میزگرد تخصصی مدیریت مصرف و سازگاری با کم آبی | دومین کنگره علوم و مهندسی آب و فاضلاب ایران| دانشگاه صنعتی اصفهان،22 آبان 1397
اعضای میزگرد:
دکتر تابش (استاد دانشگاه تهران و مدیر جلسه)
دکتر جلیلی قاضی زاده (استادیار دانشگاه شهید بهشتی)
دکتر سجادی فر (مدیر دفتر پژوهش و بهرهوری شرکت آب و فاضلاب منطقه 2 شهر تهران)
دکتر سمسار یزدی (مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور تمدن کاریزی)
مهندس طاهری (عضو سازمان نظام مهندسی استان اصفهان)
خانم مهندس ملاباشی (مدیر دفتر مدیریت مصرف شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان)
دکتر تابش
همانطور که می دانید با توجه به شرایطی که درکشور ما و بسیاری از کشورهای مختلف حاکم شده و کمبود منابع و عدم مدیریت مصارفی که اتفاق افتاده است، ما دچار تنشها و بحرانهای آبی متعددی در اقصی نقاط دنیا هستیم که از جمله کشور عزیزمان هم از این موضوع بسیار رنج میبرد. بههمین خاطر بحث مدیریت مصرف و سازگاری با کمآبی جزو مباحثی است که در دستور کار وزارت نیرو قرار دارد و همچنین بهعنوان یک ضرورت مجبور هستیم که تمام توانمان را برای کاهش مصرف و مدیریت مصرف در حقیقت بهکاربریم. با توجه به اینکه بحث مدیریت مصرف میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد درحقیقت ما سعی کردیم از دوستان عزیزی که با تخصصهای گوناگون و از جنبههای مختلف در طول دوران کارشان به این بحث پرداختند استفاده کنیم، گرچه جامعیت موضوع بسیار بیشتر از این میباشد و در حد چند دقیقه یا مدت زمانی که در خدمت شما هستیم، اصلا نمیشود به کلیت موضوع به تمامی اشاره کرد و فقط به قسمتهایی از موضوع خواهیم پرداخت.
در رابطه با مدیریت مصرف آیتمهایی که ضرورت دارد مورد بحث قرار گیرد بحث کاهش آب بدون درآمد و هدررفت آب است که جزو وظایف شرکتهای مهندسی آب و فاضلاب است ولی در قسمت داخل ملک در حقیقت استفاده از ابراز کاهنده و مباحثی که صبح هم مطرح شد که ما آب کمتری را بهازای تقاضایی که وجود دارد بتوانیم مصرف کنیم، در آن قسمت هم باید تجربیات و دانش فنی لازم را داشته باشیم. همچنین برای اینکه این دو مسئله بتوانند با هم جفتوجور شوند بحث قانونگذاری، بحث تبلیغات و بحث آموزش و فرهنگسازی هم نقش بسیار مهم و موثری را ایفا خواهند کرد. انشاالله از آقای دکتر سمساری یزدی که جزو پیشکسوتان این حوزه هستند و مدتها در شهر یزد و جاهای مختلف کشور در این زمینه کار کردند و پروژههایی را داشتند و مدتی هم مسئول بخش یونسکو بودند در شهر یزد تقاضا میکنیم که بحث را شروع کنند و سپس از آقای دکتر جلیلی قاضیزاده تقاضا میکنیم که به خصوص در رابطه با بحثهایی که به عنوان جیرهبندی و محدودیت اعمال کردن برای مصارف، وجود دارد بحث را ادامه دهند.
خانم مهندس ملاباشی مسئول بخش مدیریت مصرف و کاهش آب بدون درآمد استان اصفهان هستند که با توجه به شرایط حاد و بحرانی که شهر اصفهان به خصوص در سالهای اخیر و در تابستان گذشته داشته تجربیات خوبی در این زمینه حاصل کردند که بتوانند بهنوعی همانطور که صبح هم گفته شد 92% مشترکین اصفهان مدیریتی داشته باشند که در سطح الگوی مصرف آب را بخواهند مصرف کنند. این هم از توفیقاتی بوده که در این بخش حاصل شده، انشاالله تجربیات را خانم مهندس میفرمایند. آقای دکتر سجادیفر در رابطه با بحث قیمتگذاری و نقشی که کنترل قیمت و انگیزههای اقتصادی میتواند در کاهش مصرف ایجاد کند در خدمتشان هستیم. جناب آقای مهندس طاهری که هم از نظام مهندسی استان اصفهان تشریف آوردهاند با توجه به بحثی هم که صبح آقای دکتر فاضلی فرمودند در رابطه با مبحث 16 نظام مهندسی و بحث ساختمان برنامهریزیهایی که در سطح نظام مهندسی در این زمینه شده را ان شاالله توضیح خواهند داد. ما میخواهیم ان شاالله حدود یک ساعته این جلسه را خاتمه دهیم و با توجه به اینکه یک مقدار عقب افتادگی داشتیم و میدانیم دوستان خستگی داشتند بعضی ها هم شب در راه بودند، از یک ساعت و نیم استفاده نمیکنیم و فشردهتر بحث را کوتاهتر ارائه خواهیم کرد.
دکتر سمساری یزدی
بهنام خدا. عصر بهخیر میگویم خدمت عزیزان، آن چیزی را که قرار است من خدمتتان توضیح دهم راجع به بررسی روشهای مختلف جداسازی آب شرب از سایر مصارف است که بهنوعی در ردهبندی مدیریت مصرف در دسترسی مدیریت کیفی قرار میگیرد.
ما در طول سالهای گذشته بنا بهدلایل مختلف بیشتر به مدیریت متعارف که مدیریت عرضه آب بوده پرداختیم تا اینکه بپردازیم به مدیریت مصارف و تقاضا، برای اینکه میدانیم این مدیریتها بسیار سخت هستند. مدیریت منابع آب و عرضه آب و مدیریتهای سازهای کار سادهای بوده و معمولا با پول مشکلشان حل میشده است.
در اینجا ملاحظه میفرمایید که در بخش مصارف خانگی در مجموع طبق استاندارد صنعت آب کشور، حداکثر 15 لیتر آب باید صرف شرب و پخت و پز کنیم در حالیکه باید 170 لیتر آب خوب را برای این 15 لیتر تامین کنیم. هدف ما این بوده که در حقیقت آب را به طبقات مختلف کیفیت دستهبندی کنیم و هر کیفیت را به رده خودش تخصیص دهیم. به اینترتیب ما انتظار داشتیم بعد از اینکه اینکار انجام شود کیفیت آب شرب که بهنوعی دستهبندی میشود، ارتقا پیدا کند، سیستم تامین و توزیع آب هم ارتقای پایدار داشته باشد و افزایش بهرهوری نسبی آب هم داشته باشیم. پس بدین ترتیب جداسازی تفکیک آب یعنی مدیریت کیفی آب بهگونهای که ابتدا مصارف آب به ردههای مختلف کیفی دستهبندی شده و سپس آب مورد نیاز هر رده متناسب با کیفیت مورد نیاز آن تامین شود. کاری که کمابیش هم در نقاط مختلف کشور برحسب شرایط و مقتضیات و شرایط محلی انجام شده است. اینکه ما بتوانیم آب شرب را از مصارف بهداشتی جدا کنیم و از فضای سبز عمومی هم جدا کنیم.
کاری که ما انجام دادیم 4 روش را که روشهای اصلی هستند بررسی کردیم و اینها را با هم مقایسه کردیم. 1) تصفیه آب خانگی؛ 2) برای جداسازی آب شبکه دوگانه توزیع آب تعریف کنیم؛ 3) جایگاه عمومی برداشت آب و 4) آب بستهبندی. در واقع هدف ما از انجام این پروژه این بوده که این چهار روش را بسنجیم، با هم مقایسه کنیم و ببنیم که برای یزد که میخواهیم اجرا کنیم کدامیک از این روشها مناسبتر است.
اولین چیزی که لازم بود در این پروژه بدانیم سرانهها بود که در اسلاید ملاحظه میفرمایید که در سرانه شرب، نیاز انسان یک مبحث است و مصرفی که معمولا میشود یک مبحث دیگر و استاندارد هم یک مبحث است. ما کارهای زیادی چه در زمینه بررسی سوابق بینالمللی چه در زمینه سوابق کشور خودمان که خیلی فرصت نیست اینجا بهآن اشاره شود انجام دادیم. در مجموع میتوانم خدمتتان این را عرض کنم که با آماربرداریای که ما در شهر اردکان انجام دادیم در مجموع بهاین نتیجه رسیدیم که برای یک نفر در روز تقریبا 2/3 لیتر آب شرب مورد نیاز است که در پروژهمان این رقم را 4 لیتر درنظر گرفتیم. مقالهاش هم در مجله علوم و مهندسی آب و فاضلاب چاپ شده است.
برای اینکه این چهار روش را مورد بررسی قرار دهیم باید مزایا، محاسن و پتانسیلهای آنها را بررسی میکردیم. من فقط نگرانیهایی که در مورد هریک از روشها داشتیم را بهطور خلاصه خدمتتان عرض میکنم. در مورد آب بستهبندی نگرانیای که است نگرانی مهاجرت ترکیبات مضر بهداخل بطری است درصورتیکه آب داخل بطری خیلی گرم شود و به بالای 50-60 درجه برسد که بهخاطر تابش خورشید ممکن است اتفاق بیفتد، مسائل زیستمحیطیاش و پسماندش است و اینکه پرتهایی که در داخل کشور تولید میشود خیلی ظرفیت بازچرخانی ندارند و الی آخر.
