شماره ثبت در ارشاد: 83160

رسانه اقتصادی و اجتماعی دورنما

راز دوام امپراتوری امریکا چیست؟

در سده بیستم میلادی امپراتوری‌های زیادی از هم پاشیدند. امپراتوری تزارها، شوروی، عثمانی و بریتانیا، رایش و هیروهیتو نمونه‌هایی ازین دست هستند. اما چه چیز باعث شده آمریکا در همه این سالها یعنی از زمان پایان جنگ دوم جهانی تا کنون امپراتوری‌اش در دنیا برقرار باشد؟ راز دوام آمریکا چه بوده؟

آمریکا می خواهد پیروز اندییشه ها باشد

شاید متن زیر که یکی از جنجالی‌ترین رئیس جمهورهای آمریکا نوشته بتواند در آغاز کار ما را در درک این ماجرا یاری کند

«رقابت ما با اتحاد شوروی جنبه‌ی نظامی، اقتصادی و سیاسی دارد، اما ریشه رقابت شوردی_امریکا را جنبه ایدئولوژی تشکیل می‌دهد…اگر ما در جنگ اندیشه‌ها بازنده شویم، تمام سلاح‌ها، پیمان‌ها، معاملات، کمک‌های خارجی و پیوندهای فرهنگی‌مان ارزش خود را از دست خواندداد»

(پیروزی بدون جنگ/ریچارد نیکسون/ص۱۱۴)

ایدئولوژی آمریکا

پیداست آمریکا بر روی یک ستونی ایدئولوژیک بنا شده و تا زمانی که بتواند آن را حفظ کند و به دنیا ثابت کند که حامی آن است و آن را زیر پا نمی‌گذارد و ابزار قدرت‌طلبی‌اش نیست و این ارزش‌ها بدون آمریکا برقرار نخواهدبود، می‌تواند ابرقدرت بودن و امپراتوری خود را حفظ و توجیه کند و این را نیز نیکسون علنا می‌گوید

«صلح و آزادی نمی‌تواند در جهان دوام آورد، مگر اینکه ایالات متحده یک نقش بین‌المللی مرکزی ایفا کند. این یک واقعیت ساده است، اما واقعیتی است که بسیاری از آمریکایی‌ها را عمیقا ناراحت می‌سازد. همان طور که آندره مالرو یک روز به من گفت ایالات متحده نخستین کشور در تاریخ است که بدون اینکه خود بخواهد به یک قدرت جهانی تبدیل شد. اگر ما در رهبری جهان آزاد با شکست روبرو شویم، در پایان جهان آزادی وجود نخواهدداشت»

(همان/ص۱۶)

پس معلوم شد شرط تشکیل یک امپراتوری وجود یک پیام جهانی یا به نوعی یک ایدئولوژی است که ستون آن امپراتوری بوده و تا زمانی بتواند آن را حفظ و توجیه کند دوام می‌یابد. این را به شکل فرمول‌بندی شده، مشاور امنیت ملی دولت کارتر شرح داده

«تاریخ به ما آموخته‌است که نفوذ و تسلط یک ابرقدرت نمی‌تواند همیشگی باشد، مگر اینکه پیامی جهانی بر پایه عدالتخواهی و خیراندیش داشته‌باشد. و این تجربه روم و فرانسه و بریتانیای کبیر است. این پیام باید از اصالت اخلاقی و معنوی برخوردار و در سلوک و رفتار سرمشقی برای سایرین باشد. در غیر این صورت، عدالتخواهی و نیکوکاری کوته‌بینانه و به اصطلاح ملی به پوچی و نخوت ملی، عاری از هر جاذبه جهانی خواهدانجامید و سرانجام هم طرد خواهدشد، کمااینکه در مورد امپراتوری روسیه چنین شد»

(خارج از کنترل کنترل/زی‌بیگنیو برژینسکی/ص۱۰۵)

رفتار آمرکا با شاه پیش درآمدی از رفتار او با دیگر متحدانش

یک نمونه جامع این موضوع رفتار آمریکا با متحدانش است. شاه ایران متحد اصلی و کلیدی آمریکا در جنگ سرد علیه شوروی بود. در زمانی که امنیت منطقه و شاهرگ انرژی جهان یعنی خلیج فارس بابت اعتراضات سال ۵۷ دچار تزلزل شد آمریکا به هیچ عنوان حاضر به حمایت از سیاست مشت آهنین و سرکوب معترضان ایرانی لااقل به ظاهر و بنا به گفته مقامات آمریکایی نبود زیرا ستونی که امپراتوری امریکا بر روی آن سوار بود را آسیب می‌زد

«سیاست مشت آهنین در تضاد با اصول دولت کارتر قرار می‌گرفت. به همین دلیل رئیس جمهور از اینکه اعتبار آمریکا را فدای سیاست مشت آهنین کند، خودداری کرد»

(انتخاب دشوار/سایروس ونس(وزیر امور خارجه آمریکا در دولت کارتر/ص۶۴)

راز دوام سلطه آمریکا

می‌توان جمع‌بندی کرد که ابرقدرت‌ها به صرف قدرت نظامی و اقتصادی تبدیل به ابرقدرت نشده و لازمه ایجاد چنین قدرتی جانبداری یک شعار متکی به خیر عمومی یا به نوعی یک ایدئولوژی است و تا زمانی که بتواند آن را حفظ و توجیه کند برقرار است. ابرقدرت‌ها معمولا وقتی برای رسیدن به اهداف قدرت‌طلبانه خود این ارزش‌هایی که از آن جانبداری می‌کنند، دست و پایشان را می‌بندد را زیر پا گذاشته و اعتبار خود را خدشه‌دار می‌کنند و رفته رفته زمینه سقوط محتوایی خود را فراهم می‌کنند.

نویسنده: شایان اویسی

اقتصاد در گذر زمان:

@m_ali_mokhtari

نظر شما