شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

آشنایی با مکاتب اقتصادی | فیزیوکراسی Physiocracy

فیزیوکراسی Physiocracy | بخش اول

فیزیوکراسی، در لغت به‌معنی چیرگی طبیعت در اصطلاح، آموزه‌ی اقتصاد ملّی طبیعت است.

فیزیوکرات‌ها با نام‌های «طبیعیون» و«ارضیون» نیز شناخته می‌شوند.

فیزیوکراسی در تاریخ اندیشه‌ها از دو جنبه قابل بررسی است:


از جنبه‌ی نخست فیزیوکراسی به معنی حکومت فیزیوکرات‌ها براساس قانون طبیعی است. روی این اصل، «قانون طبیعی»، اساس تفکر علمی را در این مکتب تشکیل می‌دهد.

این مکتب در سده‌ی ۱۸ و همزمان با پیشرفت فنون و علم مکانیک به وجود آمد.

پس از فروپاشی نسبی سوداگرایان و در آستانه‌ی سال ۱۷۵۶ زمینه‌های پیدایش مکتب طبیعت‌گرایان در فرانسه، به همراه اندیشه‌های فرانسوا کنه(François Quesnay) فراهم شد و در همان سال، نخستین مقاله‌ی اقتصادی از وی منتشر شد.

François Quesnay
François Quesnay

یکی دیگر از زمینه‌های پیدایش فیزیوکرات‌ها، اندیشه‌های سنتی فئودالیسم و ناکارآمدی ناشی از دخالت وسیع دولت در اقتصاد، زمینه را برای به وجود آمدن فیزیوکرات‌ها آماده کرد.

نظام طبیعی، اساس فکر سیستم فیزیوکرات‌ها بود.

نظام طبیعی یک نظام اجتماعی، که مخلوق خواسته‌ی انسان‌ها باشد، نیست؛ بلکه نظامی است حاکم بر اجتماع بشری؛ همانگونه که قوانین طبیعی در علم فیزیک و زیست‌شناسی حاکم است. از جنبه‌ دوم، فیزیوکراسی، واکنشی در برابر مرکانتیلیسم و باورهای اقتصادی اجتماعی فرانسه است.

فیزیوکراسی

فیزیوکراسی نخستین مکتب اقتصادی است که به بیان قواعد علمی اقتصادی پرداخت و در شکل‌گیری اصول اولیه نظام اقتصاد سرمایه‌گرایی، بیش از دیگر مکاتب اقتصادی اهمیت دارد.

مبنای فکری این مکتب، بر پایه‌ی فلسفه «دئیسم» استوار است. براساس این فلسفه، خدا منشأ جهان هستی است. او عالم طبیعت را براساس قانونمندی‌هایی به وجود آورده، که طبق آن‌ها، به صورت خودکار به حیات خویش ادامه می‌دهد و پس از خلقت، در جریان عالم، هیچ دخالتی نمی‌کند.

ارتباط خداوند با جهان هستی، مانند ارتباط ساعت‌ساز و ساعت مصروف کلیسای شهر استراسبورگ فرانسه است.

فیزیوکراسی

فیزیوکرات‌ها با نگاه مطلق‌گرایانه‌ای که داشتند، در واقع نخستین بنیان‌گذار اقتصاد کلان محسوب می‌شوند، نخستین مباحث مالیه عمومی را سامان دادند، امور واقعی اقتصاد و امور مالی را تبیین کردند و در تکمیل حلقه‌های پیش از ظهور مکتب کلاسیک خیلی مؤثر بودند.

اندیشمندان فیزیوکراسی

مهمترین متفکران فیزیوکراسی که در گسترش اقتصاد، سهم مهمی داشتند، عبارتند از:

دکتر کنه (۱۶۹۴- ۱۷۷۴): فرانسوا کنه پزشکی بود، که به‌عنوان بنیان‌گذار مکتب فیزیوکراسی معروف شده است. در سال ۱۷۵۶ میلادی، کنه نخستین اثر علمی خود را درباره‌ی اقتصاد در دایرهالمعارف بزرگ نوشت.

او در سال ۱۷۵۸ میلادی، نخستین «تابلوی اقتصادی» را که در تاریخ به‌عنوان جدول «داده -ستاده» می‌شناسند، طراحی کرد. او جریان ثروت در اقتصاد را به‌عنوان جریان گردش خون در بدن تشبیه کرده که به‌طور خودکار بدون نیاز به مداخله از خارج انجام می‌پذیرد. او همچنین در تابلو نشان داد، که کشاورزی، تنها مُوَلّدی است که مایه‌ی ارزش افزوده می‌شود. مفهوم نظری جدول اقتصادی آن است که تنها طبقه کشاورزه با کمک طبیعت می‌تواند «محصول ویژه» تولید کند و یک اقتصاد ایده‌آل، تنها از فعالیتی پشتیبانی می‌کند، که مولّد باشد.

رابرت تورگو (۱۷۸۱ – ۱۷۲۸): او یکی از چهره‌های مشهور فیزیوکراسی است که در سال ۱۷۷۴ وزیر دارایی فرانسه شد.

رابرت تورگو

او معتقد بود که دخالت دولت و پارلمان در امور اقتصادی، باید به کمترین سطح ممکن برسد و نیروی بازار می‌تواند، به‌طور خودکار، تعادل اقتصادی را ایجاد کند. تورگو تأثیر فراوانی در اندیشه‌ی آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد، داشته است. او برخلاف کنه به حفظ قوانین ربا و تثبیت نرخ بهره توسط دولت باور نداشت. او همچنین نقش کلیدی در تبیین قانون بازدهی نزولی دارد.

ژول دُ پوئه (۱۸۱۷ -۱۷۳۹): او نیز در گسترش تفکر فیزیوکرات‌ها نقش دارد. وی به‌طور آشکار از آزادی بازرگانی بحث می‌کند. آراء وی در طراحی بحث تقاضا، نشان دادن مطلوبیت و نزولی بودن شیب منحنی تقاضا، پیش از آلفرد مارشال نمایان می‌شود.

ژول دُ پوئه (۱۸۱۷ -۱۷۳۹):

دو پوئه، در مجمع اندیشه‌های فیزیوکرات‌ها، حرکتی علیه اندیشه‌ی سوداگرایان به‌شمار می‌رود.

منبع : کانال تلگرامی درباره آزادی

نظر شما