در مورد تصفیه آب خانگی مهمترین مشکلی که وجود داشت عدم آگاهی استفاده کنندگان از این دستگاه بود. اینکه یک مقداری آب مرتبا وارد شبکه آب فاضلاب میشود که مردم اطلاع ندارند. فیلیترهایش و دفع فیلترهایش در محیطزیست واقعا مشکل است و اصلا تعویض فیلترهایش و گامهای زمانی که باید فیلترها عوض شود، اینکه هیچکس در کشور مسئولیتی در قبال اینها قبول نمیکند، اینها جزو ایراداتش بود.
در مورد جایگاه عمومی برداشت آب که همه رقمیش را داریم، کارتی، عمومی که مردم مجانی مثل سقاخانهها برداشت میکنند، شاید بالاترین نگرانیای که در مورد آن وجود دارد ناتوانی سیستم در خصوص برقراری عدالت و برابری است. برای اینکه افراد مسن، معلول، کودکان نمیتوانند از این سیستم مانند بقیه استفاده کنند و مسائلی مثل آببها و تجمع آب در لولهها و غیره از ایراداتش هستند.
در مورد شبکه دوگانه توزیع آب، هزینه سرمایهگذاری خیلی بالا، احتمال اختلاط آب بین دو تا شبکه، یعنی شبکه آب شرب و شبکه آب بهداشتی و سایر موضوعاتی که ملاحظه میفرمایید نگرانیهای این موضوع هستند.
در مجموع برای اینکه ما بخواهیم این مدلها را مقایسه کنیم با توجه به مزایا و محاسن و نگرانیهایی که از اینها دریافت کرده بودیم بهاین نتیجه رسیدیم که یک جلسه طوفان فکری با متخصصین داشته باشیم و معیارهای مقایسه را درآوریم. اینجا ملاحظه میفرمایید که معیارهای قابلتوجهی برای اینکه این چهار روش را باهم مقایسه کنیم استخراج شدند.
معیارها، معیار اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، امکانپذیری، پایداری و بهداشتی است. در واقع با این معیارها و با استفاده از مدل، آن چهار روش یعنی جایگاه برداشت آب، شبکه توزیع دو گانه، آب بستهبندی و تصفیه آب خانگی محک زده میشوند و در نهایت آن روش بهینه خارج میشود. بعد از اینکه این مدل اجرا شد درنهایت در مورد شهر یزد بهاین نتیجه رسیدیم که روشی که بالاترین امتیاز را کسب میکند جایگاه برداشت آب است و بعد از آن، آب بستهبندی است و بعد از آن، شبکه دوگانه است و درنهایت تصفیه آب خانگی در مرتبه آخر قرار میگیرد.
خدمتتان عرض کنم آنچه که برای ما در این روشها مهم بود این بود که ببینیم در این منطقه خاص کدامیک از این روشها بهتر جواب میدهد. شاید در یزد بهترین جواب را توانستیم از جایگاه عمومی برداشت آب بگیریم، اما شاید در جای دیگر واقعا بهاین ترتیب نباشد و یکروش دیگری بهترین امتیاز و بهترین نمره را بگیرد.
دکتر جلیلی زاده قاضی زاده
من در واقع راجع به بحث جیرهبندی آب میخواهم صحبت کنم. ضمن تشکر از دکتر سمسار یزدی عزیز یک نکتهای را اشاره کنم که بحث ایشان کامل شود. راجع به جداسازی آب شرب از آب غیرشرب، دوستان توجه داشته باشند که زمانیکه ما آب را جدا میکنیم، مثلا با ایستگاه برداشت آب، یا با آب بستهبندی یا با هر روش دیگری، آب شرب تکلیفش روشن است. آن شبکه دومی که بهنام بهداشتی گفته میشود یا بهنام غیرشرب، این خیلی مهم است که دوستان بدانند کیفیت آن آب باید در حد آب شرب باشد. شما حق ندارید آب کمتر از آب شرب را برای استحمام و شستو شو استفاده کنید. این یک نکتهای است که بعضی از مدیران یا دوستان فکر میکنند که ما بیاییم فاضلاب را تصفیه کنیم، تصفیه شدهاش را بفرستیم در شبکه با آن دوش بگیرند، یا بعضی از مصارف، این امکانپذیر نیست. در هیچجای دنیا هم اینکار انجام نشده، این نکته را خواستم یادآوری کنم. ما میتوانیم کیفیت شبکه دوم را کف کیفیت آب شرب بگذاریم، اما نمیتواند غیر از آن باشد.
طبق آمار مصارف سال 1396 در شهرها و شرکتهای آب و فاضلاب است، مصرف سرانه از عدد 140 تا 238 است، یعنی یک نفر چند لیتر در روز آب مصرف میکند. ما میخواهیم اینرا کاهش دهیم یعنی مدیریت مصرف کنیم، روشهای بسیار متنوعی است، محورهای مختلف مدیریت مصرف دارد، محورهای فنی و مهندسی، روشهایی که دوستان اشاره کردند، بحث جداسازی، بحث استفاده از کاهندههای مصرف، استفاده از آب خاکستری، کاهش تلفات، اینها همه روشهایی هستند که وجود دارد. در بحث آموزش، آگاهیرسانی، اینها روشهای در واقع با دیدگاه اجتماعی و آموزش است و همچنین روشهای اقتصادی که آقای دکتر سجادیفر اشاره خواهند کرد. بحثهای قانونگذاری، نظام مهندسی که اشاره خواهد شد، ما اینها را داریم. اما بنده یک مشکلی در بحث مدیریت مصرف میبینم، آنهم این است که وقتی که میخواهیم برای یک شهری انتخاب کنیم، بین این روشهای مختلف نمیدانیم که چهطور روش برتر را انتخاب کنیم. این نیست که اگر یک شهری یک روشی را استفاده کرده باشد، این برای شهرهای دیگر هم قابل استفاده باشد. لذا این یک نکته کلیدی است که دوستان ازنظر من باید روی آن توجه کنند که چهطور مابین دهها راهحل، بهترین راهحل را برای پروژه خودمان انتخاب کنیم.
امسال بنده شنیدم که در اصفهان بحث جیرهبندی مطرح شده بود. جیرهبندی آب در شهرهای مختلف کشور انجام میشود. بهعنوان یکروش مدیریت مصرف، دوستان به جیرهبندی نگاه کنند. بنده میخواهم در این جلسه راجع به کارهایی که ما نباید در بحث مدیریت مصرف انجام دهیم صحبت کنم. جیرهبندی البته با اهداف مختلف انجام میشود، با اهداف توزیع آب، کاهش تلفات. اما یکی از اهداف بهظاهر، متداول آن این است که ما جیرهبندی میکنیم، توسط جیرهبندی مصرف آب را کنترل میکنیم. مثلا من در شهری آب کم دارم، میآیم جیرهبندی میکنم، هر چقدر آب دارم تقسیم میکنم، پس مشکل حل میشود. این دیدگاه صحیح نیست.
اگر ما جیرهبندی انجام دهیم چه مشکلاتی دارد؟ مشکل اول، نارضایتی مشترکین است، یعنی ما وظیفهمان این است که آبرسانی انجام دهیم، صورت مسئله را پاک میکنیم. یک جورهایی هر وقت خواستیم آب میدهیم، هر وقت هم خواستیم نمیدهیم. خب مشترکین شکایت میکنند، بعد پول آب را پرداخت نمیکنند. مشخص است که اولین مسئله آن کاهش رفاه است. در جیرهبندی زیرساختها و شبکه بهشدت آسیب میبیند. بهدلیل جریانات ناماندگار که داریم و ضربه قوچ و استهلاک شیرآلات بهعلت کار زیاد، اتفاقی که در جیرهبندی میافتد این است که مقدار دبی نشت افزایش پیدا میکند. اگر الان مقداری نشت در لوله دارید، وقتی جیرهبندی میکنید، در روز چندین دفعه شیر را میبندید و باز میکنید. مقدار نشت افزایش پیدا میکند، نشتیابی مشکل میشود. مثلا شما یک نشتی دارید، این آب نشت میکند و روی سطح زمین میآید. وقتی جیرهبندی است تا میخواهد روی سطح بیاید شما آب را قطع میکنید. مثلا فرض کنید 12 ساعت ما آب را قطع کردیم و آب برای اینکه به سطح زمین برسد 18 ساعت زمان نیاز دارد. تا میخواهد به سطح زمین برسد آب قطع میشود و دیده نمیشود. نشتهای نامرئی در واقع زیاد میشوند. ترکیدگی لوله و حوادث زیاد میشوند. کیفیت آب بهدلیل جریانهای برگشتی کاهش پیدا میکند، به علت جریانات برگشتی، زنگاب در شبکه، افزایش هزینههای نگهداری و بهرهبرداری، این از مشکلات است.
دوستان ما در شرکت آب و فاضلاب میدانند که وقتی جیرهبندی میکنند چهقدرکارشان سخت میشود. کنتورهای مشترکین خراب میشود، کنتورها خطا میدهند، بهعلت وجود هوا مشترکین مجبور هستند پمپ در منزل بگذارند، یا اینکه مخزن تهیه کنند و یکسری هدر رفت آب داریم. یعنی مثلا در جیرهبندی فرد ظرفها را آب میکند برای وقتیکه آب قطع میشود. بعد بههر دلیلی این اتفاق نمیافتد و دورریز دارد. بچهای مثلا شیر آب را باز میکند، آب قطع است، بعد شیر را نمیبندد و نصف شب آب میآید و آب تلف میشود. سرریز مخازن در منازل وجود دارد. بنده با توجه به زمان فقط اشاره کردم. اما یک نکتهای که هست این است که دقت بفرمایید این موضوع خیلی تکنیکی است. چرا نشتها زیاد میشود؟ فرض کنید یک شبکهای دارید که نشت دارد، شما جیرهبندی میکنید، بهعلت قطع و وصل و این جریانهای غیردائمی که به این تحمیل میکنیم، دبی نشتها زیاد میشود، چون حجم نشت برابر با دبی ضرب در زمان است. اینجا دبی زیاد میشود. حال ببینیم بحثی که بنده راجع به این جیرهبندی دارم چیست. اسم اینرا گرداب جیرهبندی میگذارند. یعنی مدیرانی که در این گرداب گرفتار میشوند ناخودآگاه در یک مشکلی درگیر میشوند، بدون اینکه بدانند چه اتفاقی خواهد افتاد.
