شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

اعتماد و رشد اقتصادی

شاید باورش سخت باشد اما اعتماد مردم به سیستم اقتصادی آن‌چنان مهم و پر اهمیت است که بهای عدم‌اعتماد می‌تواند عقیم ماندن کلان‌ترین سیاست‌های اقتصادی باشد. اگر بخواهید نقش اعتماد در سیستم اقتصادی را با متر پول برآورد کنید شاید قیمت آن میلیاردها میلیارد دلار است.
اعتماد به سیستم اقتصادی و سیاست‌های دولت در قبال آن، در همه بخش‌های اقتصاد کشور تاثیرگذار است از مالیات گرفته تا سیاست های پولی و مالی دولت.

اعتماد و اقتصاد ایران


برای درک بهتر اهمیت اعتماد در سیستم اقتصادی بیایید نگاهی به اقتصاد کشور خود کنیم:

بی‌اعتمادی و فرار مالیاتی

مثلا چرا در کشور ما نرخ فرار مالیاتی در سطح بسیار بالایی قرار دارد؟ طبق برآودها در آبان 1398 ، سالانه بین 25 تا 40 هزار میلیارد تومان از مالیات‌های دولت هرگز پرداخت نمی‌شوند! حتی در سال 98 طبق برآورد قوه قضایه رقم 100 هزار میلیارد تومان هم اعلام شد. اگرچه نمی‌توان رقم دقیق آن را اعلام کرد ولی می‌توان حدس زد چه حجم از پول دولت عملا از چرخه اقتصاد خارج می‌شود؛ اما چرا؟

مالیات دادنی است نه گرفتنی! فرار مالیاتی 156 هزار میلیارد تومانی

امیرحسین خالقی


پاسخ خیلی ساده است، ریشه اصلی چنین رویدادهای در بی‌اعتمادی مردم به دولت گره خورده است. دولت پول حاصل از مالیات را چگونه صرف می‌کند؟ چقدر از آن برای ایجاد زیرساخت‌ها در شهرها هزینه می‌شود؟ آیا مردم نمود آن را می‌بینند؟ آیا دولت در مدیریت بودجه خود دقت کافی را دارد؟ اگر چنین است چرا همواره اخباری در مورد اختلاس‌های کلان و فساد‌های مالی منتشر می‌شود و افراد زیادی در این باره دستگیر می‌شوند؟

اخذ مالیات و نظارت بر دریافت آن از مهم‌ترین سیاست‌های اقتصادهای پیشرفته در تامین مالی دولت است
اخذ مالیات و نظارت بر دریافت آن از مهم‌ترین سیاست‌های اقتصادهای پیشرفته در تامین مالی دولت است

بله مردم در مورد مسئله مالیات و هزینه کردن درست آن در جهت منافع جامعه تردید دارند، یا به بیان دیگر اعتماد کافی به دولت ندارند. بنابراین ترجیح می‌دهند تا جای ممکن از پرداخت مالیات طفره روند.

البته همیشه این بی‌اعتمادی مردم به دولت نیست که موجب مختل شدن فرآیندهای اقتصادی می‌شود، اعتماد بیش از حد دولت نیز می‌تواند باعث هرز منابع ارزشمند اقتصاد شود.

اعتماد پوپولیستی | هرز منابع نفت 100 دلاری!

در زمان دولت نهم و دهم قیمت نفت به میزان باورنکردنی افزایش یافت و از 100 دلار هم پا را فراتر گذاشت. علم اقتصاد در چنین شرایطی حکم می‌کند انجام هزینه‌ها باید خیلی منظم و هدفمند باشد. اما سیاست پوپولیستی آن دوره بخش بزرگی از این درآمدها را وارد کانال وام‌های ارزان قیمت و طرح مسکن مهر کرد.

