پیشتر در مقاله ” مدل کسب وکار چرخشی | بخش اول: استراتژی بهینه شما در اقتصاد چرخشی کدام است؟” رویکردهای نوین بهمنظور پیادهسازی سازوکارهای تولیدی که در آن منابع مورد نیاز برای تولید محصولات از چرخه بازیافت یا بازیابی منابع مورد استفاده بنگاههای تولیدی استفاده میشود، سه استراتژی:
- حفظ مالکیت محصول (RPO)
- افزایش طول عمر محصول (PLE)
- طراحی برای بازچرخش (DFR)
معرفی و تبیین شدند.
در مقاله حاضر برای تعیین اینکه کدام ترکیب از سه استراتژی فوق میتواند بیشترین ارزش ممکن را برای شرکت شما به ارمغان آورد، به بررسی دقیقتر جزئیات این موضوع خواهیم پرداخت.
ماتریس چرخشی
مدل کسب وکار چرخشی تنها زمانی پایدار میماند که بتوان از یک محصول در چند نوبت، ارزش اقتصادی به دست آورد.
این کار را میتوان با استفادهء مجدد از محصول، در نتیجه گستراندن ارزش انرژی و موادی که در فرایند تولید وارد شده بود، یا فروشکاندن محصول به اجزا یا مواد اولیهای که برای یک استفادهء دیگر بازچرخیده شوند، انجام داد.
البته لازم نیست این ارزش، ملموس باشد؛ همانگونه که با استفاده از لباس طراح نشان داده شده است، میتوان نوعی مدل کسبوکار چرخشی درست کرد که در آن ارزش، تقریباً بطورکامل ناملموس است.
به طور کلی، هرچه ارزش قفل شده در محصولی بیشتر باشد، چه از نظر مُهر برند محصول، چه از نظر منابع صرفشده در تولید محصول، و چه اینکه مشتریان ممتاز برای محصولِ دوستدار محیط زیست، بیشتر پرداخت کنند، پتانسیل بیشتری برای ایجاد یک مدل کسبوکار چرخشی در حول وحوش این محصول وجود خواهد داشت.
عوامل بیرونی مانند مقررات، بازارهای ثانویه برای محصولات استفاده شده، یا بازارهای فعال در سازنده ها و اجزای کالا، نیز در تعیین مقدار ارزشی که تولیدکنندگان میتوانند از مدل چرخشی استخراج کنند، نقش دارند.
محصولات پرارزشی که دستیابی و فراوری آنها آسان است، برای چرخشی شدن ایدهآل هستند؛ در چنین شرایطی نیازی به تغییرات چشمگیر در مدل کسبوکار نیست.
با اینحال، درک دقیق اینکه چه مقدار از ارزش مدل کسبوکار چرخشی را میتوان گشود، دشوار است.
شرکت اسلوونیایی Gorenje، تولید کننده محصولات خانگی سفیدرنگ، اقدام به اجاره دادن ماشین های لباسشویی خود کرد، نوعی استراتژی که به نظر میرسد برای این محصول قابلقبول باشد.

ماشینهای لباسشویی دوام زیادی دارند و با مراقبت دقیق میتوان عمر مفید آنها را افزایش داد.
اما مصرفکنندگان به این موضوع حساس بودند که هزینهای که در طولمدت اجاره میپردازند نسبت به زمانی که مالک ماشین لباسشویی شوند، بیشتر است، درحالیکه خدماتی که این افراد از قرارداد اجاره انتظار داشتند، بیش از هزینهای است که Gorenje تمایل داشت برای نگهداری و مراقبت بپردازد.
ارزیابی امکانپذیر بودن استراتژی چرخشی
برآورد امکانپذیر بودن یک استراتژی چرخشی مشخص، مستلزم محاسبه دقیق ارزش و هزینهها و تعداد اندکی آزمون و اجرای آزمایشی است.
با اینحال، شرکتها می توانند با پاسخ دادن به فقط دو پرسش، نظراتشان را شفاف کنند:
1- بازگرداندن محصول من تا چه اندازه آسان است؟
در نروژ، بیش از %97 بطریهای پلاستیکی بازچرخیده میشوند. زیرا نروژیها به طور غیرمتعارفی مشتاق بازچرخش هستند.