بنده سعی میکنم در چند دقیقه برایتان یک مثال بزنم، فرض کنید که ما یک تولید آب داریم. معمولا تولید آب دو قسمت است، یک قسمتش مصرف میشود، یک قسمتش هم تلفات است. فرض کنید در یک مثالی ما 70 واحد مصرف میکنیم، 30 واحد هم نشت داریم، حالا مجموعش 100 میشود، در واقع دیگر جیرهبندی هم نداریم. الان شبکه در حال کار است. حالا مدیر این پروژه با یک مشکلی مواجه میشود. به او خبر میدهند که شما دیگر 100 واحد آب نداری و 80 واحد آب داری. میبیند چهکار کند. به این فکر میافتد که جیرهبندی کند. میگوید من اگر جیرهبندی کنم مردم کمتر مصرف میکنند، مشکلم حل میشود. مثلا فرض بفرمایید 4 ساعت آب را قطع میکند، 20 ساعت هم به مردم آب میدهد. خب اینجا چه اتفاقی میافتد؟ دقت کنید شما یک لولهای را تصور کنید که از آن در طول 24 ساعت آب دارد نشت میکند. حالا شما آمدید یک ساعت هایی آب را قطع کردید. وقتی آب قطع است دیگر از لوله آب نشت نمیکند، پس نشت کم میشود. اگر ما مثلا در این مثال در 24 ساعت، 4 ساعت آب را قطع کنیم یعنی یک ششم، یعنی نشت یک ششم کم میشود، مثلا 30 واحد، 25 واحد میشود. سپس وقتی یکدفعه آب جیرهبندی شده مردم کمتر آب مصرف میکنند، فرض کنید مردم 55 واحد آب مصرف میکنند، نشت هم 25 واحد شده، جمع آن 80 واحد میشود. پس مشکل حل شد. الان این مدیر بسیار خوشحال است که مشکل کمبود آب را حل کرد.
حالا ببینیم چه اتفاقی میافتد؟ بهعلت این قطع و وصل شبکه، دبی نشت افزایش پیدا میکند. دقت کنید 20 ساعت آب نشت میکند، اما دبی زیاد میشود. چون دبی زیاد میشود، مقدار نشت فرض کنید 28 واحد میشود. از آنطرف مردم یاد میگیرند که مخزن و پمپ بخرند. پس مصرف دوباره زیاد میشود، نه اینکه از روز اول زیادتر شود، مثلا 60 واحد میشود، پس در مجموع 88 واحد میشود. مدیر ما دوباره 8 واحد آب کم میآورد. میگوید چهکار کنم؟ دفعه قبل که جیرهبندی کردم مشکل حل شد، الان اینکار را ادامه دهم. اینبار 4 ساعت قطع آب را 10 ساعت میکند (این فقط یک مثال عددی است)، یعنی زمان جیرهبندی را زیاد میکند. هنگامیکه زمان جیرهبندی زیاد میشود، طبق آن بحثی که قبلا داشتیم، شبکه ساعتهایی ازکار میافتد، پس نشتش هم کم میشود، نشت تقریبا 19 واحد میشود. از آنطرف هم مصرف، کموبیش همان مقدار باقیمانده، دوباره مشکل حل و تعادل برقرار میشود. دوباره زمان میگذرد، دبی نشت دوباره زیاد میشود، دبی نشت که زیاد میشود، فرض کنید مثلا 27 واحد میشود. مردم هم یاد گرفتند میروند در خانههایشان پمپ میزنند. قبلا فشار منزل شما یک مقدار متعادلی بود، اما الان فشار بیشتر شده، پس الان با فشار بیشتر دوش میگیرید. پس مصرف کم نمیشود، بلکه زیادتر میشود. در نتیجه مثلا تولید آب ما 90 واحد شد، بعد ما آب کم میآوریم. دوباره ساعت جیره بندی را زیاد میکنیم و درنتیجه نشتها در محموع کاهش پیدا میکنند و این داستان ادامه پیدا میکند. مرتب بهعلت افزایش دبی نشت آب کم میآوریم.
فرض کنید مصرف کم و بیش ثابت مانده باشد، حتی مصرف اگر کم شده باشد، نشت آن را جبران میکند. نهایتا فرض کنید بهچنین شکلی میرسیم و زمان میگذرد و ما 20 واحد نشت داریم، 65 واحد هم مصرف داریم. الان ما 8 ساعت به شبکه آب میدهیم، درواقع 16ساعت آب ندارد. الان شهرهایی داریم که 2 ساعت آب میدهند روز اول، دو ساعت آب نمیدهند. روز اول 4 ساعت قطع آب داشتند، الان 2 ساعت آب میدهند. حالا ببینید به این مدیر یک خبر خوب میرسد. به او میگویند که آن کمبود آبی که داشتیم برطرف شد، یادتان هست روز اول 100 واحد آب داشتیم و کم شد تا 80 واحد. میگویند نه آبشیرینکن آوردیم، آب تامین شد. حالا مدیر میگوید خب دیگر آب تامین شد، من به روز اول برگردم. حالا که میخواهد به روز اول برگردد ببینیم چه اتفاقی میافتد. الان ما 8 ساعت آبرسانی داریم، نشتمان 20 واحد است. اگر 8 ساعت را کردیم 24 ساعت، نشت میشود 60 واحد، مصرفمان هم بهعنوان مثال 65 واحد است. برای کل تولید آب، الان به 125 واحد احتیاج داریم. دیگر نمیتوانیم از جیرهبندی بیرون بیایم مگر اینکه 125 واحد آب تامین کنیم. تازه دقت کنید من مصرف را از 70 واحد آوردم روی 65 واحد.
لذا این داستان جیرهبندی است. ما فکر میکنیم مصرف کم شد، مشکل حل شد، ولی مشکل ما حل نمیشود. در واقع ما هرقدر مردم آب مصرف میکنند، این را میدهیم نشتها را با این سیستم اضافه میکنیم. بهعبارتی اگر حجم تولیدی و مصرف و حجم نشت ثابت باشد، شما هرچه ساعت آبرسانی را کم میکنید، دبی نشت زیاد میشود و این اتفاق میافتد. لذا به این گرداب جیرهبندی میگوییم. گردابی است که ما در آن گرفتار میشویم و یک شبکه سالمی که داشته کار میکرده، بهجای اینکه دنبال روشهایی برویم که بهتر مدیریت مصرف را انجام دهیم، در واقع این جیرهبندی را انجام میدهیم. هر چه بیشتر انجام میدهیم مصرف بیشتر میشود، تلفات بیشتر میشود، احتیاج به ساعت جیرهبندی بیشتر داریم و این چرخه باطل ادامه پیدا میکند. ببخشید که اگر بیشتر وقت گرفتم.
دکتر تابش
خانم مهندس ملاباشی بفرمایید با توجه به اقداماتی که انجام دادید در اصفهان دچار این گرداب شدید یا از گرداب عبور کردید؟
خانم مهندس ملاباشی
خیلی گفتهاند که اصفهان جیرهبندی شده، ولی عملا ر اصفهان جیرهبندی نشده است. ما خودمان را آماده کردیم که اگر قرار است یکزمانی اتفاق بیفتد، بحث زونبندی شبکه در شهر اصفهان و حتی شهرهای تحت پوشش آبرسانی، کاملا انجام شد. اینکه بهاین مرحله رسیدیم که باید بهطرف زونبندی خوب برویم، اتفاقی بود که از اواخر سال 1396 (و اسم آن را بگوییم بحران آب یا بهقول وزیر محترم بگوییم کم آبی) و تحویل آب و فاضلاب خیلی کمتر شد، یعنی بعضی اوقات به 70% تحویل رسید و شاید هم کمتر. زمانی است که نیاز آب مورد استفاده اصفهان 5/7 مترمکعب است، حالا بعضی اوقات برسد به اینکه آب 5 مترمکعب تحویل اصفهان داده شود، ببینید چهجوری باید این را مدیریت کرد و حتی زمزمههای این هم بود که به کمتر از اینهم برسد. بنابراین یک اکیپی در شرکت آب و فاضلاب از حوزههای مختلف، علیالخصوص حوزه محترم بهرهبرداری تشکیل شد و این آمادگی بهدستور خود مدیرعامل ایجاد شد، که اگر به آن مرحله رسیدیم آماده باشیم. یعنی تمام مراحل انجام شد.