دولت تصور می‌کرد این رویه پوپولیستی و اعتماد خارج از تعادل و منطق، می‌تواند در یک فرم آرمانی به یکباره، سیستم اقتصادی کشور را کاملا دگرگون کند.


اما همه ما می‌دانیم و به چشم دیدیم تمامی این منابع ارزشمند، به جای تولید و اشتغال، چگونه سر از واردات انواع کالا، خودروهای لوکس، سفته‌بازی در بازار مسکن و .. درآورد. درآمدی که در حال حاضر که نفت پایین‌ترین قیمت خود در 21 سال گذشته را دارد یک رویای از دست رفته است.

طرح مسکن مهر


یا در طرح مسکن مهر، عدم نظارت صحیح بر نحوه خرج صحیح منابع مالی سنگین، علاوه بر افزایش واردات، موجب ساخت مجتمع های مسکونی بی کیفیت با مصالح نامرغوب شد.


در این دو مثال ملموس می‌بینید چگونه بی اعتمادی مردم به دولت، هزاران میلیارد تومان را از کانال مالیات از چرخه اقتصاد کشور خارج می‌کند، یا اعتماد رفاقتی و پوپولیستی دولت، و انجام هزینه‌ها نامنظم و سنگین، چگونه هزاران میلیارد تومان درآمد نفتی دولت (نهم و دهم) را روانه بازار سایر کشورها کرد و بجای اشتغال و تولید ملی، بیکاری و تروم را توسعه داد.

ترویج بی‌اعتمادی | چرخ معیوب اقتصاد در هر زمینه‌ای


عدم اعتماد چرخ اقتصاد را در همه زمینه‌ها معیوب کرده و کارکرد صحیح سیاست‌ها را عقیم می‌کند. برای مثال در حال حاضر کشور دو تیم محبوب با طرفداران میلیونی دارد که بی‌کفایتی مدیریتی موجب بحران بزرگ مالی در این دو تیم شده است.

شاید بسیاری از سرمایه‌گذاران داخلی یا خارجی راغب به خرید این دو تیم باشند اما واگذاری این دو تیم به بخش خصوصی در حال حاضر به یک جوک بدل شده است.

هر سال این موضوع مطرح می‌شود و اتفاقی نمی‌افتد به همین دلیل است که اگر در گذشته تا این خبر اعلام می‌شد بلافاصله صف انواع خریداران برای آن‌ها تشکیل می‌شد، اما اکنون این خبر کمترین واکنش‌ها را به دنبال داشته است. همچنین برنامه‌های توسعه 5 ساله دولت که تقریبا در تمام دوره‌ها انحراف زیادی با اهداف داشته و دیگر محفل اظهارنظر کارشناسان اقتصادی نیست.


نقش اعتماد در رشد اقتصادی | به زبان ساده


نتایج بررسی تایلر کوئین در این مورد نشان می‌دهد در جوامع توسعه یافته، همبستگی بالایی بین سطح بالای اعتماد و رشد اقتصادی وجود دارد.
به زبان ساده او بیان می‌کند اعتماد در کسب‌وکارها حجم مبادلات تجاری و سرعت انجام آن‌ها را به میزان قابل‌ملاحظه‌ای افزایش می‌دهد.

یکی از مهم‌ترین عناصر در ترویج اعتماد عمومی، انتشار اخبار صحیح از تلویزیون و رسانه‌های تصویری است
یکی از مهم‌ترین عناصر در ترویج اعتماد عمومی، انتشار اخبار صحیح از تلویزیون و رسانه‌های تصویری است


“به این فکر کنید که همزمان که با کسی معامله می‌کنید، آن معامله نیازمند سطحی از اعتماد است؛ شما اعتماد می‌کنید کالا و خدماتی که دریافت می‌کنید ارزشمند باشد

یا اعتماد می‌کنید که عرضه‌کننده تا (مثلاً) یک سال آینده همچنان در حال بیزینس باشد تا اگر به مشکلی برخوردید به شما کمک کند.

