شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

مفهوم اقتصاد کلاسیک | به زبان ساده


ثروت ملت‌ها بر اساس ذخایر طلا تعیین نمی‌شود. میزان اثرگذاری و ارزش اقتصادی ایجاد شده ثروت واقعی است.

هر کسی باید بتواند در اقتصاد آزادانه برای منفعت شخصی خود تلاش کند و نهایتا دست‌های نامرئی منافع شخصی را به سمت منفعت جامعه هم‌گرا می‌کند.



تاریخچه اقتصاد کلاسیک | اولین مکتب مدرن اقتصادی


اقتصاد کلاسیک اصطلاح گسترده‌ای است که به مکتب فکری غالب برای اقتصاد در قرن 18 و 19 اشاره دارد. آدام اسمیت اسکاتلندی که در بریتانیا زندگی می‌کرد پایه‌گذار اصلی این مکتب و تحول بزرگ اقتصادی بود.


کتاب اسمیت جامع‌ترین کتابی بود که تا آن زمان درباره‌ی سازمان‌های اقتصادی نوشته می‌شد و ضمناً نخستین کتابی بود که در سده‌ی هجدهم با روشی نو و بنیانی علمی‌در علم اقتصاد نگاشته می‌شد.


در کنار آدام اسمیت دانش‌آموزان اسپانیایی و فیزیوکرات‌های فرانسوی نیز پیش‌تر، بستری برای جاری شدن این نظریه در ادبیات اقتصادی فراهم کرده بودند.


اگر بخواهیم به مشارکت‌کنندگان اصلی در پایه‌گذاری و توسعه این نظریه اشاره کنیم باید از دیوید ریکاردو، توماس مالتوس، آن روبرت ژاک تورگو، جان استوارت میل، ژان باپتیست سِی و یوگن بوم فون باورک نام برد.


آدام اسمیت از طریق کتاب ثروت ملل خود به پایه‌گذاری و تبیین نظریه کلاسیک پرداخت کرد. این نظریه از مفهوم آزادسازی، تجارت آزاد و رقابت آزادانه، برای تحریک رشد اقتصادی حمایت می‌کرد. اقتصاددانان کلاسیک اصلی آدام اسمیت، ژان باپتیست سی، دیوید ریکاردو، توماس رابرت مالتوس و جان استوارت میل هستند

چرا اصطلاح کلاسیک؟


می‌دانیم که کلمه کلاسیک به معنای قدیمی است. اصطلاح “کلاسیک” به این دلیل بر نام مکتب آدام اسمیت و سایر اندیشمندان برچسب شده است که در حقیقت قدیمی‌ترین نظریه اقتصادی است که به‌صورتی فراگیر مورد پذیرش دانشمندان قرار گرفت.


آن‌ها برای اولین بار به‌صورتی عملی نظریه‌ها را وارد سازوکار بازارها و تعاملات تجاری مردم و دولت‌ها کردند.

اقتصاد کلاسیک چیست؟ | تعریف و مفهوم


می‌دانیم که دولت‌ها، حاکمان، سیاست‌گذاران همواره در طول تاریخ بر فعالیت‌های تجاری مردم کشور خود و صادرات و واردات سیطره داشته‌اند. اقتصاد کلاسیک جلوه‌ای از ورود مردم به عرصه اقتصادی و دموکراسی بود.

این مکتب اعتقاد داشت اقتصاد نیازمند دخالت حداقلی دولت است. بیشتر سرمایه‌داران و بنگاه‌های اقتصادی به‌واسطه ساختار مداخله‌ای دولت از ورود به بازار اجتناب می‌کنند.


مکتب کلاسیک بیشتر توجه خود را معطوف بخش عرضه اقتصاد کرده بود، عرضه کالا، خدمات، نیروی کار؛ طرف عرضه در قیمت مدنظر خود آزادانه وارد بازار می‌شود، متقاضیان به‌دنبال یافتن قیمت پایین‌ترند و رقابت بوجود می‌آید نهایتا در نقطه‌ای بهینه بازار تسویه می‌شود.

کسی پایین‌تر از این قیمت نمی‌تواند وارد بازار شود. آدام اسمت اعتقاد داشت این فرآیند تسویه بازارها همواره اتفاق می‌افتد و به اصطلاح ” دستان نامرئی” همواره موجب تعادل در بازارها می شوند.