همچنین به این دلیل که یک شبکه خرده فروشی بزرگ (شامل دستگاههای فروش معکوس ) برای جمع آوری بطری وجود دارد، برنامه بازپرداخت سپرده، که تحت اداره دولت است، این شبکه را پشتیبانی میکند.
به عبارت دیگر، نروژ دو عنصر کلیدی برای کار کردن زنجیره تامین معکوس در اختیار دارد: مشارکت عمومی و زیرساختها.
بدون وجود این دو عنصر، دسترسی به محصولات دستدوم به قصد چرخشی بودن میتواند چالشانگیز باشد، همانند آنچه که در نرخهای بسیار پایینتر جمعآوری و بازچرخشی بطریهای پلاستیکی در دیگر نقاط جهان دیده میشود.
عنصر دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد عبارت است از وجود بازارهای ثانویه در محصولات استفاده شده و بازارهای آن کالایی که میتوان مواد اولیهء استخراجشده را در آن بازارها به فروش رساند.
مصرفکنندگان بهطورطبیعی مایل نیستند محصولات دستدومی را که ارزش فروش مجدد یا ارزش مبادلهای بالایی دارند (مانند ابزارهای برقی و تجهیزات ساختمانی) از دست بدهند، و این امر کار مسدود کردن چرخه را برای فروشندگان اصلی دشوار میکند.

در چنین مواردی، ممکن است برای دستپیداکردن به محصولات دست دوم، پسخریدن با قیمت بالا و یا مبادله انجام شود، این دقیقا همان دلیلی است که چرا اغلب شرکتها مدل کسبوکار لیزینگ را در نظر میگیرند: اگر خودتان مالک باشید، راحتتر بازیابی محصولات را انجام میدهید.
2- بازیابی «ارزش محصول» من تا چه اندازه آسان است؟
این امکان وجود دارد که تولیدکنندگان به شکل قانونی بتوانند محصولات بسیار سنگین یا حجیم و آن کالاهایی را که حاوی مواد بالقوه خطرناک هستند، بازپس بگیرند ، اما جابجایی و بازسازی آن دشوار و گران است.
در یک زنجیره تامین معکوس، جابجاییِ مثلا ماشین لباسشویی به وضوح بسیار دشوارتر و گرانتر از جابجایی یک کارتریج جوهر خواهد بود.
بازیابی کردن ارزش نیز در هنگامی که محصولات، شیوهء ساخت پیچیدهای دارند، دشوار است.
بهعنوان مثال، بازسازی تلفنهای هوشمند و لپتاپهای پیشرفته دشوارتر از بازسازی دستگاههای قطعهبندیشده درشتتر مانند رایانههای رومیزی است.
سرانجام، امکانپذیربودن بازیابی ارزش به این بستگی دارد که آیا راهحلهای هزینه اثربخش یا مقرونبهصرفه برای فرموله کردن محصولات وجود دارد یا خیر. در صورت نیاز به کارِ دستی طولانیمدت، باید در محصولات دستدوم بهاندازه کافی، ارزش باقی مانده باشد تا سرمایهگذاری را توجیه کند.
پاسخهای داده شده به این دو پرسش کمک میکند تا جایگاه شرکت در ماتریس دو در دویی که گزینههای استراتژیک برای خلق مدل کسبوکار چرخشی را نشان میدهد، شناخته شود. اینک به هر ربع این ماتریس نگاهی میاندازیم.

