رشد اقتصادی از مفاهیم بنیادی در توسعه کشورها است. رشد اقتصادی به مثابه افزایش تولید کالا و خدمات، بیشتر شدن کارخانهها، محصولات کشاورزی، تقاضا برای نیروی کار، محصولات مختلف، صادرات کشور و… است.
وقتی رشد اقتصادی محقق شود، ثروت کشور از مجاری بازار کار بین مردم توزیع میشود، سطح زندگی و استاندارد آن بهبود مییابد، امید به زندگی بیشتر شده و نهادهای مختلف توسعه پیدا میکنند. این همان بیان رابطه رشد و توسعه به زبانی ساده است.
شاخص اندازهگیری ثروت کشورها | GDP سرانه
پایهایترین واقعیت این است که بعضی کشورها ثروتمند هستند و بعضی فقیر و تفاوت بین آنها بسیار بزرگ است.
مثلاً اقتصاد آمریکا از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی یا GDP ، ثروتمندترین در جهان نیست، اما بین اقتصادهای بزرگ اول است.

در تصویر شماره یک (1) میبینیم که سرانه GDP امریکا حدوداً برابر با ۴۷ هزار دلار در سال است، ولی در سمت چپ جدول 10 مورد از فقیرترین کشورهای جهان را میبینیم.
دو کشور کنگو و بروندی در انتهای جدول هستند . کشورهای فقیر سرانه تولید ناخالص داخلی GDP بسیار پایینی نسبت به کشورهای ثروتمند دارند.
تصویر شماره-1 فقیرترین و ثروتمندترین کشورهای جهان بر اساس سرانه تولید ناخالص داخلی (2010)

میبینیم که GDP سرانه این کشورها نسبت به آمریکا (بطور مثال) ۱۰ برابر کمتر نیست یا حتی ۱۰۰ برابر کمتر بلکه بیش از ۱۰۰ برابر از آمریکا و کشورهای اروپایی کمتر است.
بنابراین تفاوت GDP سرانه بسیار بزرگ است. در محاسبه این ارقام GDP سرانه تلاش شده تا تفاوت قیمتها و مواردی مانند آن در نظر گرفته شوند تا ارقام بین کشورها قابل مقایسه باشند.
که این موارد را ارقام اصلاح شده بر مبنای برابری قدرت خرید یا پی پی پی PPP مینامیم که البته بی نقص نیستند اما بهترین روش موجود است که برای یادگیری آن پیشنهاد میشود مقاله “مفهوم برابری قدرت خرید یا PPP به زبان ساده” را ببینید.
برای بررسی مفهوم پر کاربرد “برابری قدرت خرید” که ابزاری مفید برای مقایسه قدرت اقتصادهای مختلف است پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را حتما مطالعه نمایید:
توسعه نتیجه رشد پایدار است
مورد جالب دیگر اینکه بیشتر این کشورهای فقیر نه همه آنها، بلکه بیشتر آنها در آفریقا هستند.
البته تیمور شرقی قبلا جزئی از اندونزی بود و کشورهای فقیر دیگری هم خارج از آفریقا وجود دارند.
اما فقیرترین کشورها عموماً در آفریقا قرار گرفتهاند اما چرا آمریکا تا این حد ثروتمندتر از این کشورها است.
یک دلیل پایهای این است که آمریکا به طور پایدار برای مدت زمانی بسیار طولانی رشد کرده است.
تصویر شماره -2 را ملاحظه کنید. این گراف GDP سرانه واقعی در طول ۲۱۰ سال گذشته ۱۸۰۰ تا ۲۰۱۰ را نشان میدهد. البته این دادهها به شکل خاصی نمایش داده شده است.
تصویر شماره 2- GDP سرانه واقعی در طول ۲۱۰ سال گذشته ۱۸۰۰ تا ۲۰۱۰

ارقام روی محور عمودی این گرف، دو برابر میشوند که به آن مقیاس نسبی میگویند.
از 1000 به ۲۰۰۰ مقیاس دو برابر میشود و دوباره ۲۰۰۰ به ۴۰۰۰ ، همچنین از ۴ به ۸ و به همین صورت؛
یک دلیل انجام این کار این است که مقایسه نرخهای رشد را آسانتر میکند. یعنی یک خط راست روی گراف به معنی رشد ثابت است.
البته میتوانیم یک کار بهتر هم کنیم و نگاهی به زمان دو برابر شدن بیاندازیم. GDP آمریکا در حدود سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۴۵ به دو هزار دلار میرسد و تا ۱۸۸۰ دو برابر شده و به عدد ۴۰۰۰ هزار میرسد (مطابق شکل -3)
تصویر شماره 3- بررسی زمان دوبرابر شدن GDP سرانه

