نماد سایت رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

تحریف اقتصاد | دکتر داود سوری

Distorting the economy

مراتب مرثیه خوانی در محرم و عاشورا

محـرم و عاشـورا جزئی جدائی ناپذیر، از زندگی هر ایرانی است. شب های محرم و مناسک آن چه در خردسالی و چه بزرگسالی خاطره انگیز و مملو از درس ها و یادگیری ها در زندگی اجتماعی است. مشارکت اهالی محل، پیر و جوان، در وظایف متعدد با سلسله مراتبی به رسمیت شناخته شده، زمان بندی و ترتیب هر برنامه در کنار ترکیبی از ریا و بی ریائی، هر ساله مراسم به یاد ماندنی را برپا می کند که در انتهای آن همه به نوعی در انتظار سال بعد آن هستند.

سخنرانی، مداحی و عزاداری

عالمان دینی درس هایی از عاشورا بیان می کنند

از قالبهای کلی و تقریباَ همیشگی حاکم بر برنامه های شبهای محرم در حسینیه ها و تکایا ترتیب برنامه سخنرانی ها، مداحی و عزاداری و در انتها، پذیرایی از عزاداران است. معمول است که در ابتدای هر شب برنامه هیئت با سخنرانی های عالمان دینی شروع می شود.

در این قسمت غالباَ بزرگان محل و سالمندان در هیئت حضور دارند و هیئت کم شور است. موضوع این بخش از برنامه شب های محرم نیز غالباَ فلسفه شکل گیری عاشورا، تاریخ و درسهائی است که می توان از عاشورا و قیام امام حسین(ع) برای حل مشکلات کنونی گرفت. در این هنگام معمولاَ جوانان خارج از هیئت و در اطراف آن در کنار یکدیگر جمع می شوند و دیدار تازه می کنند. اگرچه مراسم در حال برگزاری و موضوع آن بیش از هر گروه دیگری به کار این گروه سنی می آید اما این فرهنگ شکل گرفته و این بخش از مراسم در جذب مخاطبین اصلی خود ناکام مانده است.

مداحان شور عزاداری را تشدید می کنند

برنامه دوم و قسمت پرشور برنامه شب های محرم، حضور مداحان و عزاداری جوانان است. هنگامیکه بزرگان و سالمندان در کناری می نشینند و جوانان به تدریج در هیئت جمع می شوند و مداح با سبک خود مراسم عزاداری را مدیریت می کند. در این بخش شاید کلام مداحی دیگر مهم نباشد و مداح تنها باید شور عـزاداری را به مجلس تزریق کند.

از اینروست که بیشتر موضوع اشعار و نوحه ها به مصائب روز عاشورا و نه درسهای عاشورا اختصاص دارد. اگر چه این برنامه پرطرفدارترین بخش شب های محرم است اما به دلیل محتوی آن بیشترین اعتراض را نیز از طرف علمای دین دارد و در ابتدای صف متهمین به شبه افکنی و بسط خرافات در مراسم عاشورا قرار دارد. آنچه که در این بخش مهم است عزاداری است و مداح می بایست بگریاند، مصائب روز عاشورا را با شدت و حدت هر چه بیشتر بیان کند و اگر مبالغه هم کرد، روا است.

مداح با ریتم و شور شعر و صدای خود، عزاداران را به یاد کربلا می اندازد و آنها نیز هر یک با ذهنیتی از کربلا می گریند و عزاداری می کنند. آنچه که این روزها مطرح می شود و قریب به واقعیت نیز به نظر میرسد، تفاوت دستمزد بسیار بالای مداحان از سخنرانان مذهبی هیئت های شب های محرم است،

فضای تحلیل اقتصادی در چهارچوب مراسم محرم

با اندکی مداقه چنین ساختاری را نیز در فضای تحلیل مسائل اقتصادی کشور می بینیم. مشکلات اقتصادی که دیر زمانی است هم سفره این مردم هستند دلایل وجودی متعددی دارند که غالب آنهـا ریشه در سالهـا سیاست گذاری و باورهای نادرست نسبت به عملکرد اقتصاد و نقش دولت در آن دارند. نتیجه این سیاست ها و جنبه عینی مشکلات اقتصادی، مصیبت های آشکاری چون گرانی، بیکاری و نابرابری مستمر است که این روزها چون بختک بر زندگی مردم افتاده و امان از آنها بریده است.

