در این مقاله سعی شده به سادهترین زبان ممکن “مفهوم نقدینگی”، از مهمترین واژهها در ادبیات اقتصادی را برای شما عزیزان توضیح و تفسیر کنیم. خواندن این مقاله به شما کمک میکند تا با کارکرد نقدینگی در اقتصاد و اثر آن بر تولید، تورم و اشتغال، در قالب مثالهای ساده و ملموس آشنا شوید.
نقدینگی یکی از واژههای پرکاربرد در اقتصاد است. ممکن است بارها در اخبار شنیده باشید که مثلا:نقدینگی در سال جاری با رشدی 15% موجب افزایش تورم شده است؛
دولت آمریکا قصد دارد با پایین آوردن نرخ بهره و افزایش نقدینگی، تولید را در کشور افزایش دهد؛
رئیس بانک مرکزی اعلام کرد یکی از راههای کنترل تورم در سه ماهه نخست امسال، کاهش مخارج جاری دولت است؛
نقدینگی بیش از حد عامل اصلی افزایش تورم و بالا رفتن سطح بیکاری در سال گذشته بوده است؛
بسیاری موارد دیگر…..
نقدینگی از مفاهیم پرکاربرد اقتصادی
در این مثالها علاوه بر اهمیت نقدینگی در اقتصاد یک موضوع دیگر نیز بیان شده است و آن نقش نقدینگی در تولید، تورم و حتی بیکاری در اقتصاد است. برای شروع کار بیایید مفهوم نقدینگی را در قالب چند مثال ساده بیان کنیم.
مفهوم نقدینگی | درجه نقدشوندگی
نقدینگی به درجه نقدشوندگی داراییها اطلاق میشود. مثلا فرض کنید از کسی مشاوره میخواهید برای خرید طلا و کسب سود از بازار آن. سوال شما اینست من طلای آبشده خریداری کنم یا طلای شکر (طلای دسته دوم) ؟
او پاسخ میدهد که برای کسب سود و خرید فروش سریع، شما باید طلای آبشده خریداری کنید چون قدرت نقدشوندگی بالاتری دارد.

مفهوم این جمله چیست؟ برای فهم درجه نقدشوندگی شما نیاز به مقایسه مدت زمان مورد نیاز برای خرید و فروش داراییها دارید. بنابراین فرض کنید شما نیمی از پول خود را طلای آبشده خریده و نیم دیگر را طلای شکر.
درجه نقدشوندگی طلای شکر بیشتر است یا آبشده؟
فردا صبح قیمت طلا افزایش مییابد، شما در محل کار خود حضور دارید و قصد دارید طلاهای خود را در سریعترین زمان ممکن بفروشید.
برای فروش این دو نوع دارایی چه باید کرد؟ طلای آبشده را میتوان با یک تماس خرید و فروش کرد، مثلا شما زنگ میزنید به فروشنده و بیان میکنید من 50 گرم طلای خود را به قیمت گرمی 600 هزار تومان میفروشم. بلافاصله او فاکتور فروش را ثبت کرده و پول شما را به حسابتان واریز میکند، اما در مورد طلای شکر چطور؟

اگر موفق شوید مرخصی بگیرید، شما باید به زحمت خود را به بازار طلا برسانید در میان مغازهها جستوجو کنید و بالاخره یک مغازه را پیدا کرده که با او به توافق برسید و با ارائه فاکتور طلاها، آنرا بفروشید.
در همین مثال سرعت تبدیل طلای آب شده به پول نقد، بسیار بیشتر از سرعت تبدیل طلای شکر به پول نقد است. یا به عبارتی طلای آب شده درجه نقدشوندگی بالاتری نسبت به طلای شکر دارد.
درجه نقدشوندگی دلار، خودرو و مسکن
یا بازار دلار نیز یکی دیگر از بازارهایی است که درجه نقدینگی در آن، از طلای آبشده پایینتر است. برای فروش این کالا باید به بازار مراجعه کنید، از صرافیها و افراد مختلف قیمت بگیرید و در نهایت در مناسبترین قیمت (اگر تا آن زمان قیمت تغییر نکرده باشد) آن را به فروش برسانید.
بهسراغ بازار خودرو و مسکن برویم؛ درجه نقدشوندگی در این بازارها چگونه است؟