دستیابی دشوار و فراوری دشوار
محصولات موجود در ربع بالای سمت راست ممکن است سطحی از فرسودگی را تجربه کنند که مانع از تعمیر و ساخت مجدد آسان آنها شود و موجب کنار گذاشتن استراتژی PLE از میز طراحی سهگانه استراتژی ما، به ویژه برای محصولاتی که ارزش به نسبت کمتری در آنها وجود دارد، شود.
آندسته از محصولات که شرایط خوبی داشته و کماکان قابل استفاده هستند، ممکن است ارزش بازفروش بالایی در بازراهای ثانویه مشتریبه مشتری داشته باشند که موجب سختترشدن دستیابی تولیدکنندگان برای بازسازی آنها میشود.
برای جلوگیری از، ازدسترفتن ارزش موجود در آنها، به تولیدکنندگان توصیه میکنیم ترکیبی از طراحی برای بازچرخش(DFR) و حفظ مالکیت محصول(RPO) را مدنظر قرار دهند.
به نظر میرسد که تولیدکننده تایر فرانسوی Michelin در حال پیمودن این مسیر است، گرچه به طور صریح این دو استراتژی را به هم مربوط نساخته است.
این شرکت همزمان با تعهد به استفاده از %80 مواد پایدار در تولید خود، فناوری Lehigh Technologies، سازنده گرجستانی پودرهای لاستیکی سازگار با محیطزیست را که از لاستیکهای خراب کهنه تولید میشود، اکتساب(خریداری) کرده است.
در همین حال، این در بسیاری از بازارهای B2B به استراتژی RPO منجر می شود، و امیدواری به افزایش عملکرد ناوگان تجاری و صرفهجویی در هزینه برای اجاره اعتباری لاستیک را موجب خواهد شد.
بهمنظور ارائه این منافع، کسبوکارهای اجاره اعتباری Michelin به فناوریهای اطلاعاتی نوین متکی هستند. به عنوان مثال بخش Effifuel آن، حسگرهای دیجیتال را برای پایش انتشار کربن، بازده سوخت و سایر شاخصهای عملکردی در خودروها نصب می کند.
برای شرکتهای موجود در این ربع، گام نهادن به سمت چرخشیشدن، ممکن است پتانسیل ارزش کمی، حتی در مورد محصولات گرانقیمت حاوی مقادیر زیادی اجزا با ارزش، داشته باشد.
توربینهای بادی، مثالی واضح از این موضوع را ارائه می دهند: اگرچه ارزش زیادی در ساختن آنها بهکار گرفته شده است، اما موقعیت مکانی دور از دسترس و همچنین اندازه آنها، دستیابی به آنها را دشوار می کند؛
این در حالی است که ترکیب و ساختار پیچیده آنها، استخراج مواد یا اجزای قابل استفاده مجدد را نیز دشوار ساخته است. به همین دلیل است که شاهد تجمع توربینهای بادی در محل دفن زبالههای صحرایی هستیم.
این بدان معنا نیست که شرکتهای توربین باید از چرخشی شدن صرفنظر کنند، بلکه این شرکتها بهتر است دستبهکار این موضوع شوند که چگونه میتوانند رهاسازی ارزش محصولات از طریق استراتژی PLE را مدنظر قرار دهند.
با سرمایه گذاری در دوام و قطعهبندیشدن(modularity)، به منظور ماندگاری بیشتر محصولات و نگهداری آسانتر آنها، شرکتها می توانند به طور بالقوه، درها را به مدل استراتژی RPO باز کنند تا بدینوسیله تولیدکنندگان توربین، به جای شرکتهای تولید برق، مالکیت و مسئولیت توربینها را داشته باشند. در بلندمدت آنها ممکن است قادر به اتخاذ یک استراتژی DFR شوند تا توربینها، کمتر به مواد غیرقابل بازیافت، متکی شده و راحتتر برچیده شوند.
دستیابی آسان، ولی فرآوری دشوار
ربع پایین سمت راست شامل محصولات با ارزش موجود نسبتاً کم مانند فرش، تشک و کفش ورزشی است. از یک طرف، سهولت قابلیت حملونقل و عدم وجود بازار ثانویه پُرسود، این احتمال را تقویت میکند که این محصولات میتواند توسط مصرفکننده بازگردانده شود.
از طرف دیگر، آنها نمی توانند بهراحتی بازسازی شوند و استخراج مواد از آنها پیچیدگی دارد.
در چنین مواردی، چرخشیشدن شامل طراحی محصول برای بازیافت است.
DSM-Niaga، یک شرکت نوآفرین(استارتآپ) هلندی است که در سال 2014 تاسیس شد؛

این شرکت یک تشک بهطورکامل قابل-بازیافت متشکل از شش جز قطعهبندیشده(مدولار) و فرشهای ساختهشده از پلیاستر خالص بهجای مواد استاندارد صنعتی، که حاوی یک مجموعه غیرقابل حل از مواد شیمیایی حاوی بسیاری از مواد سرطانزای شناخته شده است، را تولید کرده است.
پیاده کردن(اوراقکردن) تشک، راحت است که این موضوع امکان نگهداری راحتتری را فراهم میکند (به عنوان مثال روتشکی، قابل زدودن و قابل شستشو است) و مواد اولیه را می توان در پایان عمر تشک بازیافت کرد.
طراحی همگن فرشها بهطور قابل توجهی بازیابی مواد را تسهیل کرده و آب و انرژی مورد نیاز در فرآیند تولید را کاهش میدهد. فرشهای جدید سبکتر نیز هستند که حملونقل و رسیدگی به آنها آسانتر شده است.