تحلیلگران اقتصاد همچمون عالمان دینی

در تحلیل چنین فضائی و ارائه راهکارهای خروج از این مخمصه می بینیم که عده ای از تحلیلگران چون آن عالمان دین ابتدای مراسم شب های محرم، به ریشه ها و دلایل وجودی مشکلات اقتصادی می پردازند، مباحث علمی را مطرح می کنند، به تجربیات سایر کشورها توجه می کنند، تاریخ را می بینند و بدون تعصب از علم اقتصاد استفاده می کنند شاید که راهکاری ارائه کنند.

آنچه را باید بگویند می گویند اگر چه به مذاق حضار (مردم) و برگزارکنندگان هیئت (مسئولان) خوش نیاید، برای گفته های خود استدلال می آورند و تحت تاثیر خلوتی مجلس قرار نمی گیرند و در انتها نیز با صرف یک چای مراسم را بدون سروصدا ترک می کنند.

مرثیه خوانان شرایط اقتصادی، ایجاد شور بدون ارائه راهکار!

شعور اقتصادی یا شور اقتصادی؟

عده ای دیگر اما طریق مداحان و مرثیه خوانان را پیش گرفته اند. برای این عده شور اقتصادی مهم تر از شعور اقتصادی است، می دانند مصیبت چیست، در مذمت آن می گویند و از غلو کردن در آن هم ابائی ندارند. هر روز شمر و یزیدی جدید در اقتصاد ایران کشف و به مردم معرفی می کنند

راهکار؟ فریاد درد و رنج بدون شناخت حقایق

راهکاری ارائه نمی کنند، به شرایط سیاسی و اجتماعی کشور نگاه می کنند و لحن و صدای خود را تغییر می دهند. نگران این که ادعای نامفهومی داشته باشند، نیستند. خوب می دانند که مردم با ذهنیتی از پیش تعیین شده از مصائب اقتصادی، کلام آنها را تفسیر می کنند، پس ملاحظه ای ندارند و بسیاری از شکست ها و سرخوردگی های شخصی را مبنای مرثیه خوانی خود می کنند. هیاهو و سر وصدای بسیار دارند، بی پروا سخن می گویند و چشم ها را بر حقایق شناخته شده می بندند. در زمان بحران ها مانند “افزایش چندبرابری نرخ ارز” اوج کاری آنها است، بیشتر حرف می زنند و کمتر می نویسند، موضع تهاجمی دارند و از اتهام زدن نیز ابائی ندارند.

بهره بردای سیاست گذاران از مرثیه خوانان

عملکـرد این دو گـروه از دید سیاستگذار هـم دور نمانده است و آنها نیز با کیاست توانسته اند به فراخور از هر یک از این گروهها استفاده ببرنـد. زمانــی گروه اول را ارج می نهنــد و بیان آنها را مـآخد سیاستهای خود معرفی می کنند و زمانی گروه دوم را شاهد صحت سیاست های خود می دانند و البته در هر حال خَـرِ خود را می رانند!

راهکار صحیح، در محاصره دو گروه محکوم به شکست است

وقتی که هم راستا با علم اقتصـاد و تجربه جهانـی، گروه اول، دولتمـردان را به انضباط پولی و مالی، پرهیز از کسر بودجه و کارائی در هزینه ها دعوت می کنند آنها به خوبی می دانند که گروه دومی هم هست که در زمان باز شدن زخم این بی انضباطی، یعنی تورم، گرانی را به گرانفروشی تعبیـر کنند و به یاری دولت بیایند که “چه نشسته اید که عده ای دلال، زندگی را بر مردم سخت گرفته اند” و این فرصت را به سیاستگذاران بدهند که با کوبیدن سر چند نفر و امید دادن به مردم با تعزیرات و هزاران واژه و سیاست من درآوردی قهرمانانـه ناجی مردم شوند و بشارت بدهند که سرعت رشد تورم در حال کاهش است!

