سوسیالیسم به سیستمی اقتصادی گفته میشود که در آن مالکیت منابع طبیعی و ابزارهای تولید کالا و خدمات همگانی است.
اقتصاد سوسیالیستی در شکل ایدهآل خود، درست نقطهنظر مقابل سرمایهداری است.
به عبارت دیگر در چنین سیستمی، دولت به نام تودههای مردم، دربارهی چگونگی تولید و توزیع کالا تصمیم میگیرد. مهمترین عامل جذابیت چنین سیستمی نزد مردم، بهویژه مردم فقیر، شعارِ «برابری» است.
تفاوت سوسیالیسم با کمونیسم
مفهوم کمونیسم بهمعنی مالکیت همگانی بر همه داراییها است. این مفهوم دلالت بر نظریه یا عمل آن دسته از مصلحان اجتماعی دارد که از زندگی در حالت اشتراکی، دفاع کردهاند.
به باور آنها هیچگونه قید و بندی از لحاظ نظارت سلسله مراتب اجتماعی وجود ندارد و بهرهمندی از مالکیت، ابزار تفریح برای کل جامعه و برگزیدگان «اشتراکی» است.
خاستگاه اندیشه سوسیالیسم
اندیشهی سوسیالیستی در بسیاری از پیشگامان جامعهشناسی وجود داشته است؛ ولی این واژه در چهارک دوم سدهی ۱۹ در انگلستان و فرانسه برای مشخص کردن جریانی که در نتیجهی انقلاب صنعتی، سیاسی و اقتصادی بهوجود آمده بود، بهکار رفت.
مکتب رابرت اووِن(Robert Owen)، از آغازگران عمدهی سوسیالیسم در انگلستان، اصطلاح آن را آفریده است.

در سال ۱۸۴۲ رابرت اوون رسالهای با نام «سوسیالیسم چیست؟» منتشر ساخت و با انتشار این رساله اصطلاح سوسیالیسم، معروف و مشهور شد.
ولی کاربرد این واژه در فرانسه، نخستین بار در سال ۱۸۲۷، در روزنامهای به کار برده شد. این روزنامه به سردبیری شاگردان کلودهانری سن سیمون اداره میشد.
در مقالهای به سال ۱۸۲۷ این روزنامه، چنین جملهای آمده بود: ما قصد فداکاری نداریم، اثر شخصیت بر سوسیالیسم کمتر از تأثیر سوسیالیسم بر شخصیت نیست. در این مفهوم به جای تأکید گذاردن بر فرد، بر جامعه اهمیت داده میشود، لذا سن سیمون را میتوان یکی از پیشگامان سوسیالیسم فرانسه دانست.
تا پیش از سده بیستم مفهوم سوسیالیسم بیشتر یک رویا بود تا واقعیت. ولی پس از آن حکومتهایی کمونیستی مانند شوروی، چین و دیگر کشورهای کمونیستی خود را جمهوری سوسیالیستی نام نهادند.

برخی از این دولتها در وحشیانهترین رویدادهای درونمرزی تاریخ سدهی بیستم دخالت داشتهاند، مانند کشتارها و تبعیدهای جمعی دوران حکومت استالین در شوروی.
ویژگیهای اقتصاد سوسیالیستی:
مالکیت همگانی بر دارایی: مالکیت بر دارایی، بهویژه داراییهایی که از آن برای تولید کالا و خدمات استفاده میشود، محدود میشود. ادعا این است که قوانین ممنوعیت مالکیت دارایی باید به طوری طراحی شوند، که همگان بتواند صاحب خانه شوند و به کالاهای مورد نیاز دسترسی داشته باشند.

کارل مارکس بر این باور بود که مالکیت خصوصی بر ابزار تولید سبب پدید آمدن برگزیدگان اقتصادی و تشدید طبقات اجتماعی است از اینرو سوسیالیسم در جستوجوی کاهش نابرابری اقتصادی و رسیدن به جامعهی بیطبقه است!
تعقیب اهداف جمعی: ادعا بر این است که تعقیب خواستههای فردی بهویژه کسب سود بیشتر، برخلاف روح جمعی است که سوسیالیسم بهدنبال آن است.
ارزشها و هنجارهای سوسیالیستی آنچه را که سرمایهگرایی، «روح کارآفرینی» می خواند، محکوم میکند و به همین دلیل تجارت خصوصی از زمره اعمال «بازار سیاه» بهشمار میآید!
کنترل اقتصادی از سوی حکومت: سوسیالیسم این ایده را که اقتصاد بازار آزاد از خود مراقبت میکند و باعث رشد اقتصادی میشود مردود میشمرد.
در عوض، به جای رهیافت رها کردن بازار به حال خود، حکومتهای سوسیالیستی، طراحی، نظارت و کنترل اقتصادی را در دست خود میگیرند.
سوسیالیسم این ایده را نیز مردود میشمرد که سرمایهداران کالاهایی را تولید میکنند که مورد نیاز مصرفکنندگان است؛
ادعا میشود در نظام سرمایهداری مصرف کنندگان از اطلاعات ضروری برای ارزیابی تولیدات مصرفی بیبهرهاند و در دام تبلیغاتای اسیر میشوند که سرمایهداران بر سر آنها گستردهاند. از اینرو در کشورهای سوسیالیستی تبلیغات نقشی ناچیز ایفا میکند.