شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

توسعه اقتصادی پایدار ریشه در کجا دارد؟ | تاریخ، فرهنگ، جغرافیا و توسعه اقتصادی

بدون شک توسعه پایدار اقتصادی، نیازمند تغذیه سیستم اقتصادی، توسط ورودی های مستمر و پایان ناپذیرند.

پربیراه نیست اگر گفته شود در طول تاریخ بسیاری از متغیرهای موثر بر توسعه اقتصادی همواره دستخوش تغییر شده یا جای خود را به سایر گزینه ها داده اند.

اما برخی متغیرها در طول زمان استمراری شگرف داشته اند. متغیرهایی نظیر جغرافیای یک منطقه یا از آن مهم تر تاریخ و فرهنگ یک کشور.

گاه این تاریخ و فرهنگ یک ملت است که همواره تشنه پیشرفت و توسعه اقتصادی است، سایر عوامل نیز به تاثی از این نیروی محرکه قوی، در توسعه اقتصادی کشورها به کار گرفته می شوند.

در این مقاله تاثیر جغرافیایی ملل بر توسعه اقتصادی کنونی آن ها، همچنین نقش تاریخ و فرهنگ در طول زمان بر جایگاه اقتصادی کشورها خواهیم پرداخت.

کدام نیروها در توسعه اقتصادی استمرار دارند؟

بیایید یکی از مهمترین سوالات اقتصاد توسعه را در نظر بگیریم، این که نیروهایی که رونق اقتصادی را شکل می دهند تا چه حد استمرار دارند؟ منظورمان نیروهایی است که در طول دوره های طولانی اثر خود را در توسعه اقتصادی کشورها کماکان حفظ کرده اند.

تاثیر آن چه گذشتگان انجام داده اند بر جایگاه کنونی ما

آیا آن چه گذشتگان ما انجام داده اند بر وضعیت کنونی ما تاثیرگذار است؟ این که در کجای جهان به دنیا آمده ایم در آینده ما نقش مهمی دارد؟ کشورهایی که تاریخ غنی داشته اند چه جایگاهی در توسعه اقتصادی امروز دارند و کشورهایی که تاریخ ارزشمند خود را فراموش کرده اند امروز چه درجه ای از توسعه یافتگی اقتصادی را تجربه می کنند.

جالب است بدانید در تحقیقاتی که انجام شده است تمامی سوالاتی که در بالا ذکر شد پاسخ داده شده اند. در تمامی موارد اثبات شده است جغرافیا، فرهنگ و تاریخ ملل نقش مهمی در ثروت کنونی مردمان آن دارند.

ارتباط توسعه اقتصادی کشورها با جغرافیا

اگر امروز کشور شما موفق بوده است آیا این یعنی 100 ها سال پیش هم احتمالا موفق بوده است؟ از منظر جغرافیا به این فرضیه نگاه کنید.

آیا برخی افراد شانس داشته اند که در نقطه ای از جهان به دنیا بیایند که در طول تاریخ، همواره توسعه اقتصادی را با خود حفظ کرده است؟

ge world icon
رابطه جغرافیای ملل و توسعه اقتصادی آن ها در طول زمان

می توان این پرسش را نگاهی دقیق تر به نقش جغرافیا در توسعه اقتصادی دانست. یا به روز رسانی بعضی از نتایج کتاب اسلحه، میکروب و فولاد نوشته جرد دایموند دانست.

برای تمرکز بر این موضوع بیایید مقاله انریکو اسپولاور و رومن با عنوان ” ریشه‌های توسعه اقتصادی چقدر عمقیق هستند؟ را بررسی کنیم.

از جمله اقداماتی که نویسندگان این مقاله انجام داده اند، اینست که یکی از معیارهای اصلی در سنجش رونق کنونی ، یعنی لگاریتم درآمد سرانه در سال 2005 را در نظر گرفته و می پرسند چه فاکتورهایی این سطح رونق را پیش بینی می کند؟

اگر بتوان عوامل موثر بر پیش بینی رونق در آینده را اندازه گیری کرد به یافتن ریشه های عمیق در توسعه اقتصادی کشورها در طول زمان، نزدیک می شویم.

آن ها از برخی ویژگی های جغرافیایی مهم به عنوان متغیرهای توضیحی دهنده استفاده می کنند:

  • عرض جغرافیایی مطلق
  • فاصله از خط استوا
  • درصدی از مساحت کشور که در مناطق حاره ای قرار دارد
  • محصور بودن در خشکی یا به دریا راه داشتن؟
  • جزیره بودن

اگر همه این موارد را در یک مدل دقیق رشد اقتصادی وارد کنید به نظر می رسد فاکتورهای جغرافیایی حدود 44 درصد از تفاوت های معاصر لگاریتم درآمد سرانه را توضیح می دهند. به عبارت دیگر باید گفت جغرافیا نه تنها در رشد اقتصادی و توسعه بی تاثیر نیست بلکه جغرافیا واقعا اهمیت بالایی دارد.