گروه اول به دولتمردان می گویند که اگر باد بکارید طوفان درو می کنید و تثبیت نرخ ارز برای کنترل نرخ تورم به جهش چند برابری نرخ ارز منجر می شود اما چه باک که به هنگام جهش، گروه دومی هست که تثبیت نرخ ارز را تائید کند و با هزار شامورتی بازی قیمت مورد نظر دولت را توجیه کند و چشم بر حقایق بیرونی ببندد و مجدداَ پای دلالان و مردم بیگناه را به میان بکشد و فرجه ای به دولت بدهد تا از زیر بار این مسئولیت هم شانه خالی کند.

آشفتگی اقتصادی در شور مشکلات اقتصادی، جایی که منطق و علم اقتصاد جایگاه خود را از دست می دهد

اگـر گروه اول حل پایدار مشکل بیکاری را در رفع موانع تولید و گسترش تجارت خارجی می داند، گروه دوم نزدیکترین راه به دل مردم و سیاستگذار را پیشنهاد می دهد که همانا تزریق پول برای ایجاد شغل است فارغ از اینکه این پول از کجا می اید و به کجا می رود و در مسیر خود چه ویرانه هائی به جا می گذارد.

صحبت از فقر و راهکار اشتباه همیشگی

صحبت از فقر و نابرابری جشن عروسی گروه دوم است، به راحتی تریبون را می گیرند و اشک از چشم هر بیننده و شنونده ای در می آورند اما دریغ از مصرف اندکی فسفر و ارائه راهکاری هوشمندانه برای شناخت فقرا و کاهش فقر آنهـا، الا پرداخت اعانه و سبد کالا علیرغم اینکه کمتر کسی است که نداند این سیاست تحقیر کننده، سالهاست که در سطح ملی شکست خورده است و مامن فساد و ناکارائی است.

فقر از بیکاری است و چاپ پول تشدید آن

اگـر گروه اول می گوید که بسیاری از فقرا به دلیل بیکاری آشکار و پنهان فقیرند و نه به اعانه، بلکه به کار نیاز دارند و برای ایجاد شغل تنها نیاز است که دولت اندکی خیمه خود بر اقتصاد را شل کند، مورد اقبال سیاستگذار قرار نمی گیرد چرا که نه تنها در آن پول پاشی و البته لفت و لیسی نیست بلکه دست دولت را نیز کوتاه می کند و اگر هم به بار بنشیند ثمره آن نصیب دولت بعدی خواهد شد.

مداحان اقتصادی صدایی بلند دارند و دانشی کم!

مداحـان اقتصادی صدائی بلند و دانشی کم عمق دارند، ادعا دارند که به طرفه العینی مشکل چندین و چند ساله مسکن را با تشکیل یک بانک اطلاعاتی و یا مالیات بر خانه های خالی حل می کنند، مشکل صنعت خودرو را در فلان مدیر می دانند، یارانه انرژی را که اصلاَ قبول ندارند و همواره عده ای چون “بلوری های فیلم گاو داریوش مهرجوئی” هستند که تقصیر را گردن آنها بیاندازند و مردم را علیه آنها تحریک کنند.

مداحان اقتصادی، اقتصاد را تحریف می کنند

این سیاهه طولانی است و بسیار نمونه می توان آورد که در این نوشتار نمی گنجد. به راحتی می توان عملکرد مداحان و مرثیه خوانان اقتصادی را در تحریف ریشه مشکلات اقتصادی کشور دید، می توان دید که در چند دهه گذشته چگونه سیاست های اقتصادی و تفکر اقتصادی را به بیراهه برده اند و چگونه مردم را در اینکه از دولتمردان خود چه بخواهند گمراه کرده اند.

می توان دید که چگونه ابزار تثبیت سیاست های نادرست سیاستگذاران اقتصادی بوده اند. متاسفانه این یک واقعیت است که امروز نه تنهـا می بایست در عزای ناکارائی اقتصاد و سیاستگذار به سوگ نشست بلکه می بایست بر نادانـی های سهوی و عمدی اقتصادی نیز گریست.

نگارنده: داود سوری

منبع : ویرگول

خروج از نسخه موبایل