بهطبع نسبت به بازار دلار و طلا، زمین و خودرو درجه نقدشوندگی به مراتب پایینتری دارند. برای فروش خودرو و تبدیل آن به پول نقد، ممکن است چند روز یا چند هفته زمان لازم باشد. برای زمین و مسکن این زمان باز هم بالاتر خواهد بود و ممکن است چندین ماه طول بکشد تا بتوانید در قیمتی مناسب آنرا به فروش برسانید.
نقدینگی و پول نقد!
در آگهیهای خودرو زیر بعضی از آنها ذکر شده فروش نقدی، مفهوم دیگر این واژه در حقیقت فروش فوری است.
فرض کنید شما قصد فروش خودرو خود را دارید و قیمت آن را 300 میلیون تومان تعیین کردهاید. فردی تماس میگیرد و بیان میکند، من مبلغ مورد نظر را دارم، اما همگی در حال حاضر بهصورت نقد نیست. خودم یک خودرو 207 دارم که قیمت آن 100 میلون تومان است، 150 میلیون تومان پول نقد دارم و 50 میلیون تومان دیگر هم پول پیش منزلم است که تا آخر هفته از مستاجر خواهم گرفت.

در این مثال نقدینگی فعلی آن شخص فقط همان 150 میلیون است! زیرا برای تبدیل مابقی داراییها به پول نقد، زمان مورد نیاز است. در مقابل فرد دیگری تماس میگیرد و اعلام میکند که همین الان 300 میلیون تومان پول نقد دارد. بنابراین نقدینگی مشتری دوم کاملا معادل قیمت مدنظر شما است.
نقدینگی | پول و شبه پول
پول نقد رایجترین نقدینگی موجود در اقتصاد است. همه داراییها نهایتا برای انجام مبادلات تجاری باید تبدیل به پول شوند. با ارائه پول شامل اسکناس و مسکوکات (سکههای پول) انجام هر معاملهای امکانپذیر است.
صورتهای مختلف نقدینگی
اما امروزه کمتر از صورت فیزیکی پول برای انجام مبادلات استفاده میشود، حتی خرید از دستفروشها نیز معمولا با کارت عابر بانک انجام میشود و با ورود انواع اپلیکیشنها حتی پرداخت هزینه مسافرتهای درون شهری (تاکسی) بهصورت آنلاین فراهم شده است. خلاصه تمایل برای نگهداری پول نقد کم شده است.
عابربانک به مثابه پول نقد
اما عابر بانک شما در حقیقت همان اسکناس و مسکوک یا پول است، هر مبلغی که شما میخواهید بپردازید، با هرترکیبی از اسکناس و سکه که باشد، فقط روی دستگاه پوز وارد کرده و تایید میکنید.
بیایید دقیقتر بررسی کنیم چرا شما به سرعت میتوانید با عابربانک خرید انجام دهید؟

حساب عابربانک شما متصل به حساب قرضالحسنه، جاری، روزشمار یا کوتاهمدت است. به چنین داراییهایی نیز پول گفته میشود. شما میتوانید در هر زمان، در هر معاملهای از خرید میوهفروشی تا خرید زمین چند میلیاردی را بهسرعت با آن انجام دهید. درست مانند این است که در زمان معامله پول نقد را به فروشنده میدهید.
اما آیا همه داراییهای شما که بهصورت حساب بانکیاند پول هستند؟ نه در موارد دیگری حسابهای بانکی شما پول نقد نیستند بلکه شبیه به پول یا شبه پولاند!
شبه پول
اغلب داراییهایی دارید که از جنس پول هستند اما قدرت نقدشوندگی پایینتری دارند، آیا میتوان به آنها نیز پول گفت؟ مثلا حساب بلندمدت بانکی شما،
اگر 50 میلیون تومان در حساب بلندمدت دو ساله داشته باشید میتوانید آنرا نقدینگی یا پول درنظر بگیرید؟ در کوتاه سخن باید گفت خیر!
وقتی پول خود در حسابی قرار میدهید که برای مدت مشخصی امکان برداشت آن وجود ندارد، در آن بازه زمانی پول شما تبدیل به شبه پول میشود. شبه پول داراییها پولی شما هستند که درجه نقدشوندگی آنها از پول نقد کمتر است. برخی حسابها نیز ترکیبی از پول و شبه پول هستند. مثلا در بعضی از حسابهای کوتاهمدت با سود روزشمار به شما گفته میشود حداقل سپرده شما برای باز بودن حساب باید 10 میلیون تومان باشد.