آن ها بررسی کرده اند این که در طول تاریخ برخی کشورها در نقاط بهتر کره خاکی بوده اند چگونه بر جایگاه فعلی آن ها در توسعه اقتصادی تاثیرگذار بوده است. اگر علاقه مند به بررسی دقیق تر این مقاله هستید به صفحه مراجعه کنید.

لازم به ذکر است از میان متغیرهای یاد شده، عرض جغرافیایی مطلق از همه مهمتر است.

جغرافیای ملت ها بیش از 50 درصد رشد اقتصادی آن ها را توضیح می دهد

به سراغ مقاله جالب دیگر نوشته اولسون و هیس با عنوان “جغرافیا و توسعه اقتصادی بلند مدت” برویم .

آن ها تغییراتی در آنالیزهای قبلی داده اند. کشورهایی مانند نیوزیلند را که در حقیت توسط مهاجرین معاصر بوجود آمده اند را از مدل های قبلی حذف کرده اند. این کار در حقیقت اثر جغرافیای یک کشور در رشد اقتصادی کنونی را خالص تر کرده و نتایج را دقیق تر می کند.

بر اساس تحقیق اولسون و هیبس جغرافیا 55 درصد رونق اقتصادی کشور را توضیح می دهد.

اگر ما چهارچوب تحلیلی را تنها جهان قدیم آفریقا آسیا و اروپا در نظر بگیریم؛ آن گاه به نظر می رسد جغرافیا می تواند حدود 64 درصد تفاوت رونق کنونی را توضیح دهد.

بر اساس این مقالات می توان گفت جغرافیا قدرت پیشگویی بیشتری از زیست شناسی دارد.

جغرافیایی ملل و رونق اقتصادی

به سراغ تاثیر جمعیت بر توسعه اقتصادی کشورها برویم، آیا می توان تراکم جمعیت در منطقه ای خاص را دلیلی بر رونق اقتصادی کشور دانست؟

شاید بپرسید چرا جمعیت؟ جمعیت مناطق مختلف زمین در گذشته نشان دهنده وضعیت بهتر زندگی در آن ها بوده است. به طبع شاید بتوان این فرضیه که تراکم جمعیت در گذشته بر رشد اقتصادی کشورها در طول زمان موثر بوده را مورد بررسی قرار داد.

depositphotos 104999376 stock illustration happy people around the globe

جمعیت و توسعه اقتصادی کشورها

یک معیار معمول سنجش موفقیت در گذشته، تراکم جمعیت بوده است. بیایید به معیار تراکم جمعیت در سال 1500 (بعد از میلاد مسیح) به عناون مقیاس موفقیت کشورها نگاه کنیم.

چرا تراکم جمعیت؟

یک دلیل برای انتخاب این متغیر این است که اندازه گیری آن ساده تر از درآمد واقعی مردم است (چرا؟)

یعنی اگر یک ناحیه یا منطقه وضعیت مناسبی برای زندگی داشته، تعداد بیشتری مردم و طبیعتا جمعیت بزرگتر در آن جا زندگی می کردند اما ممکن است لزوما به این معنی نباشد که مردم درآمد واقعی بالاتر داشته اند.

پس تراکم جمعیت می تواند به جای درآمد سرانه، متغیر توضیحی اصلی قلمداد شود و فقدان داده های در دسترس را جبران کند.

حالا بیایید به تراکم جمعیت در سال 1500 نگاه کنیم. یک فاکتور بسیار مناسب پیش بینی کننده، متغیری به نام تعداد سال پس از گذار است. به عبارت بهتر یعنی چند سال پیش ، آن ناحیه وارد مرحله زندگی یکجانشینی و کشاورزی شده است؟ یا این نواحی سال های توسعه را چند سال زودتر از بقیه شروع کردند؟ یکجانشینی و مدنیت ریشه در تاریخ ملت ها و تلاش برای ایجاد نهادها دارد.

نقش تاریخ در توسعه امروز ملت ها

یک فاکتور دیگر که می تواند توسعه اقتصادی را از طریق تراکم جمعیت در سال 1500 پیشگویی کند، متغیری به نام تاریخ دولت است. این که یک ناحیه چند سال تاریخ وجود یک دولت متمرکز پیشرفته را دارد.

کلیسای سالزبرگ در انگلیس

تصویری که می بینید کلیسای سالزبرگ در انگلیس است. این کلیسا محل نگهداری یکی از نسخه های اصلی مگناکرتا ( اولین فرم تاریخی قانون اساسی) است. مقاله مهمی که در این زمینه نوشته شده توسط کومین ایسترلی و گانگ است.

