روندی افزایشی و مستمر خواهد داشت. در نگاه تاریخی مارکس، همان‌طور که سرمایه‌داری جانشین فئودالیسم شده سوسیالیسم نیز جایگزین کاپیتالیسم می‌شود!

از دید مارکس، سرمایه‌داری تنها یکی از مراحل فرآیند تاریخی است که همه اقتصادها از این فرآیند گذر می‌کنند.

به باور مارکس، نظام اقتصادی هر عصر، مزایا و معایبی داشته که اقتصاد سرمایه‌داری نیز از این قاعده مستثنی نیست. افزایش متوسط سطح استانداردهای زندگی، استفاده از تکنولوژی و ماشین‌آلات و توانایی جذب کارگران به شهرها و شهرک‌ها و نجات آن‌ها از زندگی روستایی، از جنبه‌های مثبت اقتصاد سرمایه‌داری به‌شمار می‌آیند که مارکس آن‌ها را نیز برشمرده است.

مارکس درباره‌ی زندگی اقتصادی پس از سرمایه‌داری چیز زیادی نگفته است. وی باور داشت کارگران به‌جای سرمایه‌داران مالک ابزارهای تولید خواهند شد. این تعریف سنّتی نظام اقتصادی سوسیالیستی است.

واضح است که مارکس توزیع عادلانه‌تر درآمد و ثروت را در نظام سوسیالیستی تصور می‌کرده است، ولی فراتر از این مطالب مارکس چیز دیگری نگفته است.

منبع : کانال تلگرامی “درباره آزادی”

نظر شما