حال اگر شما 25 میلیون تومان در بانک داشته باشید، 15 میلیون تومان آن پول و 10 میلیون تومان آن شبه پول است.
اگرچه چنین حسابهایی از جنس پول هستند اما چون نقدشوندگی آنها مانند پول نیست به آنها شبه پول میگویند. به زبان ساده وقتی پول نقد شما برای مدتی بلوکه میشود و امکان استفاده از آن وجود ندارد اصطلاحا در آن مدت مشخص، به شبه پول تبدیل میشود.
نقش نقدینگی در اقتصاد | تولید، تورم و اشتغال
برای شروع بحث در این زمینه باید به یک خاصیت مهم نقدینگی اشاره کرد. اگر نقدینگی در جامعه زیاد شود ملموسترین تاثیر آن چیست؟ بر اساس مثالهای بالا هر چه سرعت تبدیل داراییها شما به پول نقد بیشتر باشد سرعت انجام مبادلات بیشتر میشود. خرید فروش خودرو، زمین، مسکن و… بهسرعت قابل انجام است. زیرا پول نقد یا حسابهای عابربانکی، انجام معامله را در قامت کشیدن مبلغ روی دستگاه پوز کوتاه می کنند.
نقدینگی و سرعت انجام مبادلات
مهمترین پیامد افزایش نقدینگی سرعت انجام معاملات یا دادوستد در اقتصاد است. هرچه پول نقد بیشتری در اختیار مردم باشد خرید و فروش کالاها و خدمات بهسرعت افزایش مییابد.
مثلا فروشنده سوپرمارکت را در نظر بگیرید. اگر او اجناس خود را بهصورت نقد بفروشد، پول کافی در اختیار دارد تا بلافاصله اجناس را در مغازه جایگزین کند. حال تصور کنید مشتری از او مقدار زیادی نسیه بگیرد یا چکی به او داده باشد که قابل نقد شدن نیست. طبیعتا در فقدان پول نقد انجام معاملات بعدی او به تعویق میافتد.
یا در شرایط فعلی (تحریم) اگر پای درد دل بسیاری از صادرکنندگان صنایع مختلف کشور، نظیر صنعت سنگ تزئینی بشینید، مشکل عمده آنها برای افزایش تعداد مبادلات و سرعت بخشیدن به حجم صادرات سالیانه، مسئله نقدینگی است. بهدلیل وجود تحریمهای بانکی پول فروش محصولات صادرکنندگان بعد از چندین ماه و گذر از واسطههای مختلف به تولیدکننده میرسد. طی این زمان آنها عملا پولی برای پیگری کسبکار خود با حداکثر توان ندارند. بنابراین سرعت مبادلات آنها بهشدت کاهش مییابد.