شبکه شهر اصفهان به 22 عدد زون تقسیم شد. اگرچه بهآن مرحله نرسیدیم که جایی آب را قطع کنیم، ولی آمادگیاش را پیدا کردیم. زونها بهترتیبی تقسیم شدند، مرز زونها مشخص شد و حتی مانور شیرآلات انجام شد، که اگر قرار شد که آب این زونها قطع شود و آبرسانی انجام شود به یک زون دیگر، آمادگی داشته باشیم. حتی سناریو هم نوشته شد. یعنی اینکه اگر دبی تحویلی شهر اصفهان به 70% برسد و حتی کمتر، ما چهجوری باید برنامه جیرهبندی را انجام دهیم؟ برای تمامی اینها برنامه جیره بندی حتی نوشته شد، ولی خدا را شکر بهاین مرحله نرسیدیم. تا حدی بود که فشار شبکه پایین آمد ولی جوری نبود که ما بگوییم یک قسمتی از شهر را قطع کردیم و جیرهبندی شد. با مدیریت توانمند مدیریت بهرهبرداری و اکیپی که در سیستم وجود داشت، خیلی خوب این مدیریت انجام شد. فقط کمبود فشار را داشتیم. حتی این زونبندی اول با کمی خطا انجام شد، ولی این زونبندی بعدا بهصورت هیدرولیکی در نرمافزار WaterGEMS ایجاد و تمامی این زونها چک شد و الان آمادهایم که اگر خدایی نکرده دوباره به آن مرحله رسیدیم دوباره انجام دهیم.
علاوه براین زونبندی که انجام شد، در بحث فنی میخواهم بگویم که در آبفای اصفهان در تمام اقدامات، همانطور که آقای دکتر تابش فرمودند، هم بحثهای فرهنگی هست، هم بحثهای فنی و بحثهای قانونی. یعنی واقعا در تمامی این اقدامات، شرکت آب و فاضلاب فعالیت کرد. برای آموزش ما به طرق مختلف با آموزشوپروش تفاهمنامه داشتیم. حتی صرف آموزش نبود. حتی تفاهمنامه طوری بودی که در حالت فنی هم به ما کمک کنند که اگر قرار شد چاه جدیدی در شهر اصفهان حفر شود ما بتوانیم از محوطه مدارس استفاده کنیم، اگر لازم شد بحث جیرهبندی باشد، ما بتوانیم یکسری تانکرهای آب را در مدارس مستقرکنیم که مردم بتوانند از آن تانکرها استفاده کنند. با سازمان مردمنهاد تفاهم داشتیم که در واقع متشکل از یکسری پزشک و متخصصین روانشناسی و مشاور بوده که اینها یکسری آموزشها را از آبفا دریافتکردند و در ادارات و جاهای مختلف پخششدند و این آموزشها داده میشد. میتوان گفت حدود 3000 نفر از کارمندان دولت بهاین طریق آموزش دادهشدند. غیر از اینها اداراتی بود و کارشناسانی که خود نمایندگان آبفا حضور پیدا میکردند.
از لحاظ فنی یککار جدید که در آبفای اصفهان انجام شد لوازم کاهنده مصرف بود. در قانون توسعه آب برای مصرف شرب شهری و روستایی این صراحتا آمده که شرکت آب و فاضلاب میتواند لوازم کاهنده مصرف را در اختیار مشترکین محترم متقاضی قراردهد و بهصورت اقساط هزینهاش را دریافت کند. واقعا هیچجایی اجرا نشد ولی شروعش در 22 اردیبهشت 1396 در داخل آبفای اصفهان بود. بهاین طریق که کنار آن فرهنگسازی و در واقع تبلیغات که انجام میشد به همه مشترکین اطلاعرسانی انجام شد که شماره 1522 سیستم خدماترسانی غیرحضوری شرکت آب و فاضلاب با آنها تماس میگیرند و درواقع نیاز خودشان را ثبت میکنند. سپس از طریق شرکت بهمحل مراجعه میشود و لوازم کاهنده مصرف در اختیارشان قرار میگیرد.
یک اتفاقی که افتاد ما تمام کارها و اقداماتمان به موازات هم انجام میشد. بله ما مشترکین را به سیستم پمپ و مخزن تشویق کردیم. خودمان هم میدانیم سیستم پمپ و مخزن از نظر هیدرولیکی روی شبکه ما تاثیرگذار خواهد بود. میدانیم مصارف را بالا میبرد، ولی بهخاطر رفاه مشترکین تشویقشان هم کردیم. ولی چون در کنارش فعالیتهای دیگر مثل فرهنگی، لوازم کاهنده مصرف و غیره انجام میشد، میتوان گفت که ما الان کاهش مصرفمان در 6 ماه سال 1397 نسبت به 1396 بهطور متوسط 6% بود که حتی در بخش خانگی تا 9% بود. اگر سیستم پمپ و مخزن را نصب نمیکردند، شاید واقعا مصارفمان کمتر از اینهم میشد، ولی خداروشکر ما کاهش مصرف را بهعینه دیدیم.
دکتر تابش
صحبتی که پیش میآید، بعضی از دوستان میگویند ما میتوانیم با افزایش قیمت روی مصرف کننده تاثیر بگذاریم و بهصورت انگیزهای که قیمت تاثیر میگذارد، میتوانیم مصرف را کاهش دهیم. بعضی از دوستان معتقدند که با توجه به شرایطی که در ایران وجود دارد ما هرچه افزایش قیمت دهیم در میزان مصرف تغییر قابل ملموسی را مشاهده نخواهیم کرد. باتوجه به تجربه آقای دکتر سجادیفر میخواستیم نظر ایشان را بدانیم و اینکه چگونه میتوانیم با افزایش قیمت روی مدیریت مصرف کار کنیم؟
دکتر سجادیفر
اینجانب مشغول ترجمه کتاب آقای جاب مدیر تامین مالی سیستم آب شرب آمریکا به نام اقتصاد آب زیرزمینی هستم. آقای جاب اظهار داشته است که پنج سال طول کشیده تا این کتاب را نوشته است. نامبرده برای نوشتن کتاب مذکور از نظرات 150 مشاور استفاده کرده که بالغ بر 500 مرجع نیز دارد. نکته آموزنده ای که بنده آموختم این است که موضوع آب یک علم چند وجهی است، یعنی اگر شما میخواهید به بحث اقتصاد آب بپردازید، باید مواردی همچون حقوق آب، زمین شناسی، جامعه شناسی، محیط زیست، فرهنگ و مباحث نهادی را نیز در نظر بگیرید. من معتقدم که این رویکرد جامع در ایران وجود ندارد. اولین نکته ای بود که من می خواستم به آن اشاره کنم این است که متاسفانه همه جزیرهای کار میکنیم و نمیتوانیم تیمی کار کنیم. در بحث مدیریت تقاضا دو دیدگاه وجود دارد. در دیدگاه اول بر سیاستهای قیمتی تمرکز میشود، که آقای دکتر تابش هم اشارهکردند. دیدگاه دوم سیاستهای غیر قیمتی و به ویژه کاربرد اقتصاد رفتاری در مدیریت تقاضا مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اهمیت موضوع اقتصاد رفتاری جایزه نوبل سال گذشته هم در این حوزه اعطا شد. در ادامه من قصد دارم که سیاستهای قیمتی را بیشتر تشریح کنم.
بگذارید اول به نکتهای اشاره کنم. خیلی بحث بوده که آیا آب یک کالای اقتصادی است یا نه؟ این سوال کلیدی است. ما سال 1395 یک کنفرانس اقتصاد آب در ایران برگزارکردیم، خواستیم فقط این را جا بیندازیم که آب یک کالای اقتصادی است. خیلی جالب است در کل دنیا پذیرفته شده که آب یک کالای اقتصادی اجتماعی است، من هم این را میپذیرم. از طرف دیگر حقوق انسانی هم هست. این را هم من میپذیرم. ولی این سه با همدیگر هیچ تضادی ندارند که شما آب را به این سه وجه نگاه کنید. اما در ایران متاسفانه آب به عنوان یک کالای اقتصادی درنظر گرفته نمیشود. سوالی که مطرح میشود این است که ابزار و متغیرهای اقتصادی چگونه بر تقاضای آب تاثیر میگذارد. به نظر من بهترین و کاملترین تعریف تقاضای آب توسط آقای تیت ارائه شده است. ایشان میگوید هر نوع فعالیتی مانند اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، فنی مهندسی که بتواند حداکثر و یا یا میانگین مصرف را کاهش دهد، مدیریت تقاضا است.
دو نوع تقاضا برای آب وجود دارد، آب بهعنوان یک کالای واسطهای که صنایع، تجاریها و خدمات استفاده میکنند و آب بهعنوان یک کالای نهایی که خانوارها استفاده میکنند. خانوارها از طریق حداکثرسازی مطلبوبیت خود و با توجه به محدودیت بودجه تقاضای نهایی خود را برای آب مشخص میکنند.از طرف دیگر بنگاهها سودشان را حداکثر کرده و آب را بهعنوان یک کالای واسطهای استفاده میکنند.
من میخواهم تقاضای آبشرب را بیشتر تشریح کنم. اگر آب واقعا یک کالای اقتصادی است چه عواملی بر تقاضای آن تأثیر میگذارد؟ ما اقتصاد خواندهها متأسفانه یا خوشبختانه یک چکش داریم و یک میخ. میخمان قیمت است. فقط دوست داریم چکش را روی میخ بزنیم و از جای مناسبی هم بزنیم. قیمت آب یکی از مهمترین و کلیدیترین فاکتورها در تقاضای آب است. اما نکته کلیدی وجود دارد که چون آب یک کالای ضروری و بدون جانشین است کشش آن کمتر از 1 است. در تمام مطالعات بینالمللی و داخل کشور که انجام شده هیچکس نگفته کشش تقاضای قیمتی آب بیشتر از 1 است. مفهومش چیست؟ مفهومش این است که اگه شما 10% قیمت آب را افزایش بدهید، مصرفتان حتما کمتر از 10% کاهش پیدا میکند. برای همین میگوییم اصطلاحاً آب بدون کشش است. من در اراک هم محاسبه کردم که به آن میپردازم. خیلی هم طبیعی است، چون آب هم ضروری است، هم بدون جانشین است و از طرف دیگر سهم آب در سبد هزینه خانوار پایین است. جالب است بدانید سهم آب در سبد خانوار یک ایرانی حولوحوش 6/0 درصد است. تقریبا برابر با مصرف سیگار و قلیانی است که مردم استعمال می کنند. اندازه سهم آب در سبد هزینه خانوار یک چنین چیزی است. هیچکس هم تا حالا نشان نداده که کشش قیمتی آب صفر است. این هم خیلی جالب است، یعنی افزایش قیمتها حتما مصرف آب را کاهش میدهد، اما این مشروط است، یعنی با فرض ثابت بودن سایر شرایط. یعنی درآمد خانوار تغییر نکند، شرایط جوی تغییر نکند، در این صورت حتما این داستان اتفاق میافتد.