این مقاله در عنوان خود می پرسد:

آیا ثروت ملل در 1000 سال قبل از میلاد تعیین شده است؟

نتایج بسیار شگفت انگیزی در این مقاله به دست آمده است. یکی این که استفاده از تکنولوژی در سال 1500 به خوبی قادر به پیش بینی های رونق اقتصادی کشورها و سطح تکنولوژی آن ها در زمان کنونی است.

آن ها حتی مشاهده می کنند که استفاده از تکنولوژی در 1000 سال قبل میلاد تا حدودی قدرت توضیح سطح تکنولوژی و رونق اقتصادی امروزی را دارد. در اینجا باید اشاره کرد به یاد داشته باشیم در طول تاریخ ” هر کسی زودتر شروع کند، موفق تر می شود”

تحقیقات در این زمینه همچنین نشان می دهد، مهم ترین عامل جغرافیایی کنونی یک کشور نیست. بلکه در حقیقت جغرافیای یک کشور، جغرافیای مردمی است که ساکن آن کشور شده اند. مردمی که به کشوری دیگر مهاجرت کرده اند رفته رفته جغرافیای فرهنگی و تاریخی خود را به آن تزریق کرده اند. این عامل می تواند آینده توسعه اقتصادی یک کشور را کاملا دگرگون کند.

برای مطالعه زوایای این تحقیق می توانید به این صفحه مراجعه کنید.

جغرافیای یک کشور یا جغرافیای مردم آن؟

مثلا کشور نیوزیلند را در نظر بگیرید. بسیاری از ساکنان آن از انگلیس آمده اند. مردمی با تاریخ غنی در توسعه و رشد اقتصاد. مردمی که در تاریخ ، انقلاب صنعتی را رقم زده و نقطه عطف تمامی محاسبات توسعه ای امروز بوده اند.

images

در اینجا باید گفت : آنچه رونق اقتصادی نیوزیلند را پیش بینی می کند، جغرافیایی کنونی این کشور نیست. بلکه همان جغرافیای ساکنین اولیه آن یعنی جغرافیای مردمی انگلیس است.

بله به یک پاسخ روشن تر رسیدیم ” اهمیت تاریخ ملل بر توسعه اقتصای”. برای آگاهی بیشتر در مورد نتایج این مقاله می توانید به این صفحه مراجعه کنید.

این نتایج بسیار جالب است اما نتیجه گیری نهایی از آن ها بسیار مشکل است. خصوصا این که چه عواملی هستند که محرک آثار اولیه می گردند؟

آیا دلایل اصلی توسعه اقتصادی کشورها مرتبط با فرهنگ است؟

مثلا اگر ناحیه یا ملتی فرهنگی موفق داشته باشند این موفقیت به نوعی عامل موفقیت بیشتر می گردد؟ جالب است بدانید برخی ادبیات اقتصادی این نظریه را تایید می کنند.

رفته رفته این نگاه در حال کالیبره شدن و موشکافی عمیق تر است. اگر موضوع اصلی تاثیر فرهنگ گذشته بر رشد اقتصادی امروز است، چرا کشورهایی با تمدن غنی نظیر مصر وضعیت کنونی را دارند؟

تمدن مصر در گذشته در میان ملل مختلف سرآمد بوده است. اما در حال حاضر این کشور جایگاهی در میان کشورهای توسعه یافته ندارد

پاسخ این سوال را در پژوهش بالا می توان یافت. به دیگر بیان تاثیر جغرافیای مردمی کنونی، بر فرهنگ و تاریخ یک ملت.

در طول زمان فرهنگ و تاریخ چنین کشورهایی به کلی تغییر کرده و به طبع گرایشات توسعه ای آن ها همچون گذشتگانشان نخواهد بود.

برخی مولفان نیز تاثیر ژنتیک بر ایجاد رونق مداوم در طول زمان را مدنظر دارند. شاید به این دلیل است که بخشی از اطلاعات مردمان در طول تاریخ در ژن آن ها ذخیره شده و به نسل بعدی منتقل می شود.

اگر در گذشته دیگران سختی و زحمتی متحمل شده اند و به موفقیتی رسیده اند امروز مردمان آن ها نیز همین فرهنگ را دارند. نظیر کشورهایی چون بریتانیا یا ژاپن

یا این که با ورود ژن های دیگر به یک مملکت موفق (در گذشته)، از طریق جنگ یا مهاجرت، رفته رفته فرهنگ و تاریخ مردم آن کشور دستخوش تغییر اساسی شده است. تغییراتی که سیاست آن ها در جهان بینی و توسعه اقتصادی را به کلی دگرگون کرده است.

نظر شما