وقتی اعتماد بالا باشد معمولاً همکاری نیز بالاتر است، همکاری بالاتر در محل کار باعث کاراتر شدن بیزینس می‌شود و ساختن بیزنس‌های بزرگتر را آسان تر می‌کند.

وقتی اعتماد بالا باشد نیاز نیست تمام منابع خود را صرف حفاظت از حقوق مالکیت خود کنید چون تا حدودی به دیگران اعتماد می‌کنید که اموال شما را بر ندارد؛

وقتی اعتماد بالا باشد معمولاً فساد کمتر است می‌توانید بیشتر به کیفیت مقامات و خدمات دولتی تکیه کنید. همچنین در زمان بالا بودن اعتماد بازار سرمایه هم باید بهتر کار کند زیرا وام دادن و گرفتن آسان‌تر و ارزان‌تر خواهد بود. خیلی ساده مردم به طور کل انتظار دارند که دیگران قرضشان را پس بدهند”

تایلر کوئین | پروفسور اقتصاد دانشگاه جرج میسون


در جملات بالا به‌خوبی متوجه می‌شوید اعتماد چه نقش مهمی در توسعه کسب‌وکارها و رشد اقتصادی کشورها خواهد داشت:

  • اعتماد بین مردم با یکدیگر در معاملات ساده تا بیزنس‌ها بزرگ، یا بین مردم و دولت در سیاست گذاری های کلان، می‌تواند تا حد زیادی سرعت انجام معاملات و بیزنس‌ها، یا انجام اقدامات توسعه‌ای را بالا ببرد، ورود سرمایه به بازارهای مولد را افزایش داده و انحراف انگیزه‌ها را کاهش دهد.
  • اعتماد طرفین وقت انرژی کمتری برای پیشبرد فعالیت‌های اقتصادی گرفته و بهره‌وری کل را افزایش می‌دهد.
  • جریان ورودی سرمایه خارجی را روان می‌کند و ورود تکنولوژی و فن‌آوری را که ضریب مهمی در رشد اقتصادهای در حال توسعه است، را تسهیل می‌کند.


اعتماد و رشد اقتصادی | نتایج تجربی


در رابطه با نمونه تجربی، تاثیر اعتماد بر توسعه و رشد اقتصادی، پائول زاگ و استیو ناک(2001) در مقاله‌ای تحت عنوان “ اعتماد و رشد اقتصادی” بر مبانی نظرسنجی در کشورهای مختلف به نتایج ارزشمندی دست یافتند.
این نظر سنجی بر محور دو سوال بنا شده است:


آیا بیشتر مردم قابل اعتماد هستند؟
در ارتباط با مردم هرچه مواظب باشید باز هم کم است

همانطور که انتظار می‌رود نتایج این تحقیق نشان می‌دهد در کشورهای با درجه اعتماد بالاتر بیشتر به تایید جمله اول تمایل دارند، نروژ یکی از این کشورها است:


نروژ یک کشور کوچک و ثروتمند، اهل همکاری و مبادله با کشورهای مختلف اروپایی و با نرخ جنایت بسیار پایین، دارای هم‌بستگی شدید بین سطح اعتماد مردم و رشد اقتصادی است.

پائول زاک و استیو ناک | اعتماد و رشد اقتصادی 2001

این نظرسنجی در بسیاری از کشورها صورت نگرفت زیرا میزان خشونت در آن‌ها بالاست و همین که سطح اعتماد آن‌قدر نیست که یک شخص غریبه بتواند از مردم سوال کند چقدر بقیه اعتماد دارد؟ در هر صورت ناک و زاک از این داده‌ها استفاده کرده و آنالیزهای آماری روی آن انجام دادند

.
زاک و ناک علاوه بر سطح اعتماد، متغیرهای میزان تحصیلات (به‌طور خاص مدرسه رفتن کودکان)، سرمایه‌گذاری ملی، درآمد سرانه و مذهب را در معادله رشد اقتصادی خود وارد کردند.