یا در مثال خرید اتومبیل بخشی از دارایی فرد خریدار مثل خودرو یا پول پیش منزل، برای تبدیل شدن به پول نقد و انجام معامله نیاز به زمان داشت. بنابراین اگر بخواهید با او معامله کنید نیاز دارید صبر کنید تا اموال او نقد شده و سپس وارد معامله شوید.
اگر هر کدام از ما در زمان انجام معامله بهسرعت میتوانستیم داراییهای دیگر خود را به پول نقد تبدیل کنیم، معالات روزانه بین افراد چندین برابر سرعت میگرفت.
عابر بانک | درک تاثیر نقدینگی بر سرعت معاملات
ملموسترین مثال در این زمینه ورود دستگاههای عابر بانک است. در گذشته مردم برای امنیت، پول نقد خود را که با آن کار میکردند نزد بانک سپرده میکردند. برای انجام معامله فرد باید به بانک مراجعه می کرد پول نقد را دریافت میکرد و سپس به طرف مقابل میداد و او نیز برای واریز به حساب خود به بانک مراجعه میکرد… اما دستگاههای عابربانک نخست برداشت پول از حساب را راحت کردند و بعد از آن خرید و انتقال وجه با عابربانک سرعت مبادلات تجاری مردم را چندین برابر کرد.
با درنظر داشتن این موضوع که نقدینگی سرعت انجام مبادلات را افزایش میدهد به سراغ کاربرد و تاثیر آن بر متغیرهای ملموس اقتصاد (متغیرهای حقیقی) بر زندگی شما برویم. تورم، تولید و اشتغال
نقدینگی و تورم
متوجه شدیم افزایش نقدینگی چه تاثیری بر سرعت انجام معاملات در اقتصاد دارد. حال بهدنبال ارتباط آن با تورم برویم.
برای شروع یک سیستم اقتصادی بسته (واردات و صادرات در آن وجود ندارد) ساده را در نظر بگیرید.
مثلا کشور توانایی تولید 10 عدد کتاب در سال را دارد. قیمت هر کدام از کتابها 20 تومان است. اگر تعداد کسانی که قصد خرید این کالا در کشور را دارند 10 نفر باشد به هر کدام یک کتاب میرسد. حال فرض کنید اتفاقی بیفتد که به یکباره تقاضا برای خریدن کتاب چند برابر شود، مثلا بهصورت همزمان 20 نفر متقاضی خرید کتاب باشند. چه اتفاقی میافتد؟ ممکن است قیمت کتابها 40 تومان یا حتی بیشتر شود!

وقتی تقاضا برای کالایی بیشتر از توان عرضه آن باشد ناگزیرا قیمت آن بالا میرود زیرا فروشنده تمایل دارد کالاهای خود را به متقاضیانی با قیمت بالاتر بفروشد. در زمانی که خبری از شیوع کرونا نبود ماسک معروف N95 در داروخانه قیمت 4 هزار تومانی داشت، اما با افزایش چندین برابری تقاضا برای آن ظرف چند روز قیمت آن به 12 هزار تومان و بیشتر رسید. اما پس از عرضه چند برابری آن بالاخره دوباره قیمت آن کاهش یافت.
نقدینگی چگونه تورمزا میشود؟
حال به سراغ نقدینگی برویم. وقتی پول نقد بیشتری در دست مردم باشد علاوه بر سرعت انجام معاملات، تقاضای آنها برای خرید کالا و خدمات بیشتر میشود. مثلا اگر حقوق شما فردا صبح سه برابر شود احتمالا الگوی مصرفی شما عوض میشود، شاید بخواهید لباس جدیدی بخرید، کالاهای مصرفی بیشتری برای خانه بخرید یا مثلا قصد تعویض خودرو یا مسکن خود را داشتید که با این حقوق جدید میتوانید وام مناسبی بگیرید و اقدام به خرید آن کنید. میبینید افزایش نقدینگی تمایل برای خرید یا تقاضا برای مصرف را افزایش میدهد.
در ایام نزدیک به عید نوروز که پاداش و دریافتیهای کارمندان بیشتر است، یا در انتهای هر ماه، زمان دریافت حقوق کارگران و کارمندان، میتوانید تاثیر نقدینگی بر تقاضای مصرفی مردم را بهصورت کاملا ملموس مشاهده کنید.

بنابراین وقتی سیاستی در نظر گرفته شود که پول نقد بیشتری در اختیار مردم قرار گیرد، با افزایش تقاضا برای خرید کالا و خدمات، قیمت کالاها شروع به افزایش میکند. مثلا در شرایط فعلی ما تحریم هستیم. امکان واردات کالا وجود ندارد. هر سیاستی که منجر به افزایش بیرویه نقدینگی شود اثر خود را در قیمتهای ورمکرده نشان میدهد.
مثلا فرض کنید دولت به بانک مرکزی بگوید مبلغ زیادی پول به بانکها بدهد تا به هر ایرانی 10 میلیون تومان وام بدهند. اگر چنین اتفاقی بیفتد به محض ورود پول به جامعه قیمت عموم کالاها و خدمات افزایش مییابد. زیرا ما توان تولید بیشتر کالا برای پاسخگویی به تقاضا بوجود آمده را نداریم. ناگزیرا همان مقدار کالای موجود با قیمت بیشتری روانه بازار خواهد شد.
نقدینگی و تولید
در توضیحات بالا متوجه شدیم که تصمیمهای دولتی که موجب افزایش نقدینگی در جامعه شود تقاضا را برای خرید کالا و خدمات بالا میبرد. اگر عرضه نقدینگی در حد معقولی باشد میتواند کمک مهمی به افزایش توان تولیدی کشور کند.
کارخانجات توان تولیدی مشخصی دارند وقتی ببینند که رفتهرفته تقاضا برای کالا و خدمات در جامعه بالا میرود این انگیزه را بدست میآورند که زمینه افزایش تولید را فراهم کنند. یا کارآفرینان ترغیب میشوند شروع به عرضه کالا و خدمات جدید یا مشابه خارجی کنند تا از تقاضای بدست آمده کسب درآمد کنند.