بحث بعدی درآمد خانوار است. درآمد خانوار وقتی زیاد میشود،مصرف آب هم زیاد میشود. تحقیقات نشان داده است که هر کسی که درآمدش بیشتر است، آب بیشتری هم مصرف میکند، برخی ادعا میکنند که خانوادههای کمدرآمد آب بیشتری مصرف میکنند. اگر شما بعد خانوار را از آن حذف کنید، قطعا خانوادههای پردرآمد در مقایسه با خانوارهای کم درآمد آب بیشتری مصرف میکنند. این نشاندهنده این است که آب یک کالای عادی است. اگر کسانی که درآمدشان کمتر است، آب بیشتری مصرف کنند، یعنی آب یک کالای پست است که غیرممکن است.
بحث بعدی که وجود دارد متغیرهای جوی است که من از آن میگذرم. درجه حرارت بر تقاضا اثر مستقیم دارد، بارندگی اثر منفی و کوتاهمدت دارد، در بلندمدت اثرش ازبین میرود. بحث شرایط اجتماعی است. بحث جمعیت است که به تعداد افراد خانوار مربوط میشود که بحث کلیدی است، میزان تقاضای آب با افزایش بعد خانوار افزایش مییابد، اما به دلیل اقتصاد به مقیاس درصد افزایش در میزان آب مصرفی کمتر از درصد افزایش بعد خانوار است. مطالعات نشان داده است که برای متغیر بعد خانوار، اندازه بهینه وجود دارد به طوری که بعد از آن اثر مقیاس محو خواهد شد.حتی سن هم تأثیر دارد، شما بچه داشته باشی، بزرگسال داشته باشی، بازنشسته داشته باشی، همه اینها تأثیر دارد. فاصله زمانی صدور صورتحساب هم موثر است. شما هرچه بیشتر صورتحساب صادرکنید مصرف کم میشود. این هم نکته بسیار کلیدی است برای همکارهای آبوفاضلاب. چرا؟ چون شما اگه دیربهدیر قبض صادر کنید مردم یادشان میرود مصرف به چهصورتی بوده است. دو نوع مصرف داریم، مصرف داخلی و مصرف خارجی. این ها تفاوتشان روی ضرورتشان است. تحقیقات نشان داده که مصارف داخلی بسیار کم کشش هستند، اما مصارف خارج از خانه بسیار پرکشش هستند.
من کمی هم روی سیاستهای مدیریتتقاضا بحث کنم که آقای دکتر هم اشاره کردند. تحقیقات آقای جانکینوو نشان داده که 8 ساعت قطعی آب در چین 6/3 درصد مصرف آب را کم کرده، یعنی بحثهای جیرهبندی که آقای دکتر اشاره کردند نمیتواند خیلی بحث مهمی باشد. از طرف دیگر اگر شما میآمدید 10% قیمتها را افزایش میدادید تقریباً معادل 8 ساعت جیره بندی آب بود. آقای دکتر خیلی کوتاه هم به من فرصت دهید تا کمی مباحث جدیدتر را مطرح کنم و بعد عرایضم را خاتمه دهم.
ما در تئوری اقتصادکلاسیک میگفتیم که مصرفکننده منطقی است، اما در تئوریهای جدید به کرات نشان داده شده است که ما منطقی نیستیم. بهاصطلاح ما یک مصرفکننده معمولی هستیم. یعنی همهمان، که من وقت ندارم بهآن اشاره کنم. حالا ببینیم از اینها در مدیریت تقاضا چه استفادهای میکنیم. یک ترمی به نام مقایسه اجتماعی داریم. یعنی همه دوست دارند خودشان را با همتراز خودشان مقایسه کنند، کاری که در آفریقای جنوبی انجام شده ببینید چقدر ساده نه هزینه داشته نه خیلی وقت صرف شده، اما با آزمایشگاههای رفتارشناسی اینها را انجامدادند. برای اینکه مصرف را کاهش دهند آمدند مصرف ماه قبل هر مشترک را در قبضش اعلام کردند.، این باعث شده مصرف کاهش پیدا کند. مصرف ماه قبل همسایه میانه را هم آمدند اعلام کردند، این هم باعث شده مصرف کاهش پیدا کند. مصرف ماه قبل همسایه میانه را هم اعلام کردند بعد یک بروشور روشهای کاهش مصرف هم با آن فرستادند. این بیشترین اثر را داشت. یعنی اگر شما مصرف سایر همسایههایتان هم در قبضتان بیاید، یک پاداش هم به آن بدهید، مصرف کننده خیلی مصرف را کاهش میدهد. از طرفی آمدند مصرف ماه قبل آن همسایهای را هم که حداقل مصرف را داشته اعلام کردند، که این هم مصرف را کاهش داده است. آخرین بحثی که میخواهم مطرح کنم که آقای دکتر هم به آن اشاره کردند که در مورد کاهش تقاضا بود، ما به این اقتصادچرخشی میگوییم. اقتصادچرخشی میگوید که شما اصلا ضایعات تولید نکنید. متاسفانه شما الان ببینید این بطریهای آب ضایعات است. در اروپا ممنوع شده، پارلمان اروپا آب بستهبندی را تقریبا بیست روز پیش ممنوع اعلام کرد. اما ما همچنان داریم اینجا اجرا میکنیم. بحث این است که شما ضایعاتتان را هم بهاشتراک گذارید. یعنی ضایعاتی را که یک بنگاه تولید میکند بهعنوان یک نهاده در جای دیگر استفاده شود. آخرین بحثم هم این است که آقای دکتر، ما الگوی مصرف نداریم. و بهشدت هم به این موضوع معتقد هستم چرا؟ چون تعیین یک الگوی مصرف برای تمام کشور غیر منطقی است، مثلا بگویید اصفهان زیر الگوی مصرف است، اراک بالاست، تهران پایین است. هر شهری و یا هر منطقهای الگوی مصرف خودش را دارد چرا؟ چون فاکتورهایی که بر تقاضای آب تأثیر میگذارند متفاوت است. ما اگر میخواهیم الگوی مصرف تعیینکنیم، حالا خیلی با اغماض بپذیریم، باید برای هر شهر تعیین کنیم. بحثهای زیادی ماند که بنده عذرخواهی میکنم چون وقت کم است.
دکتر تابش
خیلی ممنون. باتوجه به این که سوای از این بحثهای تئوریک، همانطور که صبح مطرح شد اگر واقعا ساختمانهایمان را طبق مبحث 16 به صورت موثر اجرا کنیم که میزان مصرف آببرهای ما به میزان کافی برسد، شاید خیلی لازم نباشد که وارد مباحث تئوریک شویم و بهصورت اتوماتیک یک سری از این اهداف ما محقق خواهد شد. من از آقای مهندسطاهری باتوجه به نقشی که در سازمان نظام مهندسی استان اصفهان دارند خواهش میکنم که دیدگاههایشان و اقداماتشان را که در این زمینه منجربه نتیجه مثبت یا منفی شده را بفرمایند.
مهندس طاهری
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب و احترام. من بحثم را با صحبتهای آقای دکتر شروع میکنم، یعنی از تدوین معیار میآیم. ما در کمیسیون انرژی، استاندارد مصالح و محیطزیست نظام مهندسی کشور که بنده مسئولیت آنرا دارم چند بحث را داشتیم. اتفاقا دیروز هم همین بحث را داشتیم. هم در بخش انرژی و هم در بخش مصرف آب ما متاسفانه معیار نداریم و ما تا زمانی که تدوین معیار نکرده باشیم هم برای آب و هم برای انرژی نمیتوانیم خودمان را آنطوری که آقای دکتر فرمودند مقایسهکنیم یا خودمان را تطبیقدهیم یا خودمان را به آن شرایط برسانیم.
ما الان مهمترین بحثی که در نظام مهندسی داریم اصلاح خود مبحث 16 است. مبحث 16 ما با اینکه ویرایش جدیدش تازه سال پیش آمده ولی بازهم دچار اشکالات زیادی است. مبحث 16 میآید مصرف آب داخل لولهها را آنجایی که میخواهد آب را محاسبه کند، براساس واحد مصرف لحظهای یا همان SFU میسنجد. این تعیین مقدار واحد مصرف که الان وجود دارد که هرSFU یا هر یک واحد مصرف 5/7 گالن است و آن 5/7 گالن را ضربدر 8/3 کنیم میبینیم که چه میزان لیتر میشود. این بزرگترین معضلی است که ما در واحدها در انتخاب اندازه لولههامان شروع میشود و بعد میرویم وارد نصب تجهیزات میشویم. این یک معضل است که ما الان داریم پیگیری میکنیم در بحث اصلاح مقررات ساختمان روی آن تأکیدکنیم.