نتایج این پژوهش نشان می دهد اعتماد تا حد زیادی بر رشد اقتصادی کشورها موثر است. بررسی‌ها نشان می‌دهد، برای هر ۱۵ درصد افزایش اعتماد، نرخ رشد حدود یک درصد به طور میانگین افزایش می‌یابد.

پائول زاک و استیو ناک | اعتماد و رشد اقتصادی 2001

در تصویر زیر رابطه بین اعتماد و رشد اقتصادی کشورها در سال 2001 آمده است.

رابطه بین اعتماد و رشد اقتصادی | پائول زاک و استیو ناک 2001
رابطه بین اعتماد و رشد اقتصادی | پائول زاک و استیو ناک 2001

فرآیند شکل‌گیری اعتماد در سیستم اقتصادی؟


اما سوال اساسی این است در جوامعی که با مشکل عدم‌اعتماد مواجه هستند، فرآیند اعتمادسازی چگونه و از چه کانالی باید آغاز به کار کند؟ همان‌طور که مشخص است اعتماد از رویکردهای اولیه، تکرار صحیح آن در قالب فرآیندها، شکل‌گیری عادات، تثبیت فرهنگ و تکرار صحیح و مستمر آن حاصل می‌شود. نمی‌توان انتظار داشت که یک روز همه از خواب برخیزند و به هم اعتماد کنند و ثروتمندتر شوند.


به‌طور کلی شکل‌گیری اعتماد در جامعه و سیستم اقتصادی به نحوه تصمیم‌سازی و سیاست‌های دولت بازمی گردد. این دولت است که باید با بکارگیری صحیح منابع و استفاده درست آن در بخش‌های مختلف اقتصاد روح اعتماد را به کالبد جامعه تزریق کند.

نقش دولت در گسترش اعتماد


یک مطلب ارزشمند در این زمینه، مقاله کریستین بیورنسکا تحت عنوان ” چگونه اعتماد اجتماعی بر رشد اقتصادی اثر می‌گذارد” است.


بیورنسکا در بررسی خود ضمن اشاره به نحوه عملکرد دولت در اقتصادهای موفق، و بی‌کفایتی و فساد در دولت‌های ناموفق، دو کانال اصلی در شکل‌گیری فرآیند اعتماد و نهایتا تاثیر آن بر رشد اقتصادی درنظر می‌گیرد:


یکی از طریق کیفیت دولت و حاکمیت قانون است یعنی جوامع با اعتماد بالاتر دولت‌هایی دارند که بهتر کار می‌کند و با احتمال بیشتر قوانین خود را عادلانه‌تر اجرا می‌کند و این باعث تقویت کارآیی اقتصادی و تولید ثروت می‌شود.

اجرای درست قوانین نقش مهمی در گسترش اعتماد در جامعه دارد
اجرای درست قوانین نقش مهمی در گسترش اعتماد در جامعه دارد


کانال دیگری که اعتماد رشد اقتصادی را تقویت می‌کند مدرسه است! جوامع با سطح بالاتر از اعتماد بیشتر، در آموزش سرمایه‌گذاری می‌کنند این امر باعث افزایش ارزش سرمایه انسانی و کارایی می‌شود و رشد اقتصادی را تقویت می‌کند.

بر اساس مطالب فوق می‌توان نتیجه گرفت، اعتماد بستری است که سرمایه‌گذاری در آن رشد اقتصادی، جلوگیری از هدر رفت منابع، توسعه تولید و اشتغال را برای کشورها به ارمغان آورده است و انجام اموری که بی‌اعتمادی مردم نسبت به دولت را افزایش دهد نتیجه‌ای جز انحراف رفتار جامعه از مسیر رشد نخواهد داشت.

نگارنده: مرتضی زارع

منبع

نظر شما