وقتی محصولات دارای ارزش نسبتاً کمی هستند، ممکن است شرکت ها، حتی شرکت های بسیار بزرگ، برای عملیات چرخشی شدن به یافتن شرکایی نیاز داشته باشند.
همانطور که کمی قبل اشاره شد، آدیداس یک مثال از این موضوع ارائه می دهد.
رقیب اصلی آدیداس یعنی نایک نیز با شرکا کار می کند: Nike Grind کفش های ورزشی استفاده شده را تحویل می گیرد و آنها را برای محصولات کاملاً جدید مانند زمین های بازی AstroTurf و بالشتک فرش Future Foam بازیافت می کند.

ما شاهد ابتکارات مشابه در سایر صنایع از کالاهای مصرفی گرفته تا صنایع الکترونیک هستیم.
محصولات موجود در این ربع، شامل بسیاری از دستگاه های کوچک با فناوری پیشرفته مانند تلفن های هوشمند می شود که دارای اجزای بسیار یکپارچه، مواد سمی که به سختی قابل استخراج بوده و چرخه های عمر بسیار کوتاه دارند، هستند.
این محصولات به طور معمول، بازارهای ثانویه شلوغی دارند که از منظر کلی محیط زیست، مثبت است اما مانع دستیابی تولیدکنندگان اصلی به آنها می شود.
این موضوع، کمتر به عنوان مشکلی برای تولیدکنندگان اصلی لوازم الکترونیکی مصرفی با فناوری پیشرفته است.
آنها اغلب به لنگرگاه یک زیست بوم(اکوسیستم) صنعتی تبدیل می شوند که موانع خروج را برای مالکین دستگاه ایجاد می کند و بدین ترتیب موانع دسترسی تولیدکنندگان را کاهش می دهد.
اپل شاید نمونه تمام وکمال آن باشد. مشتریان، دستگاه های خود را در خرده فروشی های خود اپل خریداری، تعمیر و معامله می کنند و فعالیت آنها در این دستگاه ها داده هایی را تولید می کند که اپل مالک آنها است.
البته، آیفون ها و آیپدها بازار ثانویه فعالی دارند، که به طور معمول بازیابی آنها توسط شرکت را محدود می کند، اما عرضه سریع محصولات نسل بعدی و تخفیف های تجاری انگیزه بخش برای مصرفکنندگان، باعث می شود تا در مقابل به روزرسانی همراه با تخفیف، از دستگاه های قدیمی اپل خود چشم پوشی کنند.
دستیابی آسان حاصل از پویایی زیست بوم (اکوسیستم) آنها، تولیدکنندگان دستگاه های بزرگ را قادر می سازد تا به عنوان مسیر آنها به سمت چرخشی شدن، سرمایه گذاری قابل توجهی در استراتژی DFR انجام دهند.

در سال 2018 اپل، Daisy را معرفی کرد؛ روباتی که قادر است تا 200 آیفون در ساعت را پیاده(اوراق) کند و مواد ارزشمندی مانند کبالت، قلع و آلومینیوم را برای استفاده در قطعات جدید تلفن بازیابی کند.
دستیابی دشوار، ولی فراوری آسان
ربع پایین سمت چپ، شامل محصولاتی است که مصرفشان، بازیافت آنها را مشکل می سازد. به عنوان مثال، بسته بندی غذای بیرونبر، شامل موادی است که به سادگی بازیافت می شود ولی در نهایت در محل های دفن زباله دفن می شوند، که علت آن را می توان به وجود پسمانده های غذایی موجود در آن که فرایند حذفشان دارای هزینه های گزافی است، ربط داد.
استراتژی در اینجا با تمرکز بر زیربنای بازیافت، باید DFR باشد.
راه-حل ابداع شده توسط شرکت استرالیایی بسته بندی مواد غذایی BioPak، فقط بسته بندی هایی که به طورکامل قابلیت کودشدن را دارند، معرفی نکرده است و در واقع خدمات کودسازی به بیش از 2000 کد پستی در سراسر استرالیا و نیوزلند در مشارکت با کسب وکارهای محلی مدیریت پسماند، گسترش یافته است.


مصرف کننده ها می توانند،بسته بندی های قابل کودشدن را به همراه بازمانده های غذا به طورمستقیم در داخل سطل زبال های که از مواد ارگانیک بازیافتی جهت جمع آوری زباله ها ساخته شده، قرار دهند.