این یعنی ۳۵ سال زمان برای دو برابر شدن و ما بر مبنای قانون ۷۰ میدانیم که GDP سرانه واقعی آمریکا در این دوره زمانی حدود دو درصد سالانه بود (70 را بر نرخ رشد تقسیم کنیم حاصل 35 سال معادل زمان دوبرابر شدن متغیر است)
قانون 70
برای انجام این محاسبه میتوانید مقاله مربوط به قانون 70 و رشد اقتصادی را مطالعه نمایید.
برای محاسبه زمان 2 برابر شدن سرمایه، پسانداز، سبد سرمایه، زمانی که نرخ سود آن را در اختیار دارید از قانون بسیار ساده 70 بهره بگیرید:
همچنین میبینیم که نرخ رشد آمریکا برای مدت ۲۰۰ سال حدود همان دو درصد سالانه بوده است.
به غیر از چند استثنای مشخص مثل رکود بزرگ ۱۹۲۹ است که بسیار بزرگتر از واقعه رکود بزرگ مالی ۲۰۰۸ بود. که در تصویر شماره-4 مشخص شده است.
تصویر شماره 4- رکود اقتصادی 1929 و سال 2008

بررسی ثروت ملل در بازه زمانی 1800 تا 2010
همچنین میتوانیم از این گراف برای درک شهودی تفاوت بین چی دی پی سرانه کشورها استفاده کنیم.
بیایید نگاهی به تصویر شماره-5 بیاندازیم. در اینجا ما GDP سرانه چند کشور دیگر در سال ۲۰۱۰ را اضافه میکنیم.
بنگلادش اوگاندا مالاوی مبینیم که بنگلادش و اوگاندا اکنون همانقدر ثروتمندند که آمریکا در سال ۱۸۰۰ بود.
مالاوی حتی فقیرتر است البته همانطور که اشاره شد این مقایسهها بینقص نیستند چون مقایسهها در طول دورههای زمانی بسیار طولانی صورت میگیرند.
ولی با این وجود به ما درکی شهودی از شرایط زندگی مردم سایر کشورها میدهد.
در اینجا نیجریه با ثروتی مشابه شخصی معمولی در آمریکای ۱۸۵۰ قابل مقایسه است یا GDP سرانه هند مشابه آمریکای سال ۱۸۷۰
چین امروز GDP سرانه مشابه آمریکای ۱۹۲۰ دارد. GDP سرانه پرو امروز مشابه آمریکای ۱۹۴۰ در حالی که مکزیک و آرژانتین ثروتی مشابه آمریکا در ۱۹۶۰ دارند وایتالیا مشابه آمریکایی ۱۹۸۰ من شخصاً شرایط ۱۹۸۰ را به خاطر میآورم شرایط آن زمان نسبتاً خوب بود پس زندگی درایتالیایی امروز چندان بد نیست.
شکل شماره 5 -بررسی GDP سرانه حقیقی کشورها (1800-2010)

نگاهی به رشد GDP سرانه، مناطق مهم جهان
تصویر شماره-6 برگرفته از کتابی است به نام اصول اقتصاد مدرن که نشان میدهد تفاوت ثروت بین کشورها پدیدههای نسبتاً جدید است.
تصویر شماره 6- رشد اقتصادی در مناطق مهم جهان