بحث بعدی ما بحث معیار مصرف است که نظر به اقلیمهای مختلف، یعنی اقلیمهای چهارگانه کشورمان یا اقلیم 8 گانه کشورمان بیاییم تدوین معیار مصرف هم در بخش انرژی و هم در بخش مصرف آب کنیم. قدم سومی که باید برداریم در بحث برچسبدهی است. ما تا زمانی که ترازویی برای سنجش نداشته باشیم و نتوانیم خودمان را مقایسهکنیم، برچسبدهی نداشته باشیم، همان بحث فرهنگی که الان آقای دکتر مطرحکردند، آن برچسب روی تجهیزاتمان نباشد نمیتوانیم چیزی را اندازهگیریکنیم، صحهگذاریکنیم یا بگوییم که داریم کم مصرف میکنیم یا زیاد مصرف میکنیم. قدم سوم ما بحث برچسب است. برچسب چه در بحث انرژی و چه در بخش انتشار آلاینده و چه در بخش بهرهوری آب و متاسفانه در تجهیزاتمان هم ما برچسب نداریم. حالا در بحث انرژی آمده اما در تجهیزات آببرمان هنوز برچسب تجهیزات آببرمان را نداریم که بتوانیم بگوییم این شیر به ازای هر دور باز شدنش یا آن شیر اهرمی به میزان باز شدن نهایی یا متوسطش چه میزان آب را مصرف میکند و چقدر میتواند روی بهرهوری آب تأثیرداشته باشد یا بقیه وسایل. ما وقتی که الان نگاه میکنیم یا در چند سال اخیر میبینیم که روی ماشینهایلباسشویی یا ماشینهای ظرفشویی برچسبهای آب آمده که آنهم کار ما نبوده کار آنطرفیها بوده است. ما الان در کشور خودمان متاسفانه در برچسبدهی تجهیزات آببرمان دچار ضعف بزرگی هستیم که من فکر میکنم یکی از ارگانهایمان که باید اقدام کند وزارت نیرو و سازمان آبوفاضلاب باشد که یک استارتی بزند یک آزمایشگاهی را مثل آزمایشگاه ملی صرفهجویی انرژی، یک آزمایشگاه صرفه جویی تجهیزات آببر را هم داشته باشیم.
بحث بعدی تفکیک است. من چرا دارم انرژی و آب را قاطی میکنم چون هر دو بحران کشور ما است و لغایت آن بحث محیطزیستمان را هم به آن اضافه کنیم. تفکیک مصارف چیزی است که باید در کشورمان اتفاق بیفتد. الان در ساختمانها بهدلیل اینکه یک کنتور آب بعضا وجود دارد ما این تفکیک مصارف را نداریم، به اضافه اینکه آن صفحه نمایشگرمان جلوی چشم مصرفکننده باشد، من وقتی از در خانهام دارم بیرون میروم اگر شیر آبی باز باشد، نشتی وجود داشته باشد در مجموع ساختمان من، آن کنتور نشان دهد که من ببینم مصرفم چطور است. یا بحث صحبتی که آقای دکتر کردند، خیلی خوب است که ما بیاییم مصارف خودمان را با بقیه مقایسه کنیم، که من نسبت به طبقه پایینی، طبقه همجوارم، چهجوری دارم مصرف میکنم. حالا جدیدا خوشبختانه این روش کار شده است. هفته پیش بنده در جلسه کمیسیون به دوستان اشاره کردم که بیاییم در نظام مهندسی یک بخشنامه صادر کنیم و بگوییم که کنتورهای تفکیک مصارف (که هم تفکیک مصارف آب و هم تفکیک انرژی و هم آب گرم را انجام میدهد و یک مونیتورینگ دارد که جلوی واحد نصب میشود، یا حتی روی گوشی همراه ما نشان میدهد که من الان چقدر دارم آب و انرژی مصرف میکنم) را در سراسر کشور ابلاغ کند که دوستان در جریان باشند که این تجهیزات روی سیستمها نصب شود خیلی خیلی از لحاظ فرهنگی و از لحاظ اینکه من اگر شیر آب خانهام نشت کرد بتوانم بفهمم که من نشتی آب نباید داشته باشم. این بحث تفکیک باز مورد دیگری است که ما الان در مباحث نظام مهندسی داریم روی آن کارمیکنیم و به جد داریم جلو میرویم.
بحث بعدی که داریم بحث تبخیر و تعریق است که در سیستمهای سرمایشیمان است. ما عدم تطابق سیستمها و تجهیزات را با اقلیم مناطقمان داریم. در اقلیمی میبینیم که میگویند اسپیلت استفاده کنید، میگوییم چرا؟ میگویند اینجا کم آبی است، اسپیلت مصرف شود که مناسب است. میگوییم اقلیم شما گرم و خشک است، چهطور میخواهید اسپیلیت استفادهکنید؟ میگویند خوب اگر کولر آبی بگذاریم مصرف آبمان بالا میرود، اما هیچوقت نمیآمدیم به اینها هم بگوییم که برای تولید هر کیلووات ساعت برق هم بنا به نوع نیروگاهمان هم از 5/0 لیتر تا 5/2 لیتر آب داریم مصرف میکنیم. پس آنجا هم به ازای هر کیلووات ساعت داریم آب را مصرف میکنیم. اگر مشکل آب است آنجا هم آب را داریم کنترل میکنیم. بیاییم سیستمهایمان را بهروز کنیم. ما هنوز نتوانستیم به کارخانههای سازنده تجهیزات سرمایش و گرمایش عنوان کنیم که یک برچسب مصرف آب هم روی این کالا بگذارید. میزان مصرف آب را هم در این مشخص کنید. یک تولید کولر آبی را هنوز نتوانستیم بگوییم رنگ کولر را عوض کنید. چه دلیلی دارد کولرهای آبی ما همیشه سبز باشد. رنگ پوستهاش را عوض کنید، یک لایه عایقی روی سقف کولرتان داشتهباشید. نمیخواهد بروید سیستم اینورتور بگذارید، نمیخواهد نحوه اتصال را عوض کنید، یک رنگ ساده را عوض کنید. این را هم هنوز در کشورمان نتوانستیم انجام دهیم. من زیاد وقتتان را نگیرم.
بحث بعدی که میخواستم بگویم بحث اجرای قانون قیمتگذاری است. ما اعتقاد داریم که طبق صحبتهای آقای دکتر تاثیر آنچنانی دارد یا ندارد؟ اما قیمتگذاری قطعا میتواند در مصرف قابل تأثیر باشد. بحث تجارت آب هست، بحثی که حالا بنده صحبت نمیکنم میگذارم خود خانم مهندس ملاباشی در مورد بحث آب خاکستری صحبت کنند. ما میتوانیم، چرا نه؟ بزرگترین مشکلی که در انرژی و آب کشورمان هست که فکر میکنیم خصوصی هستند ولی هیچوقت خصوصی نیستند و ما میگوییم که خصولتی و عموما دولتی هستند. ما میگوییم برق داریم اما وقتی میبینیم توزیع برق خودش دارد برق را میدهد پس این برق کیست؟ چرا میگویی بازار برق دارم؟ وقتی خود دولت دارد تولید میکند و خودش هم دارد توزیع میکند، پس چه بازار برقی دارد؟ بازار برق موقعی وجود دارد که بازار خصوصی بتواند قیمت خودش را پایینتر بدهد یا بالاتر بدهد، بگوید من برقم قطعی دارد قیمتم پایینتر است یا قطعی ندارد قیمتم بالاتر است. در پیک ارزان میدهم، در ساعت عادی گران میدهم. خودش تعیین تکلیف کند، نه اینکه توانیر بیاید تعیین قیمت کند.
درباره آب هم همین است، درباره آب هم تا وقتی که ما بازار آب نداشته باشیم، تجارت آب نداشته باشیم، من در واحدم نتوانم آب خاکستری که تولید کردم بفروشم و آنموقع تازه گیر اداره آبوفاضلاب باشم، گیر شهرداری باشم، گیر اینکه نمیدانم آب را کجا دهم باشم، نمیتوانیم روی آب هدفگذاری کنیم، پس بازار آب را میخواهیم، تجارت آب را میخواهیم که من راحت بتوانم آب خاکستریام را بازیافت کنم، بفروشم، آن تجارت آب میشود. آن موقع است که آب ارزش خودش را پیدا میکند. من سعی میکنم که سیستم آب خاکستری را نصبکنم. ما جلسات مکرری را با آبفای اصفهان داریم که حالا خانم مهندس ملاباشی توضیح میدهند.
ما بحث بازبینی مقررات را شروع کردیم اینجا هم ما مشکل داریم. نظاممهندسی را بهعنوان یک مرجع حساب میکنند. هرجا گیر میکنند میآیند یقه نظاممهندسی را میگیرند میگویند اینجا آب زیاد مصرف شد، اینجا انرژی زیاد مصرف شد، اینجا محیطزیست آلوده شد. یک بازنگری مقررات ملی ساختمان را وقتی مدنظر قرارمیدهیم وزارت راهوشهرسازی مدعی میشود، میگوید من باید مقررات بیرون بدهم. یعنی نگاه بخشی و نگاه سازمانی در کشور ما متاسفانه ما را به این مصیبتهایی که داریم آلودهکرده و گرفتارکرده که همهمان یکجایی باید دستوپای همدیگر را ببندیم.