شرکت BioPak مدعی است که بیش از 660 تن از زباله ها در نتیجه این خدمت، از محل های دفن زباله منتقل می شود.
زمانی که ارزش موجود افزایش می یابد، بازارهای ثانویه پدیدار می گردند، که این ها می توانند دستیابی به محصولات را برای صاحبان صنایع و کارخانه های اصلی دشوار سازد.
RPO از مشکل قابل دستیابی ممانعت می کند، ولی اغلب حتی برای شرکت هایی که محصولاتشان به نظر برای استراتژی RPO مناسب می باشند، عوامل چالش برانگیز را بررسی می نماید.
ما برنامه های مربوط به بخش اجاره یک تولیدکننده ماشین لباسشویی به دلیل هزینه های بالای نقل وانتقال و بازیافت ماشین های استفاده شده به شرکت برای بازتولید و تعمیر مجدد آنها، کنار گذاشتیم.

شرکت ها در شرایط یکسان، اغلب از فروش سنتی بهعلاوه یک خدمت جامع ضمانت برای افزایش عمر محصول استفاده می کنند.
هر چه ارزش موجود بیشتر باشد، ترکیب PLE و RPO متداول تر است، چراکه هر دو مزیت PRO برای بخش هایی که جهت بازسازی و ترویج اعتماد مشتری بسیار پرهزینه خواهد بود، قابل دستیابی می باشد. در نتیجه مشارکت در برنامه های تجاری و بازتولید بهبود مییابد.
Caterpillar، شرکت تجهیزات سنگین، گزینه های متعددی از PLE را ارائه می کند.
برنامهCat Reman آن، بخش ها و اجزای استفاده شده در طول زمان را، مانند شکل جدید یا مثل روز اول، جهت افزایش عمر هر بخش از تجهیزات فروخته شده، ارائه می دهد.

Cat Certified Rebuild خدمتی است که به موجب آن، مشتری ممکن است تجهیزات در پایان عمر قابلاستفاده را به جهت تعمیر مجددش، مانند روز اول و یا همانند شرایط جدید، برگشت دهد.
درCatUsed.com، مشتری ها می توانند تجهیزات استفاده شده را از فروشندگان دارای مجوز خریداری کنند، که این می تواند یک مثال خیلی خوب از این باشد که چطور یک شرکت، محصولات ارزشمند با کیفیت بالای خود را از در دسترس بودن در بازار های ثانویه حفظ می کند.
در طرف PRO، Cat Financial گزینه و انتخاب های قرض و اجاره را به عنوان، جایگزینی برای مالکیت کامل فراهم نموده است.
تمام این مدل های کسب وکار توسط بخش Caterpillar’s ability برای پایش از راه دور وضعیت محصولات، پشتیبانی می شود. این پایش از راه دور با استفاده از فناوری دیجیتالی و هوش مصنوعی انجام می شود.
درنتیجه این موضوع در صورت ضرورت می تواند به شکل یک اقدام تحت عنوان مدیریت پایگاه نصب شده (installed basemanagement)، صورت پذیرد.
مدل تجاری Xerox’s هر سه استراتژی چرخشی پایه را شامل شده است. مدل پرداخت بر مصرف آن، توامان از استفاده بیهوده جلوگیری می کند، در نتیجه عمر ماشین را طولانی کرده و به زیراکس اجازه می دهد که ماکیت محصولات خود را حفظ کند.

طراحی قطعه بندی شده از عملکردهای داخلی دستگاه های کپی آن، که اغلب برای همه مدل ها استاندارد شده می باشند، نیز استراتژی PLE را رشد می دهد.
در سراسر نسل های محصول، زیراکس عملیات بازیافت، استفاده مجدد و بازسازی اجزای استاندارد را انجام داده در حالی که در حال تغییر دادن فناوری تصویربرداری مرکزی است. در نتیجه ماشینها را درعمل طولانی تر نگه می دارد.
شرکت، این رویکردها را با یک برنامه بازچرخش بلندپروازانه مواد تکمیل می نماید (DFR):
ادعا دارد که می تواند منجربه کاهش منابع بکر ورودی شرکت تا صدها تن در سال شود و همچنین اجزای داخلی ماشین های خود را به طور کامل و %100 از پلاستیک های بازیافت شده می سازد.
دستیابی آسان و فراوری آسان
محصولات در ربع پایین سمت چپ، به طور معمول بخش ها یا اجزایی است که برای آن یک زیرساخت بازیافتی وجود دارد، مانند آنچه که در نروژ برای بطری های پلاستیکی موجود است.
خیلی از مواد خام نیز در این دسته قرار می گیرند.
طبق گزارش انجمن آلومینیوم ایالات متحده، امروزه، تقریبا %75 از کل انواع آلومینیوم تجاری، همواره از استفاده از بقایا و دورریزها، تولید می شود.