یعنی اگر مثلاً شما به زمان عیسی مسیح برگردید سال ۱ یا سال ۱۰۰۰ و حتی سال ۱۵۰۰ تفاوت چندانی از GDP سرانه بین مناطق مختلف جهان وجود ندارد؛
اما از حدود انقلاب صنعتی و افزایش رشد در ۱۸۷۰ و دهه اول ۱۸۰۰ سد یک واگرایی بزرگ مشاهده میکنیم.
همانگونه که در مقاله معروف لنت پریچیت به نام “زمان بزرگ یا Big Time” نامیده شد، میبینید که بعضی کشورها در این مسیر رشد قرار میگیرند مانند آمریکا و کمی کمتر اروپای غربی و ناگهان اوج میگیرند. فراتر از آنچه تا آن زمان دیده شده باشد .
اینجاست که ما تفاوتهای بزرگ ثروت را میبینیم همچنین از این گراف مشاهده میشود که چند دهه اخیر چین و چند کشور دیگر در آسیا خصوصاً هند در حال نزدیکتر شدن هستند.
در اصل نمیتوان دلیلی برای چین تفاوتهای بزرگ ثروتی تصور کرد. فقط اینکه بعضی کشورها زودتر در این مسیر رشد شروع به حرکت کردند ،قبل ازاینکه بقیه وارد آن شوند اما حالا شاید این کشورها دیگر در حال کمتر کردن فاصله هستند .
همچنین در تصویر شماره-7، که گرافی است از کتاب اصول اقتصاد مدرن برداشته شده معجزههای رشد و هم چنین فجایع رشد وجود دارند
تصویر شماره 7- معجزات و فجایع رشد

بگذارید اول در مورد معجزات رشد صحبت کنیم که یکی از آنها ژاپن بود.
ژاپن و کره جنوبی معجزههای رشد اقتصادی در طول تاریخ
این ژاپن در زمان پس از جنگ دوم جهانی است ،یکی از فقیرترین کشورهای جهان بسیار بسیار فقیر نه چندان ثروتمندتر از نیجریه اما همچنان بسیار فقرتر از آمریکا ،کشوری بسیار فقیر اما در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ یک دوره زمانی رشد فوق العاده دارد.
تااینکه در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ رشدی مشابه آمریکا را تجربه میکند با رشدی فوق العاده به آمریکا میرسد.
مشابه همین مورد در کره جنوبی میبینیم پس از جنگ دو کره یک کشور خیلی فقیر، حتی شاید فقیرتر از نیجریه بود.
ولی آغاز رشد آنرا در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مشاهده کنید. رشدی فوق العاده و رسیدن به بقیه آنکه ما معجزه رشد مینامیم.
معجزه رشد برای کشورها هنوز هم امکانپذیر است
این به ما میگوید که با داشتن نهادهای صحیح و فاکتورهای مناسب کشوری که بسیار عقبتر است میتواند بسیار سریعتر به رشدی مشابه آمریکا برسد آنچه برای آمریکا ۲۰۰ سال طول کشید تا سطح GDP سرانه امروزی برسد کشورهای دیگر قادر به انجام آن در مدت ۴۰ سال هستند.
این دوره رسیدن به بقیه تنها به اندازه یک نسل طول میکشد همچنین دراین گراف فجایع رشد را میبینیم.
رشد به هیچ وجه اتوماتیک نیست از نظر GDP سرانه نیجریه در طول ۵۰ سال رشدی نداشته است بالا و پایینهایی بودند و عموماً به دلیل نوسان قیمت نفت اما به طور کلی این کشور اصلا رشدی نداشته است.
همچنین آرژانتین را میبینیم یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان در قرن ۱۹ بود در نزدیکی آمریکا، اما قادر به رشد نبوده و حتی در این دوره رشد منفی را تجربه کرد و امروز آرژانتین فقیرتر از کره جنوبی است و فقیرتر از ژاپن با وجود اینکه در طول بیشتر تاریخ از آنها ثروتمندتر بوده است.
بنابراین امکانپذیر است که در صورت عدم اجرای سیاستهای صحیح یک کشور از رشد ناکام بماند، اما چرا ما تا این حد به شاخص GDP سرانه اهمیت میدهیم.
اهمیت تولید ناخالص داخی (GDP) سرانه در بررسی توسعه
اول اینکه GDP بیشتر یعنی کالاهای بیشتر که عموما چیز خوبی است. خودروهای بیشتر، خانههای بزرگتر و بهتر، کامپیوترها و کتابهای بیشتر، بستنی بیشتر همهاینها چیزهای خوبی هستند.
اما همچنین این سرانه GDP عموماً با خصوصیات مطلوب بسیاری همبستگی دارد.
مواردی هم چون وقت استراحت و تفریح بیشتر زمان بیشتری برای یوگا، زمان بیشتر برای امور خیریه و خانواده همچنین زندگی در جامعهای با سرانه GDP بالاتر لذت بخشتر است.
همچنین احتمال وجود دموکراسی در آن افزایش مییابد به علاوه حقوق بیشتر برای زنان در جوامع باGDP سرانه بالاتر همچنین امید به زندگی در جوامع با GDP سرانه بالاتر بیشتر است.
بررسی رابطه GDP سرانه با امید به زندگی در طول تاریخ
این کار را با ویدیوگپ مایندر انجام میدهم.
دراین ویدیو مطابق تصویر شماره-8 درآمد سرانه را روی محور عمودی میبینیم یعنی GDP سرانه اصلاح شده بر مبنای برابری قدرت خرید (PPP )و امید به زندگی روی محور افقی؛
تصویر شماره-8 رابطه GDP سرانه با امید به زندگی