بحث بعدی که بحث آخر است که میخواهم خدمت دوستان بگویم، بحث محدودکردن مصرف آب در برخی فواصل زمانی است که باید بهآن توجه ویژهای کنیم، بحث بازیافت آب باران است که بنابر اقلیمها باید روی آن کار شود. روش تفکیک مصارف را هم که عرض کردم. آن شبکه دوگانه توزیع آب که خیلیها صحبت میکنند و به نظاممهندسی میگویند که چرا دو لولهکشی را در ساختمان انجام نمیدهید هم برای آبشرب و هم برای آب سایر وسایل بهداشتی، غالبا ارزیابیای که ما کردیم دیدیم هزینههای تأسیساتی آن بالاتر است، بهاضافه اینکه زیرساختهای شهریاش هم هنوز وجود ندارد که ما بخواهیم در خانهها این بار را تحمیلکنیم به ساختمانها و بعد زیرساخت شهری وجود نداشته باشد یا اصلا بهوجود نیاید.
دکتر تابش
ممنون. ما برای سه نفر از حضار که سه تا سوال مختصر داشته باشن فرصت داریم.
دکتر طالب بیدختی
دستتان درد نکند، حسابی استفاده بردیم. از سخنران آخری، در بحث ارزشگذاری ساختمانها واقعا 12-10 سال است که دارد صحبت میشود واقعا کمک میکند که از سیستم بومیسازی لیگ استفادهکنید یا صحبتهایی که در گوشه کنار است، این را واقعا باید دید، بحث دیگر چهار سال پیش از نظاممهندسی خواستیم که یعنی هنوز کمبود دارد درخصوص محیطزیست یا آبوفاضلاب در ساختمانها، نیاز هست که یک مبحث جدیدی تحت عنوان محیطزیست و ساختوساز پایدار در محیط شهری دیده شود. این یک موضوع بسیار مهمی است. موضوع دیگری که واقعا هنوز در رابطه با دادهها بحث است، آقای دکتر عزیز نشان دادند که در گلستان 132 لیتر سرانه مصرف کل آب است و در بوشهر 238 لیتر. واقعیت این است که چقدر میشود به این دادهها اطمینان داشت. من با آبوفاضلاب شهر شیراز و استان فارس صحبت کردم. خیلی نمیشود به این دادهها اطمینانداشت و امروزه هم اگر بشود گفت آنقدر کاهش پیدا کرده، خب یک امتیازی هم از وزارتخانه میگیرد. روی اینها خیلی جای بحث و سوال است.
بنابراین بحث این است که دادهها چهجوری بهدستآمده است. واقعا چه کسی کنترلکردهاست. حتما نیاز است که یک سازمان مستقلی در ارتباط با این دادهها بیاید بگوید این دادهها درست است؟ درست نیست؟ مثل همان سیستمهای ارزشگذاری و چیزهای دیگر. در رابطه با افزایش قیمت دو هفته پیش یک جلسهای داشتیم با 7 نفر از کسانی که از شهر درسدن آلمان آمده بودند. یک شباهتهایی درسدن آلمان با کشور ما دارد، چون در آلمان شرقی بوده است و جالب این است که اینهایی که آمده بودند از شهرداری این شهر بودند. بنابراین آبوفاضلاب و خیلی چیزهای دیگرشان بهعهده خود شهرداری آنجاست، نه اینکه سازمانهای دیگر این مسائل را داشته باشد. قیمت آب در شهر درسد در زمان آلمان شرقی 45/0 یورو بهازای هر مترمکعب بود. قیمت جدید آب با یک دوره 6 تا 10 سال جدید که طول کشید الان حدودا 5 یورو است. بنابراین بحثی که الان وجود دارد چند ده درصد افزایش قیمت و اینها نقش آنچنانی ندارد. الان اشاره کردند که سهم آب در سبد خانوار حدود 6/0 درصد است پس 30% و اینها نقش آنچنانی ندارد. قیمتها باید واقعی شود و این نیاز است در همه چیز نه فقط آب، انرژی، چون آب و انرژی با هم ارتباط دارند. خوب این هم یک موضوعی است که مهم است. ممنون من بیشتر از این وقت را نمیگیرم.
مهندس طاهری
– آقای دکتر بحثتان خیلی خوب بود، اتفاقا من یادداشتکردهبودم که این بحث را انجامدهم که بحث ساختمان سبز و معماری سبز هست که ما بحث بازنگریای که داریم روی آن کار میکنیم که ساختمانهایی که سبز هستند، چون ما اعتقاد داریم که ساختمانهای سبز مصرف آب را 40% پایین میآورند، بهاضافه اینکه تا 50% مصرف انرژی را پایین میآورد، روی این بحث کار شده است. باز هم اگر دوستان نقطهنظری دارند که بهما کمک کند از آن استقبال میکنیم و میشود بگوییم که از نقطهنظرات دوستان استفاده میکنیم. بررسی میکنیم که ببینیم به اقلیم ما کدامشان بهتر تطابق دارد. رویش کار میکنیم و اینجا هم اگر جنابعالی و بقیه دوستان نقطهنظری دارند از آن استقبال میکنیم.
آقای دکتر جمشیدی از دانشگاه اصفهان
به نام خدا، یک نکتهای در حوزه برچسب مصرف آب مطرح شد اگر که جلسه صبح دکتر فاضلی را حضورداشتید مشخصا ذکرشد که برچسب مصرف آب تدوین شده و استانداردهایش موجود است و حداقل بهطور خاص میتوانم بگویم برای ماشین لباسشویی، سردوش، شیرآلات چنین برچسبهایی طبق استاندارد وجود دارد. در مرحله تدوین این برچسبها هم آزمایشگاههایش پتانسیلسنجی شد. یعنی ما بهعنوان بخشی از آن پروژه آزمایشگاهی که برچسب مصرف انرژی را صادر میکرد پتانسیلسنجی کردیم که میتواند میزان مصرف آب را هم اندازهگیری کند یا خیر و ما فقط براساس همان ظرفیتها در واقع معیار را تعریفکردیم و برچسبها وجود دارد. اینکه الان اجباری شده است اما اجرا نمیشود علتش شاید تا حدی مقاومت صنایع و حوزههای مختلف باشد، در حوزه وزارت نیرو این پیش رفته است. حالا این در پاسخ بهآن نکته که فرمودید وزارت نیرو میتواند این را انجامدهد. هرچند در حوزه چیلرها و کولرها و صنایع آبی هنوز این بحث وجود دارد.
درمورد مقررات ملی ساختمان در مبحث 16 طرحی به نام پساشهرخوانی ملی اجرا شد البته دو طرح موازی بود. یک نکتهای در آن وجودداشت که به یک بند مقررات ملی ساختمان اشاره شد و آن این بود که تسویه حساب و بازپس شهرخوانیاش میتواند در مجتمع مورداستفاده قرارگیرد. با حضور نماینده راه و مسکن و شهرسازی، البته نماینده تحقیقات آن در آن جلسه حضور داشت که گفت که این کاملاً شدنی است و میتواند برای بعضی ساختمانها کاملاً اجباری شود. حالا اینرا میتوانید در مورد مسائل دیگر مدنظر بگیرید، اما نظر مثبت وزارت شهرسازی این نکته بود و این میتواند به ایجاد سیستمهای جمعآوری پساب در منازل کمک کند، هرچند نظارت و کنترل کیفی آن کار دشواری است چون شرکت آبوفاضلاب نمیتواند برود داخل خانه مردم را چک کند که چگونه است. باید مدیریتش کاملاً خودگردان باشد. نمیتوانید شرکت آبوفاضلاب یا وزارتبهداشت را متولی نظارت روی این حوزه کنید. این نکتهی دومی بود که خواستم ذکر کنم.
مهندس مسعودی از شرکت آب و فاضلاب
با سلام خدمت اعضای محترم. من 3 تا عنوان را خیلی خلاصه خدمت شما عرض میکنم. یکی بحثی که آقای دکتر طالببیدختی درمورد ارقام و شاخصهایی که شرکت آبوفاضلاب دارند اعلام میکنند مطرحکردند. بنده بهعنوان کسی که 17 سال است در این شرکتها دارم کار میکنم کاملا با این موضوع موافقم. یعنی باید این اعداد و ارقام یکجایی صحتسنجی شود یا حداقل یکسری بازخوردهایی از این اعداد و ارقام داخل شبکه دیده شود. موضوع دیگر در بحث توزیع آب ما سه سطح داریم، بحث مدیریت تولید، مدیریت توزیع و مدیریت مصرف. بهنظرمیرسد که ما یک تغییر رویکردی اینجا انجام دادیم که از مدیریت تولید میخواهیم روی مدیریت مصرف برویم. من سوالم این است که ما روی مدیریت توزیع چهکار کردیم؟ یعنی آیا این فعالیتهایی که ما روی مدیریت مصرف انجامدادیم، با هزینه و زمان کمتر روی مدیریت توزیع برای ما آن اهداف را محققخواهدکرد یا نه؟
من این را سوال میکنم چندتا از شرکتهای آبوفاضلاب در شهرهای مختلف نقشههای شبکههایشان را دارند؟ بهاین مفهوم که ما توزیع را در شبکه چگونه انجام میدهیم؟ این انرژیای که داریم مصرف میکنیم آب را حالا به یک محیطی منتقل میکنیم و توزیع میکنیم این ارتباطی بین منابعی که دارد داخل شبکه ما آب را تجزیه میکند در کدام شبکه آب شهری ما شناخته شده؟ چهکسی رفته بررسی کرده این ارتباطات را بهینه کند؟ ما چگونه داریم خروجی مخازنمان را تنظیم میکنیم؟ چهطور داریم این آب را در شبکه ردیابیمیکنیم؟ این انرژی که آب دارد ببینیم که چه اتفاقی دارد برایش در شبکه میافتد؟ آیا امکان دارد ما این را پیدا کنیم؟ آیا میتوانیم همین منابعی که هست که قاعدتا در تمامی شهرها این اتفاق میافتد که ما گستردگی منابع داریم، پراکندگی منابع داریم، منابع ممکن است بهطور یکسان در اطراف شهر ما توزیع نشده باشد و یک بخشهایی از شهر و شبکه تحتپوشش کامل نباشد، چهقدر روی این موضوع کار کردیم که یکمرتبه روی مدیریت مصرف رفتیم. اصلا این بحث نیست که این موضوع درست نیست. بحث اولویتها است. بحث هزینهها، بازخوردها و نتایج کار است. کدامش برای ما مهمتر است و نتایج بهتری دارد؟ چقدر ما شبکههایمان را میشناسیم؟ چقدر ما ظرفیتهای شبکه را میشناسیم؟ آیا روی این موضوع کارکردیم که حالا داریم حرف مدیریت مصرف را میزنیم؟ من یک سوال دیگر داشتم روی بحث سوراخ و افزایش نشتی که بابت جیرهبندی است. بنده هم مخالف جیرهبندی هستم، ولی میخواستم ببینم این بحثی که راجع به مصرف است مطلبی تایید شده است؟ با آن افزایش دبی، چون فشار ما که افزایش پیدا نمیکند، قاعدتا باید سطح تغییر کند، آیا این یک مطلب تحقیق شده و ثابت شده است یا صرف یک موضوع تئوری است.