در کشورهایی که کمبود و ضعف زیر ساخت جهت بازیابی و بازگشت فلز به کارخانه های تولیدی وجود دارد، بعضی از شهروندان با جمع آوری قوطی ها و سایر بخش های آلومینیوم های دورریز و تعویض آن با مقادیر اندکی از پول، این شکاف را به طریقی جبران می نمایند.

استراتژی های چرخشی مناسب برای این دسته، در فرایندهای درحال توسعه و فرایندهای ساده سازی که هم-اکنون به خوبی کار می کنند، در نظر گرفته خواهد شد.
در ایالات متحده آمریکا، Real Alloy، یک تولیدکننده پیشتاز آلومینیوم ثانویه، در حال آزمایش برای به حداقل رسانی مقدار فلزی است که در محصولات جانبی صنعتی (طی فرایند) از بین رفته است.
Norsk Hydro، که در اسلو قرار دارد، یکی از بزرگترین شرکت های آلومینیوم در جهان است، این شرکت در تلاش است که همان مشکل را با کاهش مقدار محصولات جانبی که در طی فرایند تولید، ایجاد می شود، نشان دهد.

DFR افزایشی، شبیه همین ها را که بتوانند سیستگم های بازچرخش را، حتی با کارایی و سوددهی بیشتر، برای کارخانه ها ایجاد کنند، خلق می کند.
محصولات با ارزشی که هم دستیابی آسان و هم فراوری آسانی دارند برای چرخش ایده آل می باشند، زیرا آنها نه به تغییر اصلی مدل کسب وکار و نه به تلاش هایی برای تسهیل بازیافت مواد احتیاج دارند.
این گروه شامل محصولات نسبتا سبک وزنی هستند که ارزششان در برند تجاریشان است تا اینکه در آن چیزی باشد که برای آن استفاده می شود و یا آن چیزی که از آن ساخته شده اند. در اینجا تعداد بسیار زیادی حوزه و ایده فعالیت برای شرکت هایی وجود دارد که پیش از این در فکر ورود به اقتصاد چرخشی نبودند.
به عنوان مثال، Patagonia، اصول شناخته شده پایداری را در یک خط لباس های استفاده شده برای
مصرف کنندگان آگاه بکار برده است.
در ابتدای سال 2017، Patagonia Worn Wear اولیه از مردم و مصرفکنندگان دعوت کرد که لباس پاتوگونیای استفاده شده شان را در مقابل اعتبار فروشگاه، ارسال کنند.

این لباس ها مجدد تعمیر و در وب سایت Worn Wear فروخته می شدند.
Patagonia Worn Wear اخیر یک خط از لباس های دستدوز به نام ReCrafted اضافه کرد که از اقلام برگشتی شرکت تهیه شده، و شامل مواردی بود که با کیفیت بالا تعمیر و مجدد مورد استفاده قرار گرفته بودند.
این رویکرد استراتژی های PLE و DFR ترکیب می کند.

در این فصل مشترک، به همان اندازه نو یا مثل روز اول، به عنوان یک امتیاز فروش مطرح می گردد، که اجازه می دهد شرکت زمانی که در حال از دست دادن برند تجاریشان بود، به راندمان های عملیاتیش تکانی وارد شود.
جمعبندی
ماتریس چرخش، دسترسی به اقتصاد چرخشی را تضمین نمی کند. موفقیت یا شکست چرخش به شدت به قابلیت پذیرش رهبران ارشد، تعهد آنها به ارزش های کسب و کار پایدار و تمایل مدیران در سطوح مختلف سازمانی برای تغییر و سازگاری بستگی دارد.
علاوه بر این، مسیر شما وقتی که یک مهارت و توانایی جدید را به دست می آورید و در هنگام حضور فن اوریها و مقررات جدید تغییر خواهد کرد، که این سبب می شود یا محدودیت های گذشته را حذف کنید و یا محدودیت های جدید را تحمل کنید.
ولی این ماتریس می تواند به شما کمک کند که در هر زمان بهترین استراتژی را در تناسب با منابع، قابلیت ها و محیط رقابتی شرکت خود، شناسایی نمایید.
مترجمین :
خانم فریا قناعت و آقایان مجتبی غفاریان زرگر، سامان روحبخشان و شهرام توفیقی
سرپرست گروه: آقای مجتبی غفاریان زرگر