بررسی رابطه رشد اقتصادی و امید به زندگی از سال 1800 تا 2010
در سال ۱۸۰۰ امید به زندگی در سراسر جهان جهان کمتر از ۴۰ سال بود، یعنی ۴۰ سال در ثروتمندترین اقتصاد زمان “بریتانیا” و سایر نقاط جهان، کمتر از این مقدار نه بهاین دلیل که همه مردم در سن ۴۵ سالگی میمیرند بلکه چون افراد بسیاری در سنین جوانی از دنیا میرفتند، تا قبل از پنج سالگی.
حال ویدیو زیر را پخش کنید تا ببینید در طول زمان چه اتفاقی میافتد.
دایره بزرگ قرمز چین و دایره آبی بزرگ هند است.
این دایرهها متناسب با اندازه جمعیت است
میتوانیم ببینیم در طول زمان زمان کشورها به آهستگی افزایش سرانه GDP را تجربه میکنند و به بالا و پایین شدن آنها توجه کنید که عموماً نماینده جنگها و فجایع هستند، کم کم مواردی را میبینیم که در دهه ۱۸۷۰ شروع به بهبود میکند.
امید به زندگی به همراه GDP سرانه رشد میکند
ولی جنگ اول جهانی در راه است تاثیر جنگ جهانی اول و شیوع آنفولانزا را ببینید یک سقوط بزرگ در در اقتصادهای غربی و حالا جنگ جهانی دوم و یک سقوط بزرگ دیگر و حالا دهه ۱۹۵۰ و جهش بزرگ چین سقوط ناگهانی امید به زندگی به دلیل قطعی بزرگ و حالا وارد دنیای مدرن میشویم و دوباره شاهد همبستگی مثبت بین درآمد سرانه و امید به زندگی هستیم.
اثرات جانبی توسعه جهانی بر کشورهای فقیر
همچنین مشاهده میکنیم فقیرترین کشورهای جهان تقریبا رشدی نداشته اند اما امید به زندگی شان بسیار بالاتر است بنابراین این کشورهای بسیار فقیر موفق شدند از رشد در سایر نقاط جهان بهره ببرند بیشتر از مواردی همچون واکسن و ویتامین و سایر عوامل موثر بر امید به زندگی بنابراین با وجود اینکه این کشورها چندان ثروتمندتر از گذشته نیستتند، امید به زندگی بالاتری دارند.
نحوه استفاده GDP و تاثیر آن بر امید به زندگی
دیگر چه چیزی میبینیم همچنین میبینیم که امید به زندگی به همراه GDP سرانه رشد میکند ولی در یک سطح مشخص از GDP سرانه هم امید به زندگی میتواند متفاوت باشد.
مثلاً هند و ویتنام با امید به زندگی بالاتر و سودان با امید به زندگی پایینتر با وجود این که GDP سرانه مشابهی دارند بنابراین ممکن است که بعضی از کشور منابع بیشتر یا کمتری صرف بهداشت یا آموزش کنند و سایر عواملی که GDP سرانه را افزایش میدهند.
اینها بعضی از پایهایترین واقعیتها در مورد رشد اقتصاد بودند و یکی از دلایل علاقه ما به مطالعه اقتصاد توسعه همبستگی مثبت آن با امید به زندگی لذت استراحت و تفریح و مجموعهای از چیزهای مثبت است.
منبع: Marginal Revolution University
کانال تلگرامی درس توسعه