شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

پول تورمی

سیلویو گسل در کتاب خود “نظم طبیعی اقتصاد” در انتقاد از پول مبتنی بر طلا بیان میدارد که یک تعارض بالقوه در استفاده از پول دارای ارزش درونی بعنوان واسطه مبادله وجود دارد، و آن اینکه خود کالایی محدود است و در طول زمان ارزشش را از دست نمی دهد (طلا زنگ نمیزند)، امتیازی که هیچ کالای دیگری ندارد (نان کفک میزند، لباس کهنه می شود، ابزار زنگ میزند).

اگرعلاقه‌مند به بررسی تاریخچه ارزش‌گذاری پول و روش‌های مختلف آن در ادبیات اقتصادی هستید می‌توانید به مقاله زیر مراجعه کنید:

ارزش پول هر کشور چگونه تعیین می شود؟

آیا پول باید ارزش خود را در طول زمان حفظ کند؟

با الهام از آنارشیست فرانسوی “پیر جوزف”، گسل پیشنهاد “پول آزاد” را می دهد.

او در مقدمه کتاب خود می نویسد: “آیا باید پول ارزش خود را در طول زمان حفظ کند؟ آیا پول بعنوان یک کالا باید برتر از بقیه کالاهایی باشد که قرار است بعنوان واسط مبادله به آنها خدمت کند؟

در صورت وقوع آتش سوزی، سیل، بحران، جنگ و غیره، آیا باید فقط پول ایمن باشد؟

آیا این برتری خود موجب ایجاد ارزش افزوده نمی گردد؟ پس بیایید به این برتری پایان دهیم. هیچکس، از جمله پس اندازکنندگان، دلالان، یا سرمایه داران نباید پول را بصورت کالایی برتر از خود بازار ببینند.

اگر پول برای داشتن قدرت بر روی کالا نیست، پس باید مانند کالاها از ارزشش کم شود. آنگاه می توان گفت پول و کالاها ارزشی برابر دارند.”

به زعم گسل از آنجاییکه پول زنگ نمی زند، دارندگانش به منبعی از ارزش دسترسی دارند که ایمن از کاهش ارزش است درحالیکه دارندگان کالا اینگونه نیستند.

چرا ارزش‌گذاری پول بر پایه طلا امکان‌پذیر نیست؟

بنابراین دارندگان پول قدرت چانه زنی بالاتری در مقابل دارندگان کالا دارند. آنها می توانند در بازار مبادله اعمال قدرت کرده، مدام بر مقدار پول خود بیفزایند.

ارزش‌گذاری پول بر پایه طلا

بدین صورت تمام سکه های طلا به مالکیت گروهی بسیار کوچک درمی آید. تولیدکنندگان همچنان برای مبادله نیازمند واسطه مبادله هستند، که اکنون تحت مونوپولی دارندگان طلاست. بهره قرض کردن طلا افزایش می آبد. استاندارد طلا در نهایت خودش راهی بسمت نابودی است.

ورود پول کاغذی

پیشنهاد “گسل” برای این مشکل صدور پول کاغذی است که ارزش خود را در طول زمان از دست می دهد، بنابراین پول بنوعی مانند کالا می شود. پول ها باید ماهانه در ازای مبلغی فی (دستمزد) مهر شوند تا معتبر بمانند، این مبلغ معادل کاهش ارزش پول است. این سیستم دمریژ (demurrage) نام دارد.

این سیستم در دهه 1930 در شهر وورگل اتریش به دستور شهردار و در شرایط بحرانی اقتصادی آزمایش شد.

اولین پول کاغذی

در 1932 ابتداعا 1000 شیلینگ بدین صورت چاپ و برای پرداخت دستمزد کارمندان دولتی مصرف شد. بطور کل 12000 شیلینگ به پشتیبانی پول جاری بانک مرکزی چاپ گشت و حدود 7000 در گردش قرار گرفت.

کاهش ارزش این پول 1% ماهانه تعیین شده و پروژه های بزرگ عمومی با هزینه حدودی 100,000 شیلینگ اجرا گردیدند. با وجود موفقیت نسبتا چشمگیر پروژه از جمله دریافت کل مالیات عقب افتاده توسط شهرداری، بانک ملی اتریش این طرح را پس از یک سال متوقف نمود. هرچند بر سر اینکه موفقیت آن تا چه اندازه میتوانست ادامه یابد بحث است.

ارزش پول درونی است یا ذهنی؟

پول کاغذی عموما از این جهت که ارزش درونی ندارد مورد انتقاد قرار می گیرد (خصوصا که بازیچه دست سیاستمداران پوپولیست شده و به تورم افسارگسیخته منجر می گردد)، ولی آیا اصلا چیزی بنام ارزش درونی وجود دارد؟

مردم کالاها و خدمات را بنا به اولویت ها و شرایط شخصی خود ارزش گذاری می کنند. اتفاقا طلا می تواند برای تولید کننده کالاها کاملا بی ارزش باشد.

ارزش ذهنی پول

در معامله، فروشنده الزاما نیاز یا تمایلی به گرفتن طلا ندارد بلکه آنرا برای اینکه بعدا کالای دیگری را بخرد قبول می کند پس ارزش درونی آن برای او اهمیتی ندارد (در مقابل کارکردش).

ارزش همیشه ذهنی است و نه درونی. وقتی مردم در بازار معامله می کنند، چیزی را که برای آنها ارزش کمتری دارد را داده و چیزی را که برایشان ارزش بیشتری دارد دریافت می کنند. تنها اهمیت پول واسط مبادله بودن آن است که به آن ارزش می دهد و نه چیزی ذاتی و درونی.

پول در مبادله در حقیقت پرداخت با تاخیر است

پرداخت پول توسط خریدار (قرض دهنده) به فروشنده (وام گیرنده) در واقع نوعی پرداخت با تاخیر است (پول بشکل طلا یا کاغذ). بعدا، خریدار خود بصورت قرض دهنده پول را به شخص دیگری می دهد و به مین شکل ادامه میابد.

در واقع کل جامعه بدهی اولیه از فروش کالای اول را قبول کرده و مبادله می کنند. پول نماینده یک رابطه اجتماعی است، توافقی اجتماعی برای پذیرفتن پرداخت با تاخیر در مقابل تبادل پایاپای، و نه ارزش درونی پول.

Payment is delayed

جان مینارد کینز (اقتصاددان شهیر انگلیسی) در کتاب “تئوری عمومی اشتغال، بهره و پول” به یک امتیاز ویژه دیگر پول یعنی رجحان نقدینگی (تمایل به سرمایه گذاری در مواردی که سریع تر نقد می شوند) اشاره می کند. او با پیشنهاد گسل در مورد دمریژ مخالفت کرده، در عوض یک تورم مداوم را برای کاهش ارزش پول پیشنهاد می کند.

منبع : کانال تلگرامی کنجکاوی


نظر شما