اما باز هم باید بر افزایش نقدینگی منظم و عاقلانه تاکید کنیم چون اگر نقدینگی خارج از چهارچوب و بیرویه افزایش یابد نه تنها به تولید کمک نمیکند، بلکه بلای جان تولید شده و حتی موجب بیکاری در جامعه هم میشود.
نقدینگی | اشتغال و بیکاری
وقتی نقدینگی بهصورت منظم با درنظر گرفتن ظرفیت تولیدی یک کشور به جامعه تزریق شود، تقاضای مردم برای مصرف افزایش مییابد و تمایل تولیدکنندگان و کارآفرینان برای تولید بیشتر و ورود به بازارهای پیشرو بیشتر میشود.
هرچه تولید افزایش یابد یا کارها و خدمات جدید وارد جامعه شوند، بهطبع افراد بیشتری به کار گرفته میشوند، خانوادههای بیشتری کسب درآمد میکنند. در چنین شرایطی افزایش نقدینگی موجب اشتغال بیشتر میشود.
اما اگر تقاضا بیش از اندازه افزایش یابد، تولیدکنندهها توان پاسخگویی به تقاضا را نخواهند داشت، دولت با تورم شدید و افزایش قیمتها در بازار مواجه میشود. یک راهحل سریع که متاسفانه همواره در کشور ما بکار گرفته میشود افزایش واردات است. انواع و اقسام واسطهها و دلالها شروع به واردات کالا میکنند. ورود کالاهای جدید اگر بدون نظارت صحیح انجام شود (که اغلب هم همینطور بوده است) ممکن است موجب تعطیلی کارخانهها داخلی شود.

کالاهای خارجی با قیمت پایینتر و کیفیت بالاتر روانه بازار میشوند عرضه بیشتر شده و قیمتها در کوتاهمدت پایین میآیند. اما پیامد آن واردات دائمی کالاها خواهد بود، وقتی تولیدکننده داخلی نتواند طی مدتی، با کالاهای واردات در قیمت و کیفیت رقابت کند، بهطبع مجبور است در کارخانه خود را ببندد. بسته شدن کارخانهها یعنی بیکار شدن افراد و بالا رفتن نرخ بیکاری.
از طرفی واردات بیرویه امکان ورود کارآفرینان به بازار را از بین میبرد. یک کارآفرین برای تولید بهینه در قیمت و کیفیت مناسب نیاز به زمان دارد، وقتی دائما نقدینگی وارد جامعه شود، تقاضای مردم بالا رفته و در کنار تولید او همواره دلالان کالاهای خارجی را با قیمت پایینتر روانه بازار کنند بهطبع ریسک کار او بالا خواهد رفت؛ او یا کنار خواهد کشید یا اگر در مراحل اولیه است از پیگیری کار خود انصراف میدهد.
درآمد بالای دولت | نقدینگی و بیکاری!
اکنون که قیمت نفت حتی در برخی روزها منفی شده است بد نیست یادی کنیم از نفت بالای 100 دلار، میشد با آن درآمد در یک چهارچوب منطقی و هدفمند به تولید واشتغال ملی کمک کرد. اما در آن زمان نقدینگی کنترل نشده به جای خدمت به تولید اشتغال کشور تنها جیب دلالان را پر پول کرد.