آزادی تجارت و رقابت، بنگاه‌های خصوصی را برمی‌انگیزد تا بر اساس منافع شخصی عمل کنند و در نتیجه تخصیص منابع کارآمد، افزایش سرمایه‌گذاری، تولید سود و منفعت برای جامعه را به همراه دارد.
این سناریو تولید کالا و خدمات را در اولویت قرار می‌دهد و رشد اقتصادی را تقویت می‌کند

اقتصاد کلاسیک معتقد بود وقتی بازارها آزادانه کار کنند، تمایل سرمایه‌داران برای ورود به بازار و رقابت با یکدیگر بیشتر می‌شود.

منابع اقتصادی به بازارها سرازیر می شود، کیفیت کالاها بهتر شده و نهایتا در پایین‌ترین قیمت ممکن که رفاه بخش عرضه و تقاضلا تامین می شود به شرایطی با ثبات می رسد.


چگونه دخالت موجب بر هم خوردن نظم بازارها و ضرر و زیان می‌شود


حال هر دخالت کوچکی می‌تواند منجر به بر هم خوردن نظم بازار و ضررر و زیان مردم و رفاه آن‌ها شود. مثلا اگر دولت قیمت را به‌صورت دستوری پایین نگه دارد، تولیدکنندگان با چالش بزرگی مواجه می‌شوند و ممکن است هزینه‌های آن‌ها به عایدی درآمد چیرگی داشته باشد (حتی اگر چنین نباشد باز هم از سود و رفاه بخش عرضه کاسته می‌شود)
اگر دولت یا هر نهادی قیمت را بالاتر از مقدار تعادلی تعیین کند، سمت تقاضا و خریداران کالا و خدمات متضرر می‌شوند.


اقتصاد کلاسیک عمدتا بر نقش بازارها در بهینه کردن شرایط زندگی و توسعه تاکید دارد. اندیشمندان این حوزه اعتقاد داشتند نباید در تعیین قیمت‌ها دخل و تصرفی شود، نهایتا این مردم و فعالان اقتصادی هستند که از تعامل و چانه‌زنی با یکدیگر به تعادل اقتصادی می‌رسند.

نقطه‌ای که هرکس بتواند با آن قیمت کالا و خدماتی عرضه کند در بازار است و هر متقاضی که به آن مقدار پول دارد می‌تواند نیاز خود را برطرف کند.


بازارها باید آزادانه کار کنند و در سایه نظارت یک حکمران مقتدر، شرایط اقتصادی بهینه را در کشور تثبیت کنند


نقش دولت در اقتصاد کلاسیک چیست؟


گفته شد در مکتب کلاسیک، مداخلات دولت که مانع از جریان آزاد کالاها و خدمات می‌شود، مضر است. دخالت دولت در قالب تعرفه‌های دستوری یا سایر موانعی که جریان آزاد کالاها و خدمات را مختل می کند برای اقتصاد عایدی جز ضرر و زیان عده‌ای نخواهد داشت.

اما دولت نیز وظیفه برقراری نظم، امنیت، اجرای چهارچوب مشخص در بازارها را به‌عهده دارد. اطلاعات به‌سرعت بین فعالان اقتصادی در بخش عرضه و تقاضا توزیع می‌شود، بازارها آزادانه و بدون دخالت کار می‌کنند و در سایه نظارت دولت در نقطه بهینه تسویه می‌شوند.


پس هر گونه نقص در بازار که مانع از جریان آزاد تجارت شود باید توسط دولت رسیدگی شود. نقش‌های اصلی دولت تضمین کارکرد آزادانه بازارها با استفاده از «سیاست‌های طرف عرضه» و تضمین بودجه متعادل است.

نبوغ آدام اسمیت | آمیزه‌ای از انگیزه و دموکراسی


در سال 1776 مفهوم اقتصاد کلاسیک برای اولین بار توسط آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن آن زمان، از طریق اثر معروف خود “پژوهشی در ماهیت و علل ثروت ملل” – که معمولاً به عنوان “ثروت ملل” شناخته می‌شود منتشر شد.


همگان اعتقاد داشتند قدرت هر اقتصاد و ثروت هر ملتی به میزان ذخایر طلای آن کشور است اما آیا واقعا این مفهوم بیان‌گر قدرت اقتصادی کشورها است؟


آدام اسمیت بیان کرد که ثروت هر کشوری از ذخایر طلای آن به دست نمی‌آید، بلکه از درآمد ملی ناشی می‌شود.

میزان کار موثر هر کشور، نحوه استفاده از منابع و توانایی تولید کالا و خدمات، ظرفیت صادراتی کشورها، این‌ها مواردی هستند که در مکتب آدام اسمیت ثروت ملل تلقی می‌شوند


او قائل به حضور تمامی طبقات و بهره‌مندی همگان از ثروت اقتصادی بود. هر کسی متناسب با اثری که در سیستم اقتصادی دارد خواه کارگر کارخانه، خواه سرمایه‌داری متمول، می‌تواند از بازار عایدی خود را کسب کند.


