شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

آشنایی با مکاتب اقتصادی | فیزیوکراسی Physiocracy (بخش دوم)

در بخش اول مقاله به نحوه شکل‌گیری این مکتب و جهان‌بینی این گروه از اقتصادانان به سازوکار اقتصادی حاکم بر جهان پرداخته شد. برای شناخت کامل‌تر این مکتب در مقاله حاضر اصول مکتب فیزیوکراسی تبیین شده است.

اصول مکتب فیزیوکراسی:

فیزیوکراسی از قدیمی‌ترین مکاتب اقتصادی پایه‌های اندیشه‌های خود را بر 7 محور اصلی بنا کرده است. این موارد شامل:

  • نظام طبیعی
  • تنظیم صنعت کشاورزی
  • آزادی کسب و کار
  • اهمیت انباشت سرمایه
  • رفورم مالیاتی
  • تجارت
  • کالای لوکس

آشنایی با مکاتب اقتصادی | فیزیوکراسی Physiocracy

1) نظام طبیعی:

یکی از پایه‌های اساسی اندیشه‌ی فیزیوکرات‌ها نظام طبیعی بود.

کنه و پیروان او با استفاده از استدلال منطقی کل به جزء، به جستجوی قوانین فراگیر چیره بر پدیده‌های اقتصادی پرداختند.

پایه‌های این قوانین، براساس نظام طبیعی استوار بود و شرط لازم برای طرح این قوانین، به صورت نظری، بهره‌گیری از علم اقتصاد به شکل یک نظام جداگانه بود.

بنابراین، فیزیوکرات‌ها اقتصاد را از دستورهای مذهبی و سیاست جدا کردند و باور داشتند که علم اقتصاد باید به صورت یک «علم تجربی» در آید.

2) تنظیم صنعت کشاورزی:

بهبود در ظرفیت تولید در بخش کشاورزی در اجرای برنامه مالیاتی، یک مسأله مهم و اساسی بود. بر این اساس، آن‌ها پیشنهاد کردند که در فعالیت‌های کشاورزی باید بیشتر، از روش‌های سرمایه‌داری بهره برد.

Untitled design 99

از این رو این سیاست جدید، ایجاب می‌کرد که شمار زیادی از مزارع کوچک، به کشاورزان سرمایه‌دار معدودی داده شود، تا آن‌ها بتوانند روش‌های تولیدیِ باصرفه‌تری را که تنها در مزارع گسترده قابل اجرا است، عملی کنند.

3) آزادی کسب و کار و عدم مداخله‌ دولت:

فیزیوکرات‌ها باور داشتند که بر اجتماعات بشری، تعادل و توازنی فرمانرواست؛ که منشا آن «نظام طبیعی» است.

بنابراین، بهتر است اداره‌ی امور آنان به‌طور دلخواه به خودشان واگذار شود و تا آنجا که ممکن است، حق هرگونه مداخله‌ای از دولت سلب گردد. البته نباید تصور کرد، که به نظر آن‌ها وجود دولت بیهوده است؛

بلکه بدون آن زندگی اجتماعی دچار بی‌نظمی و هرج‌و‌مرج می‌شود. تنها نکته‌ای که فیزیوکرات ها مورد تأکید قرار می دادند، این بود که دولت از حدود وظایف ذاتی خود تخطی نکند و با پیروی از قوانین طبیعی، قوانین مدون تنظیم کند.

4)اهمیت انباشت سرمایه:

فیزیوکرات‌ها به ضرورت انباشت سرمایه و مولّد بودن بخش کشاورزی و تا حدودی بخش معدن باور داشتند؛ چون زمین را منشأ ثروت اقتصادی می‌دانستند.

زمین خاصیت تولید اضافی به نام «محصول ویژه» را دارد و با طرح جدول اقتصادی، کشاورزی را عنصر اصلی در تولید می‌دانستند.

5) رفورم مالیاتی:

این اصلاح مالیاتی فرانسه در اواخر قرن هجدهم ارائه شد. از آن‌جا که فرانسه اقتصاد کشاورزی داشت و با توجه به مسائلی که بر سر راه وضع مالیات بر ثروت وجود داشت، طبیعتاً درآمد دولت می‌بایست از محل مالیات بر زمین به دست آید.

لیکن موافق با سنّت قدیم فرانسه، روحانیون از پرداخت مالیات معاف بودند. در نتیجه فشار پرداخت مالیات به طبقه‌ی کشاورز تحمیل می‌شد. فیزیوکرات‌ها پیشنهاد کردند که افراد گوناگون به هیچ وجه نباید از پرداخت مالیات بر زمین معاف شوند.

اصلاح مالیاتی فرانسه در اواخر قرن هجدهم

از طرف دیگر یک نوع «مالیات واحد» باید جایگزین مالیات‌های گوناگون شود. بدین ترتیب، تمام مالکین -ارباب، روحانیون و غیره- نسبت به سهمی که از تولید محصول ویژه، در صنعت کشاورزی دارند، باید مالیات بپردازند.

منطق آن این بود که تنها بخش کشاورزی می‌تواند مازاد تولید داشته باشد و لذا تنها باید از محصولات کشاورزی، مالیات گرفت.

6) تجارت:

فیزیوکرات‌ها فعالیت‌های بازرگانی را غیر مولد می‌دانستند؛ زیرا باور داشتند که این فعالیت‌ها صرفاً متضمن مبادله‌ی ارزش‌های مساوی است؛

بنابراین چون در تولید و خرید و فروش کالاهای صنعتی، محصول ویژه تولید نمی‌شود، چنین فعالیت‌هایی کمک نخواهند کرد. از طرف دیگر، معتقد بودند که چون در تجارت بین‌المللی تقاضای کالای کشاورزی کاهش می‌یابد، ثروت کشورها کم می‌شود؛ ولی با این حال، طرفدار آزادی در تجارت بین‌الملل بودند.

7) کالای لوکس:

فیزیوکرات‌ها با مصرف کالای لوکس مخالف بودند؛ زیرا به نظر آن‌ها این امر، مانعی در سر راه انباشت سرمایه خواهد بود.

آن‌ها گردش ثروت در جامعه را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دادند. دوران اوج این مکتب سال ۱۷۵۸ میلادی بود؛ ولی در سال ۱۷۷۶ با انتشار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت، پایه‌های مکتب به لرزه افتاد و می‌توان گفت این سال، سال پایانی عمر فیزیوکرات‌ها بوده است.

منبع : کانال تلگرامی درباره آزادی

نظر شما