تصمیمات احساسی در قالب دادن وامهای ارزان قیمت 4 درصدی با هدف افزایش اشتغال، و ساخت و ساز مسکن مهر، پول بسیار زیادی را وارد جامعه کرد. پولها به جای تولید و افزایش اشتغال، روانه بازارهای مختلف از جمله خودرو، مسکن، طلا و دلار شد. تولیدکنندگان داخلی در اغلب موارد توان پاسخگویی به تقاضای بالای ایجاد شده را نداشتند.
اینجا بود که واردات افسارگسیخته برای کنترل قیمت و جبران تقاضای ایجاد شده در دستور کار قرار گرفت.
پس از مدتی بسیار کارخانهها ناگزیر به کاهش تولید شده یا برای همیشه عرصه تولید را رها کردند چون نمیتوانستند با کالاهای وارداتی رقابت کنند.
میبینید نقدینگی بدون نظم و بدون درنظرگرفتن زیر ساختها و ظرفیت کشور میتواند بسیار مخرب باشد از گرانی بالا تا بیکاری مردم!
کنترل نقدینگی چگونه انجام میشود؟
نقدینگی به طرق مختلف میتواند وارد جامعه شود. یکی از راههای آن افزایش مخارج دولت است. یعنی دولت از منابع درآمدی خود شروع به انجام فعالیت کرده و پول خرج کند و آن را وارد جامعه کند. مثلا انجام فعالیتهای عمرانی، ساخت جاده، سد، افزایش تعداد سازمانهای دولتی و.. از مجاری در دست دولت برای انجام هزینه و افزایش نقدینگی است.
یا دولت میتواند برای فعالیتهای مختلف تحت عناوین مختلف اقدام به عرضه وام کند.
اما در اقتصاد یکی از عوامل مهم کنترل نقدینگی نرخ بهره است.
نرخ بهره چیست؟ هر کالا و خدماتی در جامعه قیمتی دارد، قیمت پول نیز نرخ بهره آن است. وقتی پولی در اختیار بانک قرار میدهید در حقیقت قرارداد میبندید به قیمتی معادل (مثلا 20 درصد) حاضرید پول خود را در اختیار بانک قرار دهید.
کنترل نقدینگی با نرخ بهره
همانطور که گفته شد، نرخ بهره قیمت و ارزش (زمانی) پول است.
دولت یا بانک مرکزی میتواند با تغییر قیمت پول، حجم آن را در جامعه کنترل کند اما چگونه؟

فرض کنید دولت اعلام کند از هفته آینده نرخ بهره بانکی برای سپردهها 40 درصد و نرخ بهره وام 50 درصد خواهد بود. چه اتفاقی میافتد؟
تمایل مردم برای قرار دادن پول در بانک بهشدت افزایش مییابد مردم بهجای آنکه پول خود را در بازارهای پرریسک دلار، طلا ، سهام، مسکن سرمایهگذاری کنند با ریسک صفر در بانک سپرده میکنند تا سود سالانه 40 درصدی دریافت کنند.
از طرفی ورود وام به جامعه نیز بهشدت کاهش مییابد، زیرا دریافت وام 50 درصدی، بازپرداخت سنگینی به متقاضیان تحمیل میکند. همانطور که میبینید از یک طرف نقدینگی به بانکها سرازیر خواهد شد (از سطح جامعه جمع شد) و از طرف دیگر ورود آن به جامعه نیز بسیار کند میشود.
کنترل نقدینگی | تصمیمسازی برای تورم، تولید و اشتغال
در حال حاضر در اقتصادهای پیشرفته بانک مرکزی بهصورت منظم حجم نقدینگی را کنترل میکند تا تولید، اشتغال و تورم کشورها در سطح مناسبی باشد. متاسفانه در کشور ما همواره بیانظباطی مالی دولت، کنترل نقدینگی در کشور را با مشکلات پیچیده مواجه کرده است. هرگاه قیمت نفت در بازارهای جهانی بالا رفته و درآمد دولت افزایش یافته، بدون توجه به ظرفیت تولید کشور حجم بالای نقدینگی وارد سیستم اقتصادی شده است. پیامد آن افزایش تورم، واردات بیرویه و از بین رفتن فرصتهای تولید و اشتغال در کشور بوده است. به همین دلیل است که طی سالیان متوالی، مسئله کنترل نقدینگی به چالش دولت بدل شده و ترمیم سیستم اقتصادی را با مشکل مواجه کرده است.
نویسنده : مرتضی زارع