منافع شخصی | هسته اصلی اقتصاد


آدام اسمیت بر اهمیت یک سیستم اقتصادی مبتنی بر منافع شخصی افراد تاکید کرد. هر کسی در ذات خود به‌دنبال حداکثر کردن منافع خود با توجه به شرایط پیش‌روی خود است.

وقتی همگان برای منفعت خود تلاش می‌کنند در بازار رقابت بوجود می‌اید و ترجیحات منطقی‌تر می شود. چون شرایط بازار افکار همگان را دائما با بازخورد خود اصلاح می‌کند.


حتما بخوانید:

انگیزه هسته اصلی تمام نظریه های اقتصادی ؛ مفهوم انگیزه اقتصادی به زبان


اگر قیمتی بالاتر ارائه دهد و رقیب او قیمتی کمتر، مجبور به ترک بازار است پس باید پیشنهاد قیمتی خود را تغییر دهد و …


او عبارت “دست نامرئی” را ابداع کرد تا نیروهای نامرئی بازار را توضیح دهد که چگونه در حالی که هرکس به دنبال منفعت شخصی خود است، در جهت منفعت کلی جامعه حرکت می‌کند همگی با هم هم‌سو می‌شوند.


لازمه جریان یافتن منافع شخصی آزادی حرکت در بازار است. بازار آزاد سناریویی را بدون دخالت دولت نشان می‌دهد.

از این رو قیمت کالاها و خدمات زمانی که خریداران و فروشندگان در بازار آزاد مذاکره می‌کنند، خودبه خود تنظیم می‌شوند، دستان نامرئی با اهرم‌هایی از جنس رقابت و چانه‌زنی شروع به کالیبره کردن قیمت می‌کنند.


در نتیجه، نیروهای پنهانی بازار عرضه و تقاضا، سیستم اقتصادی را تثبیت می‌کنند.

ایده‌های اصلی اقتصاددانان کلاسیک چیست؟ | نکات کلیدی مکتب کلاسیک

  • کلاسیک است چون یکی از قدیمی‌ترین مکتب‌های اقتصادی است که تحول عظیم در نگرش اقتصادی ایجاد کرد. . دیدگاه کلاسیک‌ها به مکتب فکری غالب برای اقتصاد در قرن 18 و 19 تبدیل شد.
  • انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت در سال 1776 برخی از برجسته ترین تحولات در اقتصاد کلاسیک است: این ذخایر طلا نیست که قدرت اقتصادی و ثروت ملل را نشان می‌دهد بلکه نحوه استفاده از منابع و اثربخشی فعالان اقتصادی در زنجیره تامین کالا و خدمات است که نشان می‌دهد هر کشوری چه میزان ثروت دارد
  • اقتصاد زمانی بهینه کار می‌کند که آزادانه حرکت کند و هرکسی با انگیزه و منفعت شخصی حق ورود به بازار را داشته باشد.
  • بازار آزاد با دست‌های نامرئی بواسطه تعامل تجاری، رقابت وچانه‌زنی عناصری که همگی بر اساس منفعت شخصی خود عمل می‌کنند اقتصاد را به تعادل می‌رساند.
  • دیدگاه کلاسیک در اقتصاد از مهم‌ترین نظریه‌هایی است که به صورت واضح به انگیزه و منفعت شخصی در اقتصاد، رفاه جامعه و توسعه کشورها اشاره دارد.
  • آزادی در بازار یعنی عدم دخالت دولت
  • دولت علاوه بر وظیفه اصلی خود یعنی حفظ نظم و امنیت، باید برای تسهیل رونق اقتصاد و پویایی بنگاه‌های اقتصادی بر ایجاد سازوکارهای بهینه ورود فعالان و انجام روان معمالات تجاری تمرکز کند.
  • کنار زدن دولت از دخالت مستقیم در بازار، نهادهای خصوصی و ارکان اقتصادی را تشویق می‌کند تا بر اساس منفعت شخصی خود برای کسب سود بیشتر از منابع خود وارد عرصه اقتصاد شوند.
  • انگیزه و منفعت شخصی، عرضه منابع اقتصادی به چرخه تولید را تحریک می‌کند که منجر به تخصیص مؤثر منابع، سرمایه‌گذاری‌های بالاتر، ایجاد سود شخصی و همگرایی به سود و رفاه اجتماعی می‌شود.

نگارنده: مرتضی زارع

نظر شما