دکتر جلیلی زاده قاضی زاده
این سوالی که برای افزایش نشت فرمودید این سوال کاملا تاییدشده است. مطالعات موردی مختلفی در دنیا کار شده است. دلیلی که نشت زیاد میشود: اولا لولهها همیشه صلب نیستند که سطح مقطع ثابت بماند. در لولههای پلیاتیلن با افزایش فشار، موضوع این است که شما وقتی شبکه را تحت تنش قرار میدهید ترکهای پلیاتیلن میتوانند بازشوند. چهطور یک ترک تولید شده همینطور میتواند توسعه پیداکند؟ سوال فرمودید که این آمار از کجا آمده؟ من این آمار را از شرکت مهندسی گرفتم، از دفتر آقای مهندس سیدزاده. دقت بفرمایید که اینها آمار مصرف آب بوده، بعد ما یک آمار تلفات داریم که گاهی وقتها این آمار را بیشتر دستکاری میکنند. من نمیخواهم بگویم که مصرف آب خیلی دقیق است، ولی میخواهم بگویم که گاهی یک شهری بیشتر از 2 برابر یک شهر دیگر سرانه مصرف میکند، این جای سوال دارد. ولی این آمار رسمی کشور است، ضمن اینکه الان ما سیستمهایی داریم. سیستم سپتا در شرکت آبوفاضلاب اینها را ثبت میکند، بعد در بعضی از شهرها آب میآید تقسیم میشود بین آن و مثلاً خطکوثر اینگونه است. لذا تولید آب معلوم است، یعنی چون بین شهرها تقسیم میشود کاملاً اندازهگیری میشود، ولی در عینحال اینجا جای بحث بسیار زیاد است.
دو اصطلاح است که اینجا در ایران استفاده میشود که در دنیا نیست 1- آب بهداشتی، چون بحث شبکه دوگانه بود ما چیزی بهنام آب بهداشتی در دنیا نداریم. من از شما سوال میکنم تعریف آب بهداشتی چیست؟ یک نکته ظریفی است که بعضیها میگویند ما آب شرب داریم، آنی که میماند آب بهداشتی است. چنین تعریفی نیست. تعریف خارجیاش Potable Water میشود که آب شرب که مخالفش Non-Potable Water میشود. دقت کنید Potable آب شربی که ما فکر میکنیم نیست بلکه آب شرب پختوپز، حمام، ظرفشویی و لباسشویی است. بعضی اوقات شما میخوانیدNon-Potable که برای فاضلاب استفادهکردند، بعد میگوییم که Potable آب شرب است، Non-Potable مثلا آب شستشو است. دیگری بحث مدیریت مصرف که آقای دکتر فرمودند وقتی میگوییم مدیریت مصرف، بار این روی دوش مصرف کنندهها میافتد، درصورتی که ما مدیریت تقاضا داریم که بارش هم شامل تلفات میشود هم شامل مصرف.
دکتر سمساریزدی
خدمتتان عرض کنم که درخصوص آبشرب و غیرشرب که آقای دکتر بهدرستی اشاره فرمودند، سوال این است که ما چرا علاقه داریم که آب شرب و آبغیرشرب را از همدیگر تفکیک کنیم؟ علت این است که ما جاها و منابعی با کیفیتهای مختلف داریم. البته آیا همه منابع کیفیت آبشان بهداشتی است ولی از نظر ترکیبات شیمیایی باهم مختلفاند، یکی میبینید که املاح بیشتری دارد و یکی املاح کمتری دارد، ولی همه در سقف و کف استاندارد مجاز هستند. خوب ما اگر بیاییم همه منابع را باهم قاطیکنیم که متوسط یا زیرمتوسط شاید خیلی به انصاف نزدیک نباشد. بنابراین چه بهتر که منابعی را که املاح بهتری دارند در اختیار و با یکی از روشها و ترفندها در اختیار بخش شرب قرار دهیم و سایر آبها که آنها هم بهداشتی هستند برای سایر شرب مصرف شود.
خانم مهندس ملاباشی
من اول راجع به برچسب آب یک توضیح اضافه بدهم که در قانون توسعه آب شرب شهری و روستایی که مجلس در سال 1394 تصویب و در سال 1395 ابلاغ کرده، صراحتاً یکی از بندهایش راجعبه اینکه اداره استاندارد بهکمک وزارت صنایع ملزم هستند که درخصوص برچسب مصرف آب اقدام کنند و آن را بتوانند توسعه بدهند آمده است. اینکه هنوز اقداماتی نشده، خارج از عهده شرکت آبوفاضلاب است. کما اینکه واقعا هرجایی که هست راجع به این قضیه صحبت و تاکید میکنیم، ولی خوب خارج از وظایف این شرکت است. بحث آب خاکستری که یکی از دغدغههای این روزهای ما است اینکه ما از یک دهه اخیر داریم مرتب استفاده میکنیم و میگوییم که یکی از راههای مصرف، استفاده و بازچرخانی آب خاکستری است، ولی هیچجایی نیامدند روش عملیاتی و دستورالعمل اجرایی برایش تعریفکنند. ما یک پروژه آب خاکستری برای دانشجویان خوابگاه دانشگاه اصفهان اجرا کردیم و سال 1396 به بهرهبرداری رسید و الان آب، تصفیهشده و برای فضای سبز استفاده میشود.
الان یک پکیج دیگر در محل ستاد مرکزی خودمان در حال احداث و اجرا است که هدف آن هم استفاده از پساب تصفیهشده برای آبیاری فضای سبز است. ولی برای ساختمانهای مسکونی هیچوقت دستورالعملی نوشته نشد. درصورتیکه اینقدر نکات مهمی از لحاظ فنی، از لحاظ قانونی، از لحاظ بهداشتی، از لحاظ اجرایی پشتش است، همانطور که آقای مهندس طاهری فرمودند ما الان ماهها است با کمک دوطرف متقابل مرتب هفتهای یک روز جلسه داریم و این جلسه نه فقط بین ما است و اینکه ما از اداره بهداشت درخواست کردیم حضور پیداکنند، چون باید استانداردهای بهداشتی را بهما بگویند، اینکه محیطزیست حضور پیداکرده استانداردهای لازم را بهما بگوید، ازطرف دیگر شهرداری چون باید بهما بگوید که یکی از مصرفکنندههای آب خاکستری که تصویب شده باشد باید به آن موارد هم اشاره شود و ما داریم این را بهجایی میرسانیم که درواقع یک برنامه بازچرخانی آب بازیافت شده از آب خاکستری را تهیه کنیم.
نکته دیگر، ما خیلی اقدامات مدیریتمصرف و مدیریتتقاضا را انجام میدهیم، ولی تا زمانیکه آن ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد واقعا خیلی دستمان بسته است. یعنی ما میگوییم که مشترک باید مصرفش بیشتر از این نشود، اما درواقع آن ضمانتی که بهما بدهند که بتوانیم آب را قطع کنیم و یکسری کارهای قانونی انجام دهیم عملاً وجود ندارد. تازمانیه آن ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد ما شاید به اهدافمان تا 70 یا 80 درصد برسیم و هیچوقت 100 درصد نخواهد شد.
دکتر سجادیفر
من خیلی مختصر بگویم که در قیمتگذاری چند اصل وجود دارد: کارآیی، پوشش هزینهها، انصاف یا عدالت و یا قدرتپرداخت. ما نباید از سیاستهای قیمتی فقط نباید برای مدیریت تقاضا استفاده کنیم. ما باید بر کارآیی متمرکز شویم، ما متاسفانه در بخش آب در کل منابعمان، کارآیی را قربانی عدالت کردیم ولی عدالت را بهدست نیاوردیم. این مشکل ما است تا زمانیکه ما کارآیی را اصل نگذاریم، نه مشکل آب، نه مشکل انرژی، نه مشکل مترو، هیچ مشکلی حل نخواهد شد. ما باید کارآیی را اصل بگذاریم. علتش این است که هم تاریخی است که من نمیخواهم وارد شوم، هم پول نفت داریم. تا زمانیکه پول نفت دارد میآید، کارآیی قربانی عدالتی میشود که ما هیچموقع به آن عدالت دست پیدا